چهارمین جلسه از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی حسنانی، با استادی راهنمای محترم مسافر محمد و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر کریم با دستور جلسه "نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش" در روز شنبه ۲۴ آبان ماه 1404، ساعت 1۶:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
دستور جلسه سیدی نوشتن و نقش آن در آموزش میباشد؛ راهنمای من به واسطه خدمت نزد آقای مهندس، همیشه روی نوشتن سیدیها تأکید داشتند و ما باید مینوشتیم و در آن زمان همه لژیونها سیدی نمینوشتند.
نقش سیدی در آموزش خیلی زیاد است، چرا؟ به این دلیل که وقتی با گوش میشنوم و بعد مینویسم توانایی انجام آن کار را پیدا خواهم کرد، به طور مثال: آقای مهندس میگویند: زمانی که میشنوید و روی کاغذ مینویسید قدرت اجرا کردن هم پیدا خواهید کرد.
چه اتفاقی برای کسانی که سیدی مینویسند میافتد؟ به درمان اعتیاد میرسند، مگر درمان اعتیاد داریم؟ بله؛ در کنگره این اتفاق قشنگ رخ میدهد، من اعتقاد دارم، راهنما درصد کمی در درمان رهجو نقش دارد، چرا؟ چون اگر رهجو سیدی ننویسد و اجرا نکند هیچ اتفاق قشنگی برایش رخ نخواهد داد و بدون انجام قوانین، فقط میآیند و میروند و به هیچ نتیجهای نخواهند رسید.
چرا بیرون کنگره اصلاً درمان وجود ندارد؟ چون اصلاً کسی تفکر درست، جهانبینی و حرکت در صراط مستقیم را نمیتواند کامل اجرایی کند و آقای مهندس با شناخت و علم خودشان توانستند این مهم را به انجام برسانند و از طریق نوشتن سیدیهای هفتگی به ما انتقال داده و همین امر باعث تزکیه و پالایش در ما میشود.
رهجو به من مراجعه میکند که مشکلات زیادی دارم و خودش کمبود مقدار شربت را دلیل حال بدش میداند، از او سوال میکنم چقدر سیدی مینویسی؟ نهایت دو یا سه سیدی، آن هم به طور ناقص! چرا باید به حال خوب و درمان برسد؛ به نظر من در هر جایگاهی دیدهبان، ایجنت، راهنما و رهجو اگر سیدی ننویسد هیچ آموزشی نمیگیرد، هیچ تغییری در صور پنهانش ایجاد نمیشود که در صور آشکار انجام بدهد، هر تغییری ابتدا باید در ذهن صورت بگیرد و انجام شود.
به لطف خدمتی که روزهای جمعه در پارک طالقانی و نزد آقای مهندس دارم راهنمایان زیادی را ملاقات میکنم که همگی صحبتهای مشترکی داریم و غالباً درباره سیدیها سخن میگوییم و همه میدانیم که چه میگوییم و چه میخواهیم.
بخش دوم دستور جلسه تولد مسافر محمد است، محمد یکی از رهجوهایی است که ذهن بسیار پرسشگری دارد و جلسهای نبود که در انتهای لژیون سوالی نداشته باشد، او در اوایل بسیار عجول بود، کابوسهای شدیدی میدید اما ما از آقای مهندس صبر، اهمیت آموزش و حرکت در صراطمستقیم را آموختیم؛ محمد هم با صبر، آموزش گرفتن و با خدمتی که انجام میدهد توانست همه این مشکلات را حل کند و ذرهذره متوجه شد که مسبب بسیاری از معضلاتش خودش است، چون در ابتدا نمیدانست چه تخریبهایی در خودش ایجاد کرده است.
آرزوی مرزبان محترم مسافر محمد:
آرزو میکنم همسفرم در کنگره ماندگار باشد.
صحبتهای مسافر محمد:
قبل از شروع تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تا امثال من بتوانند به درمان برسند؛ از راهنمای گرانقدرم تشکر میکنم که با تماسهای گاه و بیگاهم مصدع اوقات ایشان و خانواده محترمشان میشدم و ایشان به من آرامش خاطر میدادند و از همسفرم که با صبوری، من را همراهی کردند ممنون هستم.
در گذشته یک زمانی کسب و کار خوبی داشتم و خانواده دوست داشتند که من زودتر ازدواج کنم تا به بیراهه کشیده نشوم، به واسطه مصرف موادمخدر مشکلات زیادی پیدا کردم که از نظر مالی هم دچار بحران شده بودم و همسفرم روزهای سختی را در کنارم سپری میکرد، شبها اصلاً خواب نداشتم، حالم خیلی بد بود به کسی هم نمیتوانستم بگویم، میگفتند توهم زده و دیوانه شده؛ یک زمان شبها را به دلیل شبنشینی و مصرف موادمخدر دوست داشتم ولی به جایی رسیدم که از شبها متنفر شدم چون اصلاً نمیتوانستم بخوابم و کابوس میدیدم اما خوشبختانه با کنگره آشنا شدم و در مسیر درمان قرار گرفتم. از راهنمایم و تمام افرادی که در این مدت بسیار به من کمک کردند تا به رهایی و حال خوش برسم، صمیمانه تشکر میکنم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
302