English Version
This Site Is Available In English

گلریزان یعنی «الحمدالله رب‌العالمین».

گلریزان یعنی «الحمدالله رب‌العالمین».

هفتمین جلسه از دور سی و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای شنبه، به استادی پهلوان محترم همسفر زهرا، نگهبانی پهلوان محترم مسافر محمود و دبیری پهلوان محترم مسافر امیر با دستورجلسه: جشن گلریزان، در تاریخ 17 آبان 1404  ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
وقتی نام گلریزان را می‌شنوم، دو تصویر در ذهنم نقش می‌بندد؛ یکی تصویر خودم از قبل از کنگره و دیگری بعد از کنگره؛ اما چون امروز روز جشن است، نمی‌خواهم زیاد وارد خاطرات تلخ و تاریکی‌های گذشته شوم؛ چون همه‌ی ما در این جمع، آن تاریکی‌ها را تجربه کرده‌ایم؛ اگر لطف خداوند شامل حالم نمی‌شد، و اگر جناب مهندس این بستر را فراهم نمی‌کرد (این سرزمین سبز را که هرچه در آن بکاری به بهترین شکل رشد می‌کند) امروز من یا در تیمارستان بودم یا در قبرستان.

من افکاری پریشان داشتم که نمی‌گذاشت زندگی‌ام را اداره کنم؛ با ورود اعتیاد به خانه و فرزندانم، زندگی‌ام رو به نابودی و ویرانی می‌رفت؛ به قول آقای مهندس: «ساکنان این شهر آباد بودند، اما با ورود اعتیاد، رو به ویرانی رفتند».
هرچه من و همسرم تلاش می‌کردیم این زندگی را نگه‌داریم، نمی‌شد؛ اعتیاد عزیزانم را از من می‌گرفت؛ اما در اوج تاریکی، خداوند نوری نشانم داد تا وارد کنگره شوم؛ در این مسیر قوی شدم، یاد گرفتم چگونه زندگی‌ام را اداره کنم و طعم آرامش را بچشم.


من بخشندگی را از آقای مهندس آموختم؛ سال‌ها «بسم‌الله الرحمن الرحیم» و «الحمدالله رب‌العالمین» را بر زبان می‌آوردم، اما هیچ‌وقت حقیقتش را درک نکرده بودم؛ فقط تقلیدی طوطی‌وار بود؛ اما مهندس، با علمش، با خلق متد درمان DST، با تأسیس کنگره ۶۰ و با بخشش بی‌منتش به من یاد دادند که بخشندگی یعنی چه؟ بخشندگی یعنی آن‌که در جهتی ببخشی که انسانی احیا شود؛ یعنی آقای مهندس که ناخدای کشتی کنگره هستند اما از دارایی خود می‌بخشد تا این کشتی آن‌قدر بزرگ شود که تمام انسان‌های دردمند بتوانند سوارش شوند و من آرزو دارم یکی از اعضای مؤثر این کشتی عظیم باشم تا در رشد و بالندگی آن سهمی داشته باشم.
از خداوند سپاسگزارم و از آقای مهندس عزیز ممنونم که به من اجازه دادند در جایگاه همسفر، همراه باشم و شاهد احیای عزیزانی باشم که روزی گمان می‌کردم برای همیشه ازدست‌رفته‌اند؛ آن روزها برای من بسیار دشوار بود، ده سال به دنبال مکانی برای درمان اعتیاد بودم و پیدا نمی‌کردم و وقتی هم بالاخره کنگره را پیدا کردم تا 22 سال بعد مصرف‌کننده داشتم و در این مسیر، یکی دیگر نیز به مصرف‌کنندگان اضافه شد، اما من ایستادم، چون آموزش‌های مهندس به من توان ماندن داد؛ هر بار یکی از آموزش‌ها را اجرا می‌کردم، احساس می‌کردم می‌توانم از پس زندگی برآیم؛ کنگره به من درس زندگی کردن داد؛ یاد گرفتم چگونه با مردم و با یک مصرف‌کننده رفتار کنم، چگونه مدیریت زندگی داشته باشم.


روزی آن‌قدر ازنظر مالی ناتوان بودم که به درِ همسایه رفتم تا هزار تومانی بگیرم و در سبد کنگره بیندازم، اما چند روز پیش، در ۲۳ تیرماه، از جناب مهندس اجازه پهلوانی گرفتم و امروز آخرین پرداختی‌ام را انجام دادم و من بخشندگی را در همین مسیر یاد گرفتم.
کنگره تمام زشتی‌ها و تاریکی‌های زندگی‌ام را گرفت و در عوض سبزی، خرّمی و زندگی به من بخشید؛ در زمانه ای که کسی به درمان اعتیاد باور ندارد، دو نفر از فرزندانم درمان شدند، بیماری لاعلاج خودم درمان شد و  حتی از فقر به دارایی رسیدم؛ زهرا دیگر خود را آدم فقیر نمی‌داند، چون فهمید که فقر، در فکر او بود؛ همه‌ی این‌ها لطف خداوند است که این بستر را فراهم کرده تا ما رشد کنیم.


وقتی پرداختی دارم، فقط به این فکر می‌کنم که شاید فرد دردمندی از راه برسد و بتواند از حال خوش امروز من بهره‌مند شود.
در پایان، گلریزان یعنی «الحمدالله رب‌العالمین».
یعنی حمد و سپاس پروردگار، بدون هیچ توقع و تقاضایی از او یا از بندگانش.
چون کنگره بر اساس عشق، محبت و ایمان بنا شده است.
امیدوارم در این جشن گلریزان، بهترین دریافت‌ها را داشته باشیم، بهترین خودمان باشیم، و سربلند ازاین شعبه بیرون برویم، امیدوارم این شعبه، تا همیشه بدرخشد.

تهیه متن، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم

عکاس: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .