English Version
This Site Is Available In English

در جشن گلریزان نباید معامله‌گر باشیم

در جشن گلریزان نباید معامله‌گر باشیم

جلسه سوم از دوره اول جشن گلریزان نمایندگی یوسُف‌ ویژه همسفران با استادی راهنمای تازه‌واردین دنور همسفر فرح، نگهبانی دنور همسفر ناهید و دبیری همسفر ربیعه با دستور جلسه «گلریزان» روز سه‌شنبه 20 آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان لژیون سردار تشکر می‌کنم که اجازه خدمت به من دادند. به اعتقاد من قشنگ‌ترین جشن کنگره، جشن گلریزان است و حس بسیار خوبی دارد. همان‌طور که همه ما می‌دانیم چون کنگره به جایی وابسته نیست و امورات مالی خود را با مشارکت اعضاء تأمین می‌کند، جشن گلریزان برگزار می‌شود تا هر یک از اعضاء با توجه به توان خود در این جشن شرکت کنند.

برداشت من از جمله «اگر بنایی آباد باشد ولی ساکنین آن خراب باشد، آن بنا کم‌کم رو به ویرانی خواهد رفت، اما اگر بنا ویرانه باشد ولی ساکنین آبادی داشته باشد، می‌توانند آن بنا را آباد کنند»، این است که ما باید روی پای خود بایستیم تا بتوانیم جایی که در آن قرار داریم را آباد کنیم. من در کنگره و از آموزش‌های آن، آموختم زندگی و حال خرابی که داشتم را آّباد کنم. آقای مهندس و خانواده‌ ایشان تمام تلاش خود را کردند تا کنگره پابرجا باشد، یک‌بار خانم شانی در پارک مطرح کردند از زمانی که کنگره تأسیس و برقرار شد، خانواده ما متحمل مشکلات بیشتری شد. این کلام برای من این پیام را داشت که وقتی آقای مهندس که به گردن ما این قدر حق دارند، این همه سختی کشیده‌اند، خیلی بی‌انصافی است که من فرح نخواهم متحمل سختی شوم و قدمی بردارم تا شعبه ما پابرجا باشد و درواقع این اقدام به نوعی وظیفه من است.

یک موضوع دیگر که از آقای مهندس آموخته‌ام این است که تنها خودم و مسافرم را نبینم، سایر مسافران و همسفران و دیگران و آیندگانی که به این مکان نیاز دارند، نیز ببینم. حتی اگر مسافر خود من به رهایی نرسد، وظیفه من است که در رهایی‌های کنگره، نقش داشته باشم. شاید گره من هم در رهایی سایر مسافران باشد و این اقدام باعث شود که مسافر من نیز به رهایی برسد، باعث شود من هم طعم شیرین زندگی را بچشم. نه فقط مسافر من، بلکه دخترم و پسرم و دوستان آن‌ها حال خوب را تجربه کنند. ما نباید به خانواده خود محدود باشیم و فقط رهایی و حال خوش خانواده خود را ببینیم. آقای مهندس الگوی ما هستند، ما نیز باید مثل ایشان به فراتر از خانواده خود، بایندیشیم.

در جشن گلریزان و عضویت لژیون سردار، نباید معامله‌گر باشیم و کمک‌های مالی خود را به رهایی مسافر یا حل مشکلات خود گره بزنیم، ما می‌بخشیم و تمام. سردار، دنور، پهلوان و ... عناوینی است که آقای مهندس به عنوان الگو نام‌گذاری کرده‌اند، اگرنه مبلغی که من در جشن گلریزان پرداخت می‌کنم در قبال چیزهایی که دریافت کرده‌ام، هیچ است. واقعاً مال که سهل است، جانم را نیز بخواهند در راه کنگره خواهم داد، چرا که ایمان دارم کنگره، جای انسان‌سازی است.

تجربه خود من در کمک کردن در کنگره این است که بیش از گذشته برایم نهادینه شد که حیات فقط محدود به این دنیا و کره خاکی نیست و در بُعدهای بعدی ادامه خواهد داشت. همیشه می‌گویند دنیا مزرعه آخرت است، یعنی باید به گونه‌ای عمل کنیم که بتوانیم توشه ارزشمندی برای بُعد و حیات بعدی خود بفرستیم. چه بهتر از کمک‌های مادی و معنوی که به دیگران انجام ‌می‌دهیم. یعنی تنهای چیزی که برای انسان ماندگار خواهد بود امورات خیری است که انجام می‌دهد.

یادم می‌آید دومین سالی که می‌خواستم در جشن گلریزان شرکت کنم، با توجه به شرایطی آن زمان، وضعیت مالی مناسبی نداشتیم و شب قبل از گلریزان ناراحت بودم، آن‌شب پدرم را که از این دنیا رفته‌اند در خواب دیدم که پهلوان شدند، من با تعجب از ایشان پرسیدم این مبلغ را از کجا آورده‌اید؟ مثل همیشه آرام و زیبا نگاهم کردند و گفتند دخترم ناامید نشو. روز جشن گلریزان، استاد جلسه هم در صحبت‌های خود اشاره کردند که هر مبلغی که به ذهن‌تان می‌آید همان را اعلام کنید و مطمئن باشید جور خواهد شد. باتوجه به این اتفاقات، دلم قرص شد و سرداری خود را اعلام کردم. این دقیقاً همان روح  و جن همراه نفس است که یکی به راه خیر و بخشش تشویق می‌کند و دیگری ترس از این بخشش را به انسان القاء می‌کند. امیدوام همگی بتوانیم در این جشن گلریزان صد خود را بگذاریم و ان‌شاءالله در آینده نزدیک شعبه‌ای برای خودمان داشته باشیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر میثم
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .