English Version
This Site Is Available In English

تولد یک‌سال رهایی در پرتو آموزش‌ها و نوشتن سی‌دی

تولد یک‌سال رهایی در پرتو آموزش‌ها و نوشتن سی‌دی

جلسه دوم از دوره بیست و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش" شنبه 24 آبان ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
بسیار خدا را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت به من داده شد که خدمت شما عزیزان باشم و از این جمع خوب و پرانرژی بچه‌های پاکدشت لذت ببرم، از مهندس و خانواده محترمشان بسیار ممنونم که باعث شدند دورهم جمع شویم و در راه و مسیری که می‌پسندیم حرکت کنیم. خدا قوت عرض می‌کنم خدمت خدامت گزاران شعبه پاکدشت، ایجنت و مرزبانان و راهنمایان که همکاری می‌کنند تا یک تازه وارد از این درب وارد شود و چند ماه بعد بتواند با حال خوب و سلامت کامل به زندگی برگردد و آرامش و آسایش به خانواده او بازگردد و این مورد محقق نمی‌شود مگر آنکه همه ما به یک زبان و هدف مشخص برسیم و چیزی که ما انسان‌ها را هم‌زبان و همدل می‌کند آموزش‌هایی نظیر جهان‌بینی، کتب‌ها و سی‌دی‌ها و لژیون‌ها است و مهم‌ترین آن سی دی است.
سی دی باعث می‌شود من به صدای روحم واکنش نشان دهم، اگر یک انسان آموزش نگیرد چگونه می‌تواند مسیرش را طی کند؟ از کنگره آموزش‌ها را حذف کنید چه اتفاقی می‌افتد؟
این آموزش‌ها هنر زندگی را به ما می‌آموزد، علم زندگی را فرا می‌گیریم و باعث می‌شود در زندگی ناامید نشویم و دست به کارهای ضد ارزشی نزنیم، باعث می‌شود جلوی خیلی از بیماری‌ها گرفته شود، باعث می‌شود من بدانم در خلوت خود با چه چیزی نجوا می‌کنم با صدای جن درون یا روح درون نجوا می‌کنم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند شیطان در فضای بیرونی انسان است در صورتی که من درون خودم کسی را قضاوت می‌کنم، درون خودم کینه‌توزی و نفرت پراکنی می‌کنم. این سی‌دی‌ها باعث می‌شود به راهی قدم بردارم که مقصد آن صراط مستقیم است، وقتی من سی دی می‌نویسم مستقیماً پای درس استاد نشسته‌ام و این خیلی مهم است.
مهندس خودشان میگویند کسی که سی دی گوش نمی‌دهد و نمی‌نویسد اوضاع او خوب نیست، این نوشتن سی دی حتی از روی چهره افراد هم قابل تشخیص است و تأثیر می‌گذارد و خیلی فرق دارند چون زمانی که به سی‌دی‌ها وصل می‌شوند و مستقیماً از استاد خود می‌آموزند و آن زمان است که حتی ژن‌های خوب هم کمک انسان می‌کند و بیماری‌ها کم می‌شوند چون بیان ژن تغییر می‌کند، از کینه‌ها و نفرت‌ها خارج میشوی و همه این تاثیرات در آموزش‌ها و سی‌دی‌ها است.
خب امروز تولد یک سال رهایی حمید عزیز است، به همه بچه‌های شعبه پاکدشت تبریک میگویم، به همسفرهایش به راهنمای همسفرش ، به آقای مهندس تبریک میگویم.
در سفر اول حمید من ایجنت نمایندگی بودم و زمان کمتری وقت رسیدگی به لژیون را داشتم، در اوایل سفرش در مسیر درستی نبود ولی همین سی‌دی‌ها و صحبت‌های آقای مهندس مسیر حمید را تغییر داد، در اوایل سفر صدای جن درون مسافر زیاد است که او را به عمل‌های ضد ارزشی گذشته سوق می‌دهند ولی به مرور زمان با آموزش‌ها صدای روح شخص قوی‌تر خواهد شد، در سی دی آقای مهندس میگویند تکامل انسان بدون روح اصلاً امکان پذیر نیست و نیاز داریم یک نفر به ما آموزش بدهد.
شکر خدا حمید از جایی که متوجه شد چه خبر است صندلی خود را در کنگره دودستی چسبید و مهم‌ترین علت این آگاهی و در مسیر آمدن همین سی دی نوشتن او است، سی دی را از رهجو بگیری واقعاً به رهایی نمی‌رسد و چیز زیادی نمی‌تواند کسب کند.
امیدوارم حمید شال راهنمایی را بتواند به دست بیاورد و لیاقتش را هم دارد.
متشکرم از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید.

آنچه‌ است محبت‌ است و آنچه نیست ظروف تهی است
سلام دوستان حمــید‌ هستم مسافر
خدای خودم را شکر‌ می‌کنم که امروز‌‌ در این جمع هستم که با وجود شما عزیزان جشن پرشور و خوبی برای من گرفتید و از آقای مهندس و خانواده‌اش تشکر می‌کنم، از راهنمای خوبم آقای مجتبی والی تشکر می‌کنم و از ایجنت شعبه و مرزبانی، سایت، اوتی، آبدارخانه و همه بچه‌های شعبه پاکدشت تشکر و قدردانی می‌کنم انشالله که بتوانم اینجا خدمت بگیرم‌ و جبران کنم از راهنمای همسفرم خانم مریم تشکر می‌کنم از همسفرم تشکر میکنم و از دخترم و پسرم امیرحسین تشکر می‌کنم انشالله که همیشه سرحال و زنده باشند. در رابطه با سی‌دی‌ نوشتن اگر بخواهم  صحبت کنم سی دی نوشتن اگر مانند یک پازل باشد سی دی‌ها در وسط این قاب قرار دارند و نقش بسیار مهمی را در رهایی و حتی جسم مسافر در حال سفر ایفا می‌کند و در کنگره با نوشتن سی دی خیلی زودتر می‌توانیم به تعادل برسیم.
از این که به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم.


سلام دوستان امـیرحـسین هستم یک همـسفر
اول از خداوند تشکر می‌کنم که این نور به زندگی ما تابید که پدرم اومد کنگره 60 واقعا این خیلی ارزشمند است شاید فقط شما بتوانید این را درک کنید و از راهنما آقا مجتبی تشکر می‌کنم‌ از تمام دست اندرکاران کنگره 60 تشکر می‌کنم که از جان و دل مایه میگذارند و از پدرم تشکر می‌کنم که با اراده خودش زندگی‌مان را نجات داد و از مادرم تشکر می‌کنم که واقعا همراهی‌اش کرد و بعضی از شب‌ها تا دیر وقت در کنگره خدمت می‌کنند. من تازه وارد کنگره شدم و این را متوجه شدم انرژی که در کنگره وجود دارد را در هیچ جا تجربه نکرده ام.
خیلی ممنون که به صحبت های من توجه کردید.

صحبت‌های راهنمای محترم همسفران:

سلام دوستان مــریم هستم یک همسفر
خدای خودم را بسیار تا بسیار شاکر هستم که این فرصت در اختیار من قرار داد تا این جایگاه را تجربه کنم. این روز عزیز را اول به جناب آقای مهندس تبریک میگم به قسمت ایجنت مسافران و همسفران و تمامی خدمت‌گزاران شعبه پاکدشت تبریک عرض می‌کنم، به راهنمای محترم آقای مجتبی والی تبریک می‌گویم و از این که در شعبه حضور دارند خیلی خوشحال هستم. به خانم معصومه عزیز تبریک عرض می‌کنم یکی از رهجوهای پر انرژی در لژیون بود و جزء رهجو‌هایی بود که به موقع سی‌دی را تحویل می‌داد و مشارکت می‌کرد. یک همسفر خوب برای مسافر خیلی مهم است، همسفر خوب برای مسافر مثل یک بال پرواز است. وقتی سی‌دی‌های آقای مهندس را گوش می‌کنم خیلی چیزها را یاد میگیرم و با نقاط تاریکی خودم آشنا می‌شوم، آموزشی که اگر اتفاق افتاد یک استادی دارید که بعد از خداوند می‌تواند به شما آموزش می‌دهد که اگر مشکلاتی وجود دارد می‌تواند رحمت باشد، خدارا شکر در دوره‌ای هستم که آموزش‌های کنگره باعث می‌شود انسان از تاریکی بیرون بیاید. برای عزیزان بهترین‌ها را از خداوند خواهانم جایگاه‌های بالاتری را تجربه کنند
ممنون از اینکه با سکوت خود به حرف‌هایم گوش کردید.


سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
خوب منم خدای خود را شاکر و سپاس‌گزار هستم که در این جایگاه نشسته‌ام و در حضور شما حضار محترم و خانواد‌ه‌ خودم این روز عزیز را جشن می‌گیرم، از خداوند سپاس‌گزارم که هیچ وقت از او ناامید نشدم.
زمانی که مسافرم را به علت بیماری به بیمارستان بردند و ایست قلبی کرد و به معنای واقعی مسافرم را از دست دادم از خدای خودم خواستم که راه نجات مسافرم را سر راهمان قرار دهد، هفت شبانه روز با بچه‌ها در بیمارستان طی کردیم، تا آن زمان باورش برایمان سخت بود که مسافرم مصرف کننده باشد. قعر جهنم زمانی برای من اتفاق افتاد که مسافرم زمان مصرف دوستان خود را ترجیح می‌داد به خانواده‌اش، همیشه از زیر بار مسئولیت فرار می‌کرد و بیشتر با دوستان خود وقت می‌گذراند. من اگر بخواهم جبران خسارت بکنم اول باید از فرزندان خود جبران خسارت کنم، چون آن طور که شایسته است نتوانستم برای آن‌ها مادری کنم.
امیدوارم که همه  ما در کنگره درس بگیریم
گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن

گفتا به صدف مانی کو در به شکم دارد

تا نشکنی ای شیدا آن در نشود پیدا

آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد

خیلی ممنون سپاسگزارم که با سکوت خود به صحبت‌های من توجه کردید.

سلام تبسم هستم یک همسفر
اول از همه خدای خودم را شکر می‌کنم ،از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم، از مادرم تشکر می‌کنم که در این راه همراه پدرم بود، خیلی تشکر می‌کنم از پدر و مادر عزیزم و برای ما هیچ کوتاهی نکرده‌اند و حتی خیلی چیز‌ها را نمی‌دانستم همین الان متوجه شدم، از پدرم تشکر می‌کنم خیلی افتخار می‌کنم که با این حال خوب در کنار ما است خیلی ممنونم.

تایپ: مسافر رضا لژیون ۱۲ و مسافر احمد لژیون ۹

ویرایش و بارگذاری:مسافر رضا لژیون ۱۲

عکس: مسافر مجتبی لژیون ۸

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .