دومین جلسه از سری کارگاه های آموزشی خصوصی نمایندگی قشم با استادی راهنمای محترم مسافر پیمان، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر یوسف با دستور جلسه (هفته گلریزان) در تاریخ ۲۰ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد؛
این روزها هنگامی که در دل طبیعت قدم میزنم به قانونی شگفتانگیز میاندیشم هر دانهای که در خاک نهاده میشود، چندین برابر بازمیگردد از گندم و سیب گرفته تا خرما، هر بذر کوچکی که با نیت خیر در زمین کاشته شود، روزی به درختی تبدیل میشود که سایه و میوهاش نصیب دیگران میگردد. این قانون طبیعت و وعدهی الهی است که هیچ دانهای بیثمر نخواهد ماند.جشن گلریزان برای من جلوهای از همین حقیقت است؛ زمانی که ما بذر محبت، عشق و بخشش را در زمین میکاریم شاید امروز تنها نیتی نیک یا مبلغی کوچک باشد، اما فردا از دل همین بذرها درختانی برمیروید که میوهشان رهایی، آرامش و نجات انسانهایی است که شاید هنوز حتی نام «کنگره» را نشنیدهاند به یاد سخنان ارزشمند آقای مهندس افتادم که فرمودند: روزی نه مکانی بود و نه امکاناتی، و جلسات در جایی همچون غسالخانه برگزار میشد. اما با ایمان، تفکر و جهانبینی درست، همان مکان تبدیل شد به پایگاهی از عشق و امید. امروز که ما در فضایی امن و مقدس گرد هم آمدهایم، ثمرهی زحمات، ایمان و ازخودگذشتگی عزیزانی است که سالها پیش بذر آن را کاشتند.
وقتی به خودم مینگرم درمییابم که از تاریکی و ناامیدی به روشنایی و آرامش رسیدهام. روزگاری تنها بهدنبال لذتهای گذرا بودم، اما امروز در جستوجوی آرامشی ماندگارم. این حال خوش، احترام، جایگاه اجتماعی و مهر خانواده، همگی ثمرهی حضور در کنگره است؛ موهبتی که بهایی برای آن نمیتوان نهاد.برای من، جشن گلریزان تنها یک مراسم مالی نیست؛ تمرینی است برای عشق، گذشت و بخشش. فرصتی است تا بیاموزیم بخشیدن زیباتر از گرفتن است. لذتی که در خدمت و یاری دیگران نهفته است، همان حس عمیق آرامش درونی است که هیچ چیز جای آن را نمیگیرد من به قانون هستی ایمان دارم هر آنچه بکاریم همان را برداشت خواهیم کرد اگر نیکی بکاریم، نیکی بازخواهد گشت جشن گلریزان مجالی است برای کاشتن نیکی؛ شاید امروز سهم ما اندک باشد اما یقین دارم در جایی هزینه میشود که ثمرهاش نجات انسانها و تداوم مسیری مقدس است، من وظیفهی خود میدانم که در این جشن با قلبی آرام و نیتی پاک حضور یابم و هرچند اندک، سهمی در ادامهی این راه داشته باشم. زیرا ما وارث عشق و فداکاری گذشتگانیم و اکنون نوبت ماست تا بذر خود را بکاریم تا آیندگان از میوهاش بهرهمند شوند.
ویرایش و تایپ: مسافر مسعود
بازنگری و ارسال: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
75