English Version
This Site Is Available In English

باید ضدارزش‌ها را از درخت وجود خود پاک کنیم

باید ضدارزش‌ها را از درخت وجود خود پاک کنیم

دهمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه؛ « وادی نهم». با استادی؛ مرزبان مسافر منصور، نگهبانی ؛ مسافر علی، دبیری؛مسافر مجید در روز سه‌شنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۸/۱۳  راس ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، منصور هستم، مسافر. در ابتدا خداوند را سپاس‌گزارم که یک‌بار دیگر این توفیق را عنایت فرمود تا در حضور شما عزیزان قرار بگیرم. از جناب آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان سپاس‌گزارم که این بستر را فراهم نمودند تا در این مکان آموزش بگیریم و زندگی بهتری برای خود بسازیم. همچنین از راهنمایان محترم خود، علی آقا و آقا سعید عزیز، سپاس‌گزارم که راهنمای مسیر زندگی من هستند. دستور جلسهٔ این هفته: «وادی نهم؛ وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجهٔ بالا و بالاتر برسد، نقطهٔ تحمل پیدا می‌شود.» در ابتدای وادی، پیامی وجود دارد که می‌توان کل وادی را در دل آن خلاصه کرد.

از وادی تفکر شروع کرده‌ایم تا به وادی پنجم می‌رسیم، جایی که گفته می‌شود: «در جهان ما تفکر تنها، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌کند.» در اینجا رفتن آغاز می‌شود. در وادی نهم نیز بیان می‌کند که پیام برای کسانی است که قدم به دنیای تازه نهاده‌اند، شروع به حرکت کرده‌اند و در آنجا بحث بر سر جهت حرکت نیست؛ باید حرکت کنید. حتی اگر کاری خلاف می‌خواهید انجام دهید، باز هم باید حرکت کنید، چراکه در فکر ماندن فایده‌ای ندارد، هرچند آن فکر خلاف باشد. پس، شروع حرکت در وادی پنجم بود. وادی ششم می‌گوید: شما باید فرمانده باشید؛ چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی، باید فرماندهٔ خودتان باشید. در وادی هفتم و هشتم، جست‌وجو و بررسی درون آغاز می‌شود؛ حرکت به‌سوی جبران خسارت، پیمان بستن و سپس ورود به وادی نهم.

در اینجا گفته می‌شود: پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند؛ یعنی این پیام برای گروه خاصی است - آن‌هایی که مفاهیم را درک کرده‌اند و از وادی اول تا هشتم را فهمیده‌اند. در ادامه بیان می‌کند که واجب و ضروری است از سخن به نقطهٔ عمل حرکت کنیم و اکنون در جهت صراط مستقیم گام برداریم. اینجاست که درس به شکل تخصصی‌تر می‌شود. در این مرحله دیگر کاری به این ندارد که چه عملی می‌خواهی انجام دهی؛ زیرا اینجا دنیایی تازه با تفکراتی تازه است. وادی هشتم را پشت سر گذاشته‌ایم، تفکرات تغییر کرده‌اند و اکنون می‌خواهیم ضدارزش‌ها را از خود دور کنیم؛ کارهای ضدارزشی مانند دروغ گفتن، تهمت‌زدن و... را باید کم کنیم. اینجاست که باید شروع کنیم؛ اینجاست که نقطهٔ تحمل به وجود می‌آید. یعنی باید ذره‌ذره آغاز کنیم و ضدارزش‌ها را کاهش دهیم.

همان‌گونه که در روش DST مواد به‌تدریج کم می‌شوند، در اینجا نیز باید ضدارزش‌ها را از درخت وجود خود پاک کنیم. موضوع فقط کنارگذاشتن مواد نیست؛ زیرا اگر ضدارزش‌ها باقی بمانند، هرچند مواد کنار گذاشته شوند، حالمان بدتر و زندگی‌مان غیرقابل‌تحمل می‌شود. باید هر عمل ضدارزشی را ترک کرده و به خویشتنِ خویش بیندیشیم. خویشتنِ خویش همان «نفس» است که پس از گذر از این بُعد، وارد بُعدی دیگر می‌شود. ما برای جسم خود بسیار کار کرده‌ایم؛ لباس خوب خریده‌ایم، ماشین خوب گرفته‌ایم، غذای مناسب داده‌ایم و به‌ظاهر خود رسیده‌ایم. اما برای درون خود چه کرده‌ایم؟ اگر فردا خواستیم از این دنیا کوچ کنیم، آیا برای خویشتن کاری کرده‌ایم؟ اگر حتی پنجاه‌درصد هم احتمال داشته باشد که وارد بُعدی دیگر شویم، آیا برای آن بُعد تلاشی کرده‌ایم؟ یک‌عمر در پی خانه و باغ بودیم؛ آیا برای آنجا نیز خانه و باغی ساخته‌ایم؟ آیا واقعاً برای خویشتنِ خویش، کاری کرده‌ایم؟ معلوم نیست تا فردا باشیم یا نه. وقتی به خویشتنِ خویش بیندیشیم، ایمان نیز در دل ما پدید می‌آید.

در ادامهٔ پیام گفته می‌شود: «به آسمان و زمین نگاه کن.» وقتی می‌خواهیم صفات بد خود را تغییر دهیم، باید صفات خوب را جایگزین کنیم. اگر کار نیکی انجام دهیم، زندگی لذت‌بخش می‌شود و به آرامش می‌رسیم. باید به آسمان و زمین بنگریم؛ خورشید چه صفتی دارد؟ صفتش بخشندگی است. خورشید هنگامی که می‌تابد، نمی‌گوید: «آقا منصور امروز کار بدی کرد، پس به او نمی‌تابم.» بلکه به همه به یک اندازه می‌تابد. ایمان به‌تدریج در وجود ما شکل می‌گیرد. هیچ‌گاه از خود نمی‌پرسیم: «آیا فردا خورشید طلوع می‌کند یا نه؟» ما مطمئنیم که خورشید خواهد تابید؛ یعنی ایمان داریم که او در آسمان هست. در درمان اعتیاد نیز وقتی می‌بینم دوستان و خدمتگزارانی که اینجا نشسته‌اند همگی درمان شده‌اند، ایمان می‌آورم. پس باید به آسمان، زمین و اطرافیان نگاه کنیم و ایمان داشته باشیم که اگر در جهت صراط مستقیم حرکت کنیم، به درمان می‌رسیم. 

گاه برخی افراد می‌گویند: «ای‌کاش می‌مردیم و راحت می‌شدیم!» یعنی فشار زندگی چنان بر آن‌ها سنگین شده که مرگ را آرامش می‌پندارند. هدف کنگره این است که انسان‌ها در همین دنیا افکار نیکو داشته باشند و زندگی آرامی را تجربه کنند، بی‌آنکه درگیر چالش‌های طاقت‌فرسا شوند. ان‌شاءالله که توفیق آن را داشته باشیم که در مسیر صراط مستقیم گام برداریم و به اهداف والای خود برسیم.

ارسال: مسافر سیروس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .