جلسه پنجم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دامغان به استادی پهلوان همسفر مریم ، نگهبانی همسفر نسیم و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی نهم(وقتی نیرویی که از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود.) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 12 آبان ۱۴۰۴ آغاز به کار نمود.
.jpeg)
سخنان استاد:
در ابتدا از جناب مهندس تشکر میکنم که اگر ایشان و این مکان نبود، الان معلوم نبود تک تک ما در چه حالی بودیم. از جناب مهندس به خاطر تفکرات و آگاهی که به ما انتقال دادند متشکرم. اگر این آموزشها نبود؛ چون ما در همان تاریکی و ناآگاهی باقی میماندیم. شاکر این لحظه هستم که در کنار شما عزیزان هستم و از شما بخاطر دعوتتان متشکرم، از خانم رویا عزیز متشکرم که همیشه همراه من هستند و از دختر عزیزم متشکرم که من را همه جا همراهی میکنند. دستور جلسه در مورد وادی نهم است؛ وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به نقطه بالا و بالاتر میرسد، نقطه تعامل به وجود میآید. وادیها قانون هستند و ما وقتی بخواهیم روی نقطه تحمل کار کنیم، باید از وادی هشتم عبور کنیم؛ اگر از وادی هشتم عبور نکنیم نمیتوانیم نقطه تحمل خود را بالا ببریم. وقتی خداوند انسان را خلق کرد مجموعهای از رذائل و فضایل را به صورت قوه در او نهادینه کرد و دو پیامبر را برای او فرستاد یک پیامبر بیرونی که پیامبران فرستاده شده است و یک پیامبر درونی که راه و چاه را به ما نشان میدهد.
خداوند ما را در دوراهی قرار داد، یک راه فسق فجور و یک راه ارزشها. ما با اختیاری که به ما عطا شده است انتخاب میکنیم که کدام راه را انتخاب کنیم. وقتی راه فسق و فجور را انتخاب میکنیم باید عواقب آن را هم تجربه کنیم. راه فسق و فجور راهی است که زودتر به خواستهها و امیال خود میرسیم.از مسیر نادرست میتوان اعتیاد را مثال زد و حرکت در مسیر درست را میتوان قرار گرفتن در لژیون سردار نامبرد. در مسیر نادرست ما به تفکر، تجربه و آموزش نیاز نداریم و به راحتی و با لذت به نتیجه دلخواه میرسیم و در آخر میبینیم که غرق در تاریکی هستیم؛ اما در مسیر مثبت ما به تفکر، تجربه و آموزش نیاز داریم. در لژیون سردار هم همین اتفاق میافتد و باید با تفکر وارد شد و نباید تصمیمات هیجانی گرفت چون وقتی بدون تفکر کاری انجام میشود به نقطه آشوب خواهیم رسید و حالمان خراب میشود. من بر اساس دریافت و برداشتی که از این لژیون دارم باید حرکت کنم.
من این حرکت را آرام آرام انجام دادم و سال اول با مبلغ اندک و سالهای بعد با مشارکت بیشتر به نقطه پهلوانی رسیدم. سرداری، دنوری، پهلوانی و نشانی در بینشانی همه اینها یک برچسب است. همه این برچسبها برای این است که من رشد کنم و ارتقا پیدا کنم و به تکامل برسم. از این فرصتهایی که در دست ماست نهایت استفاده را باید کنیم. باران رحمت روی هر خانهای نمیبارد و این باران روی سقف تک تک ما باریده است. وارد شدن به لژیون سردار باید با شعور باشد و از روی شور نباشد. من باید برگردم به عقب و ببینم با چه حال و شرایطی وارد کنگره شدم و آن را با حال الان خود مقایسه کنم تا نقطه تحمل و ظرفیت بخشندگی در من به وجود بیاید و راحتتر ببخشم. شرکت مالی ما نباید با چشم داشت باشد و به دنبال بازپس گرفتن آن باشیم؛ درست است که این اتفاق میافتد، اما نباید با این تفکر این اتفاق بیفتد.
خداوند میفرماید یک دانه بکار تا ۷۰ دانه برداشت کنی اما من به خاطر آن ۷۰ دانه این کار را نمیکنم چون حال خوشی که نسیبم میشود باارزش است. گاهی برکت لژیون سردار مالی نیست و معنوی است و اتفاقاتی میافتد که برای ما یک تلنگر بزرگ است. لژیون سردار خیلی چیزها را به ما میدهد و ما باید آن نشانهها را دنبال کنیم. گلریزان برای شکرگزاری ماست و خداوند ناظر به اعمال ماست و اگر شاهد شکرگزاری ما باشد مطمئناً بازپس میدهد. از این فرصتها نهایت استفاده را کنید خداوند سریع الحساب است و خودش پاداش حساب ما را میدهد.


تایپ:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم ( لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر آرزو
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
192