زمانی که وارد کنگره شدم، میدانستم که تمام آموزشها از طریق کتابها، جزوات و نوارهای کاست که بعداً روی سیدیها ضبط میشد، انجام میگیرد. کتابها را میخواندم؛ اما چیزی از آن متوجه نمیشدم، آقای مهندس هم میدانستند که فهم این جملات برای سفر اولی سخت است، تصمیم گرفتند نوشتههای خود را به زبان ساده و روان برای ما توضیح بدهند، همین شد که نقش سیدی در آموزش مشخص شد؛ شاید اوایل اصلاً متوجه اهمیت سیدی نبودیم؛ اما از زمانی که آقای مهندس فرمودند: باید سفر اولیها ۴۰ سیدی و سفر دومیها ۳۰ سیدی را تحویل دهند، میزان اهمیت این کار مشخص شد.
تفکر و تحقیقات ایشان بر روی این امر درواقع درگیر کردن عصب و عضله و مغز ما بود که با کار کشیدن از این اعضا میتوانیم از فراموشی یا آلزایمر جلوگیری کنیم؛ وقتی سیدی مینویسیم، اول گوش میکنیم و بعد به ذهن خود میسپاریم و آنگاه شروع به نوشتن میکنیم؛ همزمان چند کار را باهم انجام میدهیم و این جنبه تحقیقاتی و علمی آن است؛ اما اثری که نوشتن بر روی ما دارد این است که جملاتی که دائماً در ذهن ما تکرار میشوند، ملکه ذهن ما میشوند و آنها را کاملاً یاد میگیریم.
سیدیها درس زندگی کردن را به ما میآموزند، حرف و سخن آقای مهندس بیشتر حول دغدغههای زندگی ما میچرخد و درواقع تلاش میکند، راهحل مسائل و مشکلات را به ما یاد بدهد و ایکاش ما درک کنیم که این نوشتنها برای ما تماماً سود است و سعی نکنیم که فقط برای رفع تکلیف این کار را انجام دهیم، مطمئناً یک تدبیری پشت این قضیه است که آقای مهندس روی نوشتن سی دی اینقدر تأکید میکنند.
نظم اولین چیزی است که نوشتن سیدی به ما یاد میدهد، ما یک تایم مشخص برای نوشتن داریم که آن زمان فقط در اختیار خودمان است و هرروز در آن ساعت به نوشتن سیدی میپردازیم و تابهحال این نوشتنها خیلی برای من آموزش داشته است، اول اینکه خیلی از غلطهای املایی من برطرف شده و نحوه روانخوانی من خیلی بهتر شده است و در خواندن کتابها و مطالب دیگر به من کمک میکند و در روز برای یک ساعت هم که شده ذهن ما از تمام مشکلات زندگی فارغ میشود.
بارها برای من سؤالی پیشآمده که جواب آن را نمیدانستم؛ اما خیلی اتفاقی یک سیدی به من معرفیشده و جواب خودم را از آن سیدی گرفتهام، امیدوارم که همه افراد کنگره قدر این نوشتهها را بدانند و با تمام وجود و عشق سیدیها را بنویسند و از راهنماییهای آقای مهندس بهرهمند شوند و در زندگی خود اجرا کنند نوشتن سیدی برای من تبدیل به یک جاذبه شده است و همیشه با خودم میگویم بهجای هدر دادن وقت که برای ما حکم فلز طلا را دارد چیزی بنویسم و کلامی را یاد بگیرم. در پایان از خداوند عمر طولانی و باعزت برای آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان خواستارم.
نویسنده: راهنما همسفر زهرا
رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر ستاره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم دبیر سایت
ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
337