English Version
This Site Is Available In English

سی‌دی‌ها مدیتیشن نوشتاری هستند

سی‌دی‌ها مدیتیشن نوشتاری هستند

یازدهمین جلسه از دوره دوازدهم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنمای تازه واردین مسافر حسین، نگهبانی مسافر زین العابدین و دبیری مسافر فیروز، با دستور جلسه:" نوشتن سی دی و تاثیر آن در آموزش"، در روز چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

در آغاز، خدای متعال را سپاس می‌گویم که این توفیق را به من عطا فرمود تا در این جلسهٔ باشکوه، در کنار شما عزیزان حضور یابم، هم بیاموزم و هم خدمتی کرده باشم. موضوع سخنم امروز، نقش سی‌دی‌های آموزشی و تأثیر آن‌ها در فرآیند درمان است.

همان‌طور که همهٔ شما می‌دانید، مباحثی در این سی‌دی‌ها وجود دارد که بارها تکرار شده‌اند. من نیز در ابتدای راه، حال و حوصله‌ای برای نوشتن نداشتم و این کار برایم بسیار دشوار بود. من برای ترک مصرف مواد و درمان به اینجا آمده بودم. سال‌های سال در ان‌جی‌اوهای دیگر تلاش کرده‌بودم تا بتوانم بدون مواد مخدر زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم، اما هرگز موفق نمی‌شدم. همواره چیزی کم بود و به آن آرامش و حال خوبی که در ذهن داشتم، دست نمی‌یافتم. یک خلأ و کمبود همیشگی احساس می‌شد و تمام تلاش‌هایم بی‌ثمر می‌ماند.

زمانی که به کنگره ۶۰ آمدم، به من گفتند که باید سی‌دی‌ها را بنویسم. در ابتدا بسیار سخت بود؛ گاه می‌نوشتم و گاه نمی‌نوشتم، کم یا زیاد. اما از جایی به بعد، متوجه نکته‌ای شدم. فهمیدم که این سی‌دی‌ها، گذشته از اینکه حال آدم را خوب می‌کنند و نوعی مدیتیشن محسوب می‌شوند، چه نقش کلیدی دارند. همیشه از خود می‌پرسیدم: "یعنی چه که می‌گویند این نوشتن، مدیتیشن است؟"

در سایر ان‌جی‌اوها، با وجود تمام تقلاها، پاسخی نمی‌یافتم و دلیلش همین نکته بود: همین "مدیتیشن نوشتاری". وقتی می‌نویسی، دیگر فرصتی برای فکر کردن به مسائل حاشیه‌ای و منفی باقی نمی‌ماند. در آنجا همواره وسوسه و افکار آزاردهنده حاضر بودند، اما این عمل نوشتن، به‌تدریج و تقریباً بدون آنکه متوجه شوم، بسیاری از مشکلات زندگی‌ام را رفع کرد؛ بدون هیچ اقدام خاص و تقلای اضافی، یکی پس از دیگری از من دور شدند.

دلیل این تحول، همان نوشتن سی‌دی‌ها بود. نوشتن، باعث می‌شود یک راهنمای بزرگ، ارزشمند و عزیز به نام آقای مهندس، همواره در کنار تو باشد و با تو صحبت کند. هرگاه مشکلات زندگی به تو هجوم می‌آورند، می‌نشینی، گوش می‌دهی و می‌نویسی.

نکتهٔ دیگر برای من، مسئلهٔ کنترل گفتار بود. من بسیار پرحرف بودم، به‌ویژه در دوران مصرف شیشه. حالِ گوش کردن به دیگران را نداشتم، توان شنیدن نداشتم، به کسی اعتماد نداشتم و اساساً اعتمادبه‌نفسم را از دست داده بودم. اما نوشتن و گوش کردن به سی‌دی‌ها به من آموخت که "بنشین، فقط گوش کن. بس است؛ هرچه بوده، گفته‌ای. آیا می‌توانی گوش کنی؟ آیا توان گوش کردن داری؟ می‌توانی بنویسی؟" با نوشتن، گویی دل می‌دهی. می‌توانی به سی‌دی‌ها دل بسپاری؟ می‌توانی اعتماد کنی؟

این فرآیند موجب شد تا آرامش بگیرم، قرار و ثبات پیدا کنم و از بسیاری از مشکلات و درگیری‌های ذهنی‌ام فاصله بگیرم. در ابتدا سخت بود، اما به مرور و با تداوم در نوشتن، مسیر هموار شد.

مسئلهٔ دیگری نیز وجود داشت: گاهی اوقات، وقتی در مسیر پیشرفت می‌کردی، به خودت می‌گفتی: "این مطلب را سه‌چهار بار تکرار کرده‌اند، دیگر چه نیازی است که دوباره بنویسم؟ یک بار کافی است!" اما دقیقاً همین نقطه، همان جایی بود که من ضربه خوردم. همان لحظه‌ای که می‌گویی "این قسمت کوچک را ولش کن"، نیروهای منفی از همین شکاف‌های به‌ظاهر ناچیز وارد می‌شوند و به مرور زمان، کار دست آدم می‌دهند. شکر خدا، من متوجه این موضوع شدم و امروز سعی می‌کنم حتی یک کلمه را هم حذف نکنم. حتی با خنده‌ها و گریه‌های آقای مهندس همراه می‌شوم و امروز زندگی خوب و باشکوهی دارم. نوشتن این سی‌دی‌ها بود که به من اعتمادبه‌نفس دوباره بخشید.

اعتماد به نفس پیدا کردم. زیرا شرایط من به گونه‌ای است که شاید در روز، دو بار هر سی‌دی را گوش می‌دهم. شاید در طول یک هفته، هر سی‌دی را ۱۰ تا ۱۲ بار بشنوم. اما هنگامی که می‌نویسم، درمی‌یابم که بسیاری از نکات را در گوش کردنِ صرف، نشنیده بودم. نوشتن، خاصیتی بسیار ارزشمند دارد. موجب می‌شود حواس‌مان جمع شود، دقت کنیم و مطالب بیشتری از سی‌دی دریافت نماییم. سی‌دی که صحبت می‌کند، هرچه بیشتر دقت کنی، برداشتت بیشتر خواهد بود و هرچه برداشت بیشتری داشته باشی، به آن آرامش و آسایشی می‌رسی که یک عمر در هر کجای دنیا به دنبالش بودی، اما پیدایش نکرده‌بودی. من آن را اینجا یافتم.

امروز به‌راحتی در کنار خانواده‌ام، در جامعه و در کنار همکارانم زندگی و کار می‌کنم. با وجود تمام مشکلات و مسائل پیش‌رو، اما آرام هستم. می‌پذیرم و زندگیِ خوب و زیبایی دارم. ان‌شاءالله که باشم، بمانم و این مسیر تداوم یابد. ان‌شاءالله خدمتگزار باشم و خدمت کنم. خدمت کردن، تأثیری شگرف بر روان من گذاشته که تا به امروز، با خدمت کردن، ماندگار شده و این آسایش و آرامش را برایم به ارمغان آورده است؛ در کنار نوشتن سی‌دی و سایر فعالیت‌ها.

دریافت نشان یک سال رهایی مسافر علی‌مردان

عکس: مسافر رضا- لژیون دوم 

تایپ و ارسال خبر: همسفر مسعود- نگهبان سایت 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .