English Version
This Site Is Available In English

آغاز یک تغییر واقعی با نوشتن سی‌دی

آغاز یک تغییر واقعی با نوشتن سی‌دی

جلسه هفتم از دوره سی‌وسوم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر نرجس و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش» روز یکشنبه ۲۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم؛ بعد از دو سه سال توانستم این جایگاه را تجربه کنم. خوشحال هستم که این قاب زیبا را می‌بینیم. هفته گلریزان را به دوستان عزیز تبریک می‌گویم و خدا قوت ویژه‌ای به دوستانی که در گلریزان شرکت کردند عرض می‌کنم. دستور جلسه این هفته، «نقش سی‌دی و نوشتن آن در کنگره» است؛ موضوعی که وقتی وارد کنگره می‌شویم با آن در ارتباط قرار می‌گیریم و شروع می‌کنیم به سی‌دی نوشتن.

من سال ۹۴ بود که وارد کنگره شدم و سفرم را آغاز کردم. راهنما به من گفت باید سی‌دی بنویسی. من هم مثل بسیاری از تازه‌واردها گفتم: برای چه باید سی‌دی بنویسم؟ به چه علت؟ به من گفتند باید فرمانبردار باشی؛ یعنی باید به حرف راهنمایت گوش بدهی و من به خودم گفتم: «فاطمه تو باید یا علی بگویی، دستت را روی زانوی خودت بگذاری؛ اگر رهایی مسافرت را می‌خواهی.»

در مرحله اول، وقتی هر کدام از ما وارد کنگره می‌شویم، به خاطر مسافرمان وارد می‌شویم و من هم به خاطر او شروع به سی‌دی نوشتن کردم. قبلاً این‌طور نبود که بخواهیم کامل نویسی کنیم؛ برداشت خودمان را می‌نوشتیم یا خلاصه‌ای از سی‌دی را می‌نوشتیم و همان کافی بود اما به‌مرورزمان، جناب مهندس امر کردند که سی‌دی‌ها باید کامل نوشته شود. چرا؟ چرا باید به‌صورت کامل باشد؟ به خاطر اینکه من همسفر باید آن‌قدر آموزش بگیرم و آن‌ها را اجرا کنم تا بتوانم به رهایی و حال خوش برسم و بتوانم زندگی‌ام را زیرورو کنم و من شروع کردم به کامل نوشتن سی‌دی‌ها، بعدازآن دیدم خیلی چیزها تغییر می‌کند.

بله چندین سال خلاصه‌برداری بود و بعدازآن کامل نویسی شد و من تفاوتش را دیدم. زمانی که خلاصه می‌نوشتم با زمانی که کامل می‌نوشتم، دیدم فاطمه زمین تا آسمان فرق کرد. نوع نگاهم به زندگی تغییر کرد، تفکرم و جهان‌بینی‌ام تغییر کرد و احساس کردم حرکت تازه‌ای در درونم شکل گرفته؛ صبورتر شدم و راحت‌تر می‌توانستم فکر کنم. «فکر کردن» با «به چه چیزی فکر کردن» فرق دارد. خیلی از ما می‌گوییم فکر می‌کنیم ولی درست فکر کردن را باید یاد بگیریم.

ما باید روی خودمان کار کنیم. در مرحله اول به خاطر مسافر می‌آییم، اما بعد که آموزش‌ها را می‌بینیم، باید از مسافر عبور کنیم و به خاطر خودمان و حال خرابی که داشتیم بیاییم. با سی‌دی نوشتن روی افکار خودمان کار می‌کنیم. باید برگردیم روی خودمان کار کردن و شروع به حرکت کنیم؛ این حرکت کردن خیلی مهم است و مهم‌تر اینکه در چه مسیری باشد.

خیلی‌ها که وارد کنگره می‌شوند می‌پرسند «چرا؟» اما ما در کنگره «چرا» نداریم، چون راهنما قبلاً این مسیر را رفته و چراغ راه است و می‌داند. من اگر پشت سر راهنما حرکت کنم و فرمانبردار خوبی باشم، می‌توانم بگویم رهجوی خوبی هستم و به حال خوش می‌رسم؛ اما وقتی بخواهم در مسیر، گریز بزنم، هیچ‌وقت به حال خوش نمی‌رسم. باید حضور داشته باشم و زمانی که حضور داشته باشم و سی‌دی‌ها را به‌موقع بنویسم و به‌موقع گوش بدهم، آن‌وقت اتفاق‌های مثبت می‌افتد.

زمانی که سی‌دی را گوش می‌دهم، یک سری اطلاعات و مطالب وارد ذهنم می‌شود، اما بعد از تمام شدن، یادم می‌رود سی‌دی چه گفته است. وقتی می‌نویسم، حواس پنج‌گانه من درگیر می‌شود؛ دستم می‌نویسد، چشمم نگاه می‌کند، گوشم می‌شنود و با افکارم مطالب را درک می‌کنم. آن زمان است که ذهنم تجزیه‌وتحلیل می‌کند که معنی این کلمه که نوشتم چیست. بارها شده که سی‌دی می‌نوشتم و با خودم می‌گفتم: جناب مهندس از کجا فهمیده که من فلان مشکل را دارم که الآن در سی‌دی دقیقاً همان را می‌گوید؟ و همان‌جا راه‌حلش را هم برایم بازگو می‌کند.

پس تک‌تک سی‌دی‌ها به کمک می‌کند برای بالا رفتن. در مرحله اول، مطالب سی‌دی در ضمیر ناخودآگاهم قرار می‌گیرد و ما شروع می‌کنیم به پرورش دادن آن‌ها. وقتی این نوشتارها را در ذهنمان پرورش بدهیم و به آن فکر کنیم، آرام‌آرام رشد می‌کنند و یک «درخت دانایی» در ذهن ما رشد می‌کند. آن زمان است که می‌دانم اگر مشکلی برایم پیش بیاید، چگونه آن را حل کنم.

جناب مهندس همیشه می‌فرمایند: «نقطه سر خط.» یعنی اگر مشکلی برایت پیش آمد، فکر نکن آخرین مشکل است و تمام شد. نه؛ نقطه سر خط، این مشکل حل می‌شود، مشکل دیگر می‌آید. پس باید قوی‌تر و آگاه‌تر شوم تا بتوانم تک‌تک مشکلاتم را حل کنم.

امیدوارم که همه ما نه با قلم، بلکه با دل شروع به سی‌دی نوشتن کنیم. وقتی با عشق سی‌دی می‌نویسیم، نوری وارد زندگی‌مان می‌شود و این نور تبدیل به نور بزرگ‌تری می‌شود. من قبلاً در تاریکی بودم؛ با سی‌دی‌ها رشد کردم، حرکت کردم و نور را پیدا کردم. آیا به‌طرف نور رفتم؟ نور همین سی‌دی نوشتن‌ها و آموزش دیدن‌هاست. اگر به سمت نور حرکت کرده باشم، به آگاهی می‌رسم؛ اما اگر بخواهم در همان‌جایی که هستم بمانم و درجا بزنم، بحثش جداست.



مرزبان کشیک: همسفر حکیمه
تایپیست: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر زهرا
ویرایش و ارسال: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .