زمانیکه تفکر میکنیم و خود را با روزی که وارد کنگره شدیم قیاس میکنیم، میبینیم که چه تغییراتی در ما بهوجود آمده است. اگر تغییر مثبت باشد ما در جهت تزکیه، پالایش و تکامل قدم برداشتیم؛ باید خوشحال باشیم و در ما انرژی و سلامتی بهوجود میآید. انسان هر قدم مثبت که برمیدارد؛ باید مثبت نگاه کند و اگر با این دید پیش برود باعث طول عمر و کمبود بیماری در او میشود؛ اما اگر منفی فکر کند دنیا میچرخد و فردی برای غم او وقت نمیگذارد؛ بنابراین اگر میخواهیم زندگی خوب داشته باشیم؛ باید زمانیکه قدم مثبت برمیداریم شکرگزار باشیم.
مطالب بهصورت خاص گفته میشود؛ اما بهصورت عام است. زمانیکه در قرآن میگوید؛ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ یعنی خداوند یکی است، فقط به رسول خدا نمیگوید؛ بلکه به همه میگوید و منظور یک نفر نیست. پس ما میتوانیم در کار خود قاضی باشیم و بنگریم که آیا در کار خود تغییر نمودهایم یا نه؟ آیا زندگی که در آن درگیری و دعوا بوده تغییر یافته است؟ باید قضاوت کنیم و نقاط خوب را اضافه و نقاط بد را کم کنیم. مهمترین مسئله این است که انسان باید اول مشکلات خود را حل کند بعد به سراغ دیگران برود. هر کاری را باید از خود شروع کنیم.
چرا سخنان راهنما در شاگرد اثر دارد؟ زیرا خود راهنما آنکار را انجام داده است و میتواند به دیگران انتقال دهد؛ باید خود الگو باشیم تا بتوانیم به دیگران آموزش دهیم؛ زیرا ما که در رأس هستیم اگر خوب عمل نکنیم دیگران هم عمل نمیکنند. خودکشی بستگی به روان دارد و ما برای هر کار باید انسان را بشناسیم. انسان شامل سه بخش جسم، روان و جهانبینی است. روان چیست؟ خودکشی هم به مسئله روان برمیگردد. زمانیکه فرد نامتعادل است خودکشی میکند. روان را جسم و اندیشه میسازد. روان به معنای خلق و خوی، رفتار، کنش و واکنش در صور پنهان و صور آشکار است. بعضی افراد در ظاهر خوب هستند؛ اما باطن آنها مخرب میباشد.
روان بر دو پایه استوار است؛ ابتدا فیزیولوژی که همان جسم است و روان را میسازد، دیگری جهانبینی میباشد. ما در بدن موادمخدر طبیعی بسیاری مانند دینورفین، اندروفین و… داریم. اگر فرد شب نخوابد یعنی این مواد خوب کار نمیکند و روان او نامتعادل است؛ بنابراین جسم روی روان اثر دارد. خداوند در قرآن سوره محمد میفرماید؛ مَثَلُ الْجَنَّةِ یعنی بهشتی که خداوند به متقیان وعده داده است مانند باغی است که از زیر آن نهرها میگذرد که یکی از این نهرها، نهر خمر است. بهشت و جهنم هم در این دنیا و هم در آن دنیا وجود دارند و بهصورت جاری هستند.
افرادی که در بهشت هستند خمر آنها بهخوبی کار میکند، یعنی فردی که شب راحت میخوابد خمر او بهخوبی عمل میکند؛ اما اگر فرد دچار بیخوابی شود یعنی خمر او خوب کار نمیکند و فرد در جهنم است. چشمههای جوشان خمر روی روان اثر میگذارد و فردی که چشمههای خمر او کار کند امکان ندارد خودکشی کند. سیستم خمر همان سیستمایکس میباشد. زمانیکه بدن فرد میخواهد دوپامین تولید کند، یک چیز باید این فرمان را به جسم برساند و اینکار را بیان ژن انجام میدهد. همه اجزای سیستم بدن که روی فیزیک و سیستمایکس است به ژن و بیان آن برمیگردد. مرکز و پایه همه بیماریها بیان ژن میباشد.
تمام بیماریها بهخاطر خارج شدن بیان ژن بهوجود میآید. در بعضی بیماریها ژن مشترک است و در برخی دیگر متفاوت میباشد که باعث تغییر بیان ژن میشود. در بدن فرد مصرفکننده آن دسته از ژنهایی که باید دستور تولید موادمخدر را بدهند، اینکار را انجام نمیدهند و تولید نمیشوند. در بیماری روانی مانند فردی که دست به خودکشی میزند بیان ژن او تنظیم نیست. گاهی اوقات بیان ژن به ارث میرسد؛ اما قابل اصلاح میباشد. سیستم دیگری که روان را تخریب میکند جهانبینی است. افکار ما در تخریب روان و فیزیولوژی اثر دارد. افکار منفی، ناامیدی، غیبت کردن، حسادت، بدخواهی، کینه و دشمنی ریشه تمام بیماریها هستند.
جهانبینی به ما یاد میدهد که افکار منفی خود را از بین ببریم. ناامیدی یعنی فرد فکر میکند که در بنبست قرار گرفتهاست؛ اما اینگونه نیست. ما در مشکلات آموزش میگیریم. اگر بخواهیم متفکر شویم؛ باید شکستهای متعدد را تحمل کنیم تا به شجاعت برسیم. فقر و ثروت یک امتحان است و فرد باید از این دروازه عبور کند تا به دانایی و آگاهی برسد؛ بنابراین روان ما را جسم و جهانبینی میسازد. منفیگرایی، ناامیدی و بیایمانی باعث رنج و سختی انسان میگردد، در او ترس بهوجود میآورد، روی ناقلهای عصبی اثر میگذارد، آنها را از تعادل خارج میکند و باعث خارج شدن تنظیم بیان ژن میشود.
کاری که ما در کنگره۶۰ انجام میدهیم تنظیم ژنهایی است که در مسئله اعتیاد از تنظیم خارج شدهاند. تفاوت ما از شجاعت تا حماقت فقط یک مو فاصله است. بعضی با مسائل کوچک تغییرات بنیادی بهوجود میآورند. پایه آموزش تکرار است و در پرتو تکرار فرد آموزش میبیند. نوشتن سیدی و گوش دادن به آنها باعث تکرار میشود. اگر تکرار در جهت مثبت باشد فرد هم در جهت مثبت پیش میرود، تلاش و جستجو میکند تا افرادی را پیدا کند که با یکدیگر همفکری داشته باشند. انسان تا لحظه مرگ نباید دست از کوشش بردارد و دائماً در حال رکاب زدن باشد تا سقوط نکند. میلیاردها مدار در بدن ما وجود دارد و سیستم ما را کنترل میکند. فرد با اضافه وزن روی استخوان خود آویزان میشود؛ باید جسم را بشناسیم.
جسم در اختیار ما است و از جان ما نگهبانی میکند. در جسم ما نفس، روح و جن ساکن هستند. یک کالبد مثالی هم وجود دارد که در خواب میبینیم. جسم برای خود مشکلاتی ایجاد میکند؛ زیرا دائماً در حال بازسازی میباشد، بهعنوان مثال جدار معده به واسطه اسید معده از بین میرود و دوباره بازسازی میشود. اگر یک سیستم خوب کار نکند فرد بیمار میشود؛ باید در سلامت جسم خود کوشا باشیم. اگر ورزش و پیادهروی نکنیم طول عمر ما کوتاه میشود. جسم هرچه کار کند قویتر میشود؛ بنابراین برای جسم خود ارزش قائل شویم. راهنمایان تازهواردین و شال نارنجی باید بهبهترین شکل کار با اپلیکیشن را یاد بگیرند و به رهجویان خود هم آموزش دهند.
منبع: سیدی مثال
نویسنده و ویراستار: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون سوم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
54