جلسه پنجم از دوره شصت و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی همسفران و مسافران نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم همسفر سمیه، نگهبانی راهنمای محترم مسـافر حسین و دبیری مسافر فرشاد با دستور جلسه «گلریزان» در روز پنجشنبه ٢٢ آبان ماه ١۴٠۴ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر.
خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه دادند تا حضور داشته باشم بتوانم خدمت کنم و آموزش ببینم. ابتدا جشن گلریزان را تبریک میگویم، امیدوارم انفاقهای شما عزیزان قبول درگاه حق قراربگیرد. مطمئن باشید چندین برابر به زندگی شما بر می گردد. مطمئن هستم همه با تمام توان و قدرت دراین جشن شرکت داشتند. جشن گلریزان جشن بندگی خداوند است. این هستی و زندگی دانشگاه بندگی است ما در اینجا قرار گرفتیم آموزش ببینیم، امتحان بدهیم تا برای بعدهای دیگر آماده باشیم.
از نگهبان محترم ایجنت و مرزبانهای محترم سپاسگزارم اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم. ما در سال ۹۷ با تخریب سیگار وارد کنگره ۶۰ شدیم و من حالم خیلی بد بود، شناختی از کنگره نداشتم وقتی دیدم همسفران در مورد اعتیاد صحبت میکنند، در دلم گفتم پای من به کجاها باز شده. در همان جلسه اول متوجه شدم تمام خدمتهای کنگره ۶۰ رایگان میباشد، به خودم گفتم همه جوره خدمت دیده بودیم، مانند خیرین مدرسه ساز که در تلویزیون نشان میداد یا کسانی که در ساخت مساجد مشارکت داشتند. ولی چطور میشود افرادی باشند، از وقتشان بزنند، بیایند چندین سال به کسانی خدمت کنند که هیچ شناختی از افراد نداشته که بدترین حال را هم دارند.
من که با فکر دیگری به کنگره آمده بودم همانجا هدفم عوض شد و خواستم در کنگره بمانم و با شال راهنمایی خدمتگزار باشم. در جلسات وقتی همسفری از تخریب مسافرش صحبت میکرد و مشکلات زندگیاش را بیان میکرد میگفتم خوش بحال اینها که اینهمه سختی که کشیدند مطمئنا قدر کنگره ۶۰ را بیشتر میدانند و اینکه کنگره هر چه به آنها میدهد، بیشتر قدر شناس خواهند بود.
من هم به مرور متوجه تخریب خودم شدم و فهمیدم شهر وجودیام دچار طغیان شده و ضرب المثل معروف که میگوید: خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است. من صور پنهانم واقعا ویران شده بود، در کنگره یاد گرفتم انسان یک بخش عظیمی است و یک بخش بسیار کوچکی در صور آشکار دیده میشود. آقای مهندس میفرمایند: انسان از بدو تولد یک کوله پشتی با خودش دارد و باید به بعد بعدی ببرد ولی اینکه داخل کوله پشتی چه چیزی پر میکند مهم است داخل کوله میتواند عشق و محبت یا خدماتی که به موجودات و انسانها میکند حمل کند. هرچقدر بار مثبت پر کند، بالا رفتنش آسانتر است و اگر بار منفی باشد انسان دچار مشکل خواهد شد.
صور پنهان من پر از ضد ارزشها بود و اصلا نعمتهای زندگی را نمیدیدم. با آموزشهای کنگره یاد گرفتم باید کوله پشتی را با بار مثبت پر کنم و ضد ارزشها را باید خالی کنم. بهترین جایگاهی که خدمت کردم جایگاه تازه واردین بود چون همسفری که به کنگره با مشکلات زیادی میآمد و مادران و بچهها که سرشان روی شانه شان بود، مادرانی که اگر خوشحال باشند، تمام خانواده خوشحال می شوند و برعکس. ولی بعد چند وقت خوشحالی همین مادر وبازی کودک را میبینی همان باری است که میتوانی با کوله خودت حمل کنی.
این چیزی که در کنگره میبخشی به قول آقای مهندس مال ما نیست، بلکه دست ماست.
فرمان عقل و فرمان خداوند است که ما باید این را پرداخت کنیم، امیدوارم همگی به فرمان عقل برسیم و بتوانیم به بخشش برسیم. من از این فرصت استفاده میکنم و از مسافرم تشکر میکنم که اجازه میدهد در کنگره حضور داشته باشم و خدمت کنم. برای همه عزیزان آرزو میکنم در آرامش زندگی کنند. ممنونم که به صحبتهای بنده گوش دادید.

اعلام رهایی و آغاز سفر دومی مسافر احمد توسط راهنمای محترم مسافر ناصر از لژیون سوم

اعلام رهایی نیکوتین مسافر امیر توسط راهنمای محترم مسافر ناصر از لژیون ویلیام

مرزبان محترم کشیک: مسافر حاتم

صدابردار و تایپ: مسافر صفر
عکاس: مسافر مجید
ثبت: مسافر مهدی
مســـافران و همــــسفران نمـــایندگــــی حکـــــیم هــــیدجــــــی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2661