جلسه سوم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی پهلوان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه " گلریزان" دوشنبه 21 آبان ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
خداراشکر میکنم که امروز هم لیاقت داشتم که اینجا حضور داشته باشم و کنار شما دوستان آموزش ببینم، ما هرسال جشن باشکوهی در کنگره داریم به نام جشن گلریزان که این جشن باعث میشود خیلی از دوستانی که سالهای قبل درمان شدهاند و مدتها ما آنها را ندیدهایم در این جشن ببینیم.
این قسمت از صحبتهایم مختص به مسافرانی است که تازه وارد کنگره شدهاند، من روز اول که به کنگره آمدم به من گفته شد که اینجا رایگان است و بابت درمان شدن پولی از شما طلب نمیشود و واقعاً هم همینطور بود، من اینجا رایگان درمان شدم راهنمایم رایگان به من خدمت کرد، برای من نامه مینوشتند، با کلینیک هماهنگ شده بود و داروی درمانم را میگرفتم و دیگر نیازی نبود به ساقی مراجعه کنم و بیاحترامی ببینم.
قبل از کنگره در یک NGO دیگر بودم و در آن زمان کسی که بهعنوان خوش آمدگو با من صحبت کرد به من گفت: حاضری یک دست خود را بدهی ولی مواد مصرف نکنی؟ یعنی آنقدر خسته شده ای که مواد را به یکباره قطع کنی و دیگر مصرف نکنی؟ بههرحال به ناچار مدتی در آنجا سپری کردم ولی آن خستگی و درماندگی من کافی نبود و دوباره شروع به مصرف کردم.
روز اول که وارد کنگره شدم کسی به من نگفت حاضری دستت را بدهی، کسی به من نگفت باید پول بدهی، هر آنچه که ازدستداده بودم و با کوله باری از ناامیدی و روحیه کاملاً خراب و بدون هیچ حسی که وارد شدم همه آنها به من بازگشت، چیزهایی که اصلاً با پول قابل خرید و بازگشت نبودند و این حالی که من دارم و خدمتی که کنگره به من کرد من را مدیون خود کرد و نتوانستم زمانی که رها شدم به راحتی به دنبال زندگی خود بروم گویی چیزی در اینجا جاگذاشته بودم یا کاری باید میکردم، زمانی که به جشن گلریزان رسیدیم متوجه شدم آن کاری که باید بکنم در اینجاست و من میتوانم داوطلبانه در اینجا مشارکت مالی داشته باشم که در آینده انسان دیگری که به اینجا آمد این پیام را دریافت کند و بداند که چه حسی در این جشن نهفته است.
چندین سال دیگر ممکن است من در این دنیا نباشم که روی این صندلی بنشینم ولی این هستی از قبل نوشته شده است آن روز من نیستم ولی چیزی که از من باقی مانده آن اثری است من در هستی بجا گذاشتهام، آن روز پول و ثروت و مکنت به درد من نخواهد خورد تنها چیزی که از من باقی مانده است اثر مثبت یا منفی من در این دنیا است و این عمل های ما است که میتواند حرکت و مسیر تقدیر ما را تغییر بدهد.
قبل از ورود به کنگره خیلی تخریبها به خودم و اطرافیان وارد کردم ولی یکبار دیگر به من فرصت داده شد، فرصت یک جایگاه طلایی که در کنار کسی آموزش میبینم که علم دست اول هستی را به من انتقال میدهد به نام آقای مهندس دژاکام و این شخص بزرگ علم درمان اعتیاد را که خداوند به ایشان داده است را بخشیدند به کنگره 60 که این همه انسان با این علم به درمان و حال خوش میرسند، این چقدر ارزش دارد؟
از خداوند میخواهم که قدر داشته هایمان را بدانیم و بالاتر از آن بتوانیم از داشتههایی که خداوند به ما داده است به بهترین شکل استفاده کنیم و من فکر میکنم بهترین مکان برای این کار کنگره است، بخشندگی در درون همه ما است چون ذرات ما از ذرات خداوند است.
کنگره 60 نفسها را زنده میکند و از برهم خوردن زندگیهای مشترک جلوگیری میکند و هر یک از ما با مشارکت خود در جشن گلریزان در این مهم شریک میشویم، این فرصتی است که هیچ کجا به ما داده نخواهد شد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنون و سپاسگزارم.

عکس، تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر رضا لژیون 12
- تعداد بازدید از این مطلب :
262