در هستی حلقههایی وجود دارند که اگر هر کدام را جهانی بدانیم در آنها حیات و زندگی ادامه دارد. شناخت ما از جهانی که در آن هستیم، خیلی کم است ما فقط چیزی حدود ۵ درصد از کره زمین را میشناسیم. ۲۶/۸٪ را ماده تاریک تشکیل میدهد که اصلا نمیدانیم چیست و قابل رویت هم نیست و ۶۸/۲٪ آن انرژی تاریک است که نه میبینیم و نه لمسش میکنیم، فقط در محاسبات مشخص میشود که وجود دارد. چیزی مثل انرژی که کروات را به هم متصل نگاه میدارد کهکشانی که در آن زندگی میکنیم هزار سال نوری طول میکشد تا به آن سرش برسیم و میلیاردها کهکشان داریم که فاصله آنها از ما صدمیلیون سال نوری است و اینها بیان کننده این است که ما هیچ چیز از کائنات نمیدانیم.
آنچه مسلم است ما در زمان حال زندگی میکنیم و از پشت پرده اطلاعی نداریم؛ فقط میدانیم در آن واحد، در سه جهان زندگی میکنیم؛ جهان فیزیک که زندگی روزمره ماست، جهان ذهن که تا بیکار میشویم وارد آن میشویم و سوم جهان خواب که واقعی و حقیقی است و دنیای پس از مرگ یعنی همین. همه ما دیشب که خواب بودیم به آن دنیا رفتیم و صبح برگشتیم. خواب یک زندگی کاملا طبیعی و عادی است؛ در صورتیکه جسم ما اینجا بدون حرکت دراز کشیده ما در خواب راه میرویم، غذا میخوریم و میجنگیم، پس اینجا این را به ما میگوید که در هر حلقه حیات هست و مثل چرخهای ارابه دائما میچرخند. ما اگر بخواهیم نیست و نابود شویم از جای دیگری سر در میآوریم؛ مثل خواب که جسم را اینجا گذاشتهایم و در جای دیگر بیدار میشویم، پس حیات هیچ وقت به پایان نمیرسد نه آغازش را میدانیم کی بوده و نه پایانش کی خواهد بود؛ به بینهایت هم برسیم باز بینهایت دیگری آغاز میشود. حیات مانند چرخهای ارابه میچرخد و با شروع چرخش، تزکیه آغاز میشود تا از دست جهل و ناآگاهی خودمان رها شویم.
در جهان دیگر زندگی مثل انرژی است و خیلی از عرفا و بزرگان با جهانهای دیگر در ارتباط بودند و برای اینکه جهانهای پایین هم به کمال و رشد برسند آنها کمکهایی را از جهان بالا دریافت میکردند. جهانهای دیگر درست است که با ما فاصله زیادی دارند ولی همین جا هستند داخل هم هستند. دلیل اینکه ما جهانها را نمیبینیم، چون اینجا پر از امواج است و این بستگی به گیرندگی ما دارد که کدام موج را بگیرد.
جهانها برد و فرکانس خاصی دارند. جسمی که توی خواب میبینیم، فرکانسش با جسمی که اینجا میبینیم فرق دارد؛ حالا اگر ما از اولین چرخش که طولانیترین چرخش است، عبور کنیم باز وارد مرحله دیگری میشویم و همینطور از مرحلهای به مرحلهای دیگر ظاهرا مثل بازی است. در این حلقهها ما باید به اطلاعات و آگاهی دست پیدا کنیم که بتوانیم خوب را از بد تشخیص دهیم و هر کس به مرحله یا منابعی رسیده تصادفی و شانسی نبوده حساب و کتابی هست به قول آلبرت انیشتین خدا برای اداره جهان تاس نمیریزد، همه چیز دقیق و بر مبنای حکمت و برنامهریزی یعنی همان خواست و تقدیر است.
رسیدن به خواستهها به مطالعه، صبر و علاقه ما بستگی دارد و باید آن خواسته در وجود ما باشد. شکوه و شکایتهای ما ناشی از تنهایی و دلتنگی ماست در کل مسبب این دلتنگی خود ما هستیم که باید اصلاح شویم.
مشکلات برای همه هست؛ اینطور نیست که فوری حل شوند، کافی است نگاهی به چند سال قبل خودمان بکنیم و میبینیم چهقدر تغییر کردهایم و این تغییرات برگ برنده ماست. تغییرات کمکم است اما وقتی نگاه میکنیم، میبینیم خیلی بزرگ است. موقعی تغییرات به وجود آمد که ما تزکیه و پالایش را شروع کردیم و کسانی که پالایش را شروع نکردند مثل کسانی هستند که سالها مرده بودند و حق دارند ناراحت باشند که چرا تعلل کردهاند.
برداشت از سیدی:
برداشت من از این سیدی این است که روی کارهای خودمان بیشتر تعمق کنیم، تزکیه را از خودمان شروع کنیم، چون جهان بعدی ادامه همین جهان است. اگر صفات بد خودمان را همین جا درست نکنیم در بعد بعدی با مشکل روبهرو خواهیم شد.
منبع: سیدی «پیامآور» از آقای مهندس حسین دژاکام
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر پروین (لژیون دهم)
ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
134