سلام دوستان، حسین هستم، مسافر. بخشش، جهانی دیگر است؛ فضایی سرشار از بزرگی، فروتنی و ایمان. در گذشته، من همیشه به فکر گرفتن بودم — گرفتن از خانواده، جامعه و اطرافیانم. نگاهم به بخشندگی منفی بود، باور و اعتقادی به آن نداشتم. در همه چیز مصرفکننده بودم و هیچ تولیدی از خود نداشتم. بخشش را کاری برای دیگران میدانستم، نه برای خودم. همیشه در مشکلاتم با خداوند معامله میکردم؛ میگفتم اگر خداوند مشکل مرا حل کند، من هم مبلغی به خیریهای میدهم یا نذری میکنم. اما هیچوقت از روی عشق و بدون منت کمک نکرده بودم. نگاهم به جهان هستی بسته بود و درکی از لذت واقعی بخشش نداشتم. اما امروز، با آموزشهای کنگره ۶۰، فهمیدم که بخشش، بزرگی و رشد میخواهد. لذتی که در بخشش و کمک بیقید و شرط وجود دارد، در هیچ کار دیگری نیست. در جهان امروز، بعضی لذتها با حساب و کتاب بهدست نمیآید؛ باید با دل و با ایمان به خدا به استقبال بخشندگی رفت. بخشندگیِ بیقید و شرط، بالاترین مرحله رشد انسان است. من امروز میبخشم تا بزرگتر شوم؛ میبخشم تا رشد کنم و به پلههای بالاتری از انسانیت برسم. ترس، بخل و خودخواهی با بخشش از بین میرود. اگر امروز کنگره ۶۰ به این سطح از رشد رسیده، به خاطر بزرگی و عشق اعضای آن است؛ کسانی که با دل و ایمان، بخشیدند و کاشتند تا ما برداشت کنیم. اکنون نوبت ماست که برای آیندگان بکاریم و ببخشیم. آنچه امروز کنگره دارد، نماد بخشش و بزرگی اعضای آن است. تا زمانی که پهلوانان، دنورها و سردارانی چنین عاشق در کنگره حضور دارند، عشق نیز در کنگره جاری است. تمامی این عزیزان تنها یک هدف دارند: نجات فردی در حال مصرف و کمک به او برای رهایی. بزرگی در رها کردن است.
با سپاس از دوستان و کنگره ۶۰
نگارنده: حسین لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
128