طبق صحبت آقایمهندس دژاکام رهایی از اعتیاد پیش از هر چیزی یک مسئله آموزشی است. فرد مصرفکننده نه بهدلیل ضعف اراده بلکه بهدلیل ناآگاهی از مکانیزم جسم، روان و جهانبینی گرفتار اعتیاد میشود. به همین دلیل اولین قدم برای خروج از تاریکی یادگیری اصول درست و آموزشهای کاربردی است؛ آموزشهایی که به فرد نشان میدهد چگونه باید با تخریبهای جسمی و روانی کنار بیاید و آنها را بازسازی کند. آقایمهندس بهنقش تکرار، تجربه و انتقال آموزش اشاره میکند. دانشی که در مسیر رهایی آموخته میشود؛ باید مرتب مرور و در زندگی عملی شود؛ زیرا آموزش بدون کاربرد هیچ اثری در بهبودی ندارد. شخص در طول درمان بهتدریج به باور میرسد و این باور باعث میشود آنچه یاد گرفته است بهنیروی محرک او تبدیل شود.
انتقال تجربهها به دیگران هم بخشی از این چرخه آموزشی است و موجب تثبیت یادگیری میشود. آقایمهندس فرمودند: «آموزش کمک میکند فرد از یک انسان سردرگم و ناامید به انسانی آگاه، امیدوار و مسئولیتپذیر تبدیل شود». ایشان رهایی را نتیجه مجموعهای از آموزشهای صحیح، اجرا، صبر و حرکت در مسیر دانایی میداند. زمانیکه فرد آموزش میبیند و آن را بهکار میگیرد، نهتنها از بند اعتیاد آزاد میشود؛ بلکه نگرش جدیدی نسبت به زندگی پیدا میکند و میتواند آیندهای روشن و سازنده برای خود و اطرافیان بسازد. برای من مهمترین پیام این سیدی این است که رهایی از اعتیاد یک مسیر آگاه شدن است نه جنگیدن. زمانیکه فرد آموزش درست ببیند، بهجای نبرد با خود، با شناخت دقیقتری از جسم و روان حرکت میکند.
چیزی که در این دیدگاه جذاب است این است که انسان نه بهعنوان یک موجود ضعیف بلکه بهعنوان موجودی قابل بازسازی و قابل فهم دیده میشود. این نگاه امید میدهد؛ زیرا میفهمی اگر یاد بگیری، میتوانی تغییر کنی. نکتهای که برای من بسیار تأثیرگذار بود، اهمیت تکرار و بهکارگیری است. آقایمهندس فرمودند: «دانستن کافی نیست، اجرا کردن باعث رشد میشود». من این را شبیه یادگیری یک مهارت میبینم؛ همانطورکه فردی با یکبار دیدن آموزش شنا، شناگر نمیشود در رهایی هم با یکبار شنیدن راهحل، تغییر اتفاق نمیافتد. این یادآوری به من کمک میکند در مسیرهای دیگر زندگی هم بدانم که تغییر واقعی زمانی رخ میدهد که آموختهها تبدیل بهعادت و رفتار جدید شوند. در نهایت برای من پیام اصلی سیدی این است که آموزش انسان را از ترس و تاریکی نجات میدهد. زمانیکه فرد میفهمد اعتیاد یک مسئله قابلحل است و ابزارهای حل آن را یاد میگیرد احساس قدرت و مسئولیت پیدا میکند.
این امیدبخش است که رهایی فقط خلاص شدن از مواد نیست، یک تحول در شیوه دیدن جهان است. گویی آموزش باعث میشود فرد دوباره حق انتخاب داشته باشد و بتواند آیندهای را بسازد که قبلاً برای او دور از دسترس بوده است. در آموزههای مهندس دژاکام همواره بر این اصل تأکید میشود که انسان برای رسیدن بهتعادل باید سه بخش جسم، روان و جهانبینی را بهطور همزمان بازسازی کند. در نگاه ایشان تخریبهای ناشی از اعتیاد یا هر نوع ناتوانی دیگر تنها به جسم محدود نمیشود؛ بلکه نگرشها، برداشتها و ساختارهای فکری فرد نیز دچار آسیب میگردد؛ بنابراین اصلاح وضعیت تنها با قطع یک رفتار یا مصرف یک ماده محقق نمیشود؛ بلکه نیازمند آموزش، تجربه تدریجی و حرکت آگاهانه براساس اصول مشخص است.
این دیدگاه باعث میشود روند تغییر پایدار شود و شخص بتواند دوباره بهحالت طبیعی و سالم خود بازگردد. یکی از محورهای مهم مطرحشده، اصل تغییر و تبدیل است که به معنای تبدیل انرژی و توانهای درونی از وضعیت مخرب به وضعیت سازنده است. آقایمهندس فرمودند: «نیروهایی که روزی در مسیر تخریب بهکار رفتهاند پس از آموزش درست میتوانند در مسیر سازندگی قرار بگیرند». زمانیکه فرد آموزش دریافت میکند مسئولیتپذیر میشود و بهتدریج محبت، تعادل و آرامش در او رشد میکند، بهگونهای که نهتنها خود فرد بهسلامت میرسد؛ بلکه میتواند در خانواده و اجتماع نیز منشأ اثر مثبت باشد. این رویکرد بر پایه تجربهمحور و قابل اجرا بودن برای همه انسانها استوار است.
نویسنده: مسافر تغذیه سالم همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر آذر (لژیون تغذیه سالم)
ویرایش و ارسال: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
79