وقتی که از مال خود میبخشیم قطعاً خداوند آن را میبیند و برکت آن به زندگی ما برمیگرداند، لزوماً این برکت بازگشت پول به زندگی ما نیست ممکن است یک آبادی و یک کنفیکون در صور پنهان ما اتفاق بیفتد و این جای هزاران شکر را دارد. میخواهیم به مناسبت هفته گلریزان با دو زوج دنور همسفر زینب و مسافر هادی که بخشندگی را به معنای واقعی به ما آموختند مصاحبهای به عمل آوردیم و از شما خواهشمندیم در این مصاحبه با ما همراه شوید.

همسفر زینب با مسافر هادی با تخریب ۲۵ سال با آنتی ایکس شیره خوراکی وارد کنگره شدند به مدت ۱۲ ماه و ۲۸ روز با روش DST و داروی درمان شربت OT و به راهنمایی همسفر فرشته و مسافر حمید سفر کردند. مدت رهایی ۴ سال. رشته ورزشی والیبال.
انگیزه شما برای دنور شدن چه بود؟
همسفر زینب:
بخشش یکی از صفات خداوند است و تجربه این حس حتی در مقیاس خیلی کم برای من شیرین بود از مسافرم خیلی تشکر میکنم که کمک کرد تا این حس را تجربه کنم.
مسافر هادی:
هر مسافری که سفرش را شروع میکند بالای پنجاه میلیون برای کنگره هزینه دارد من با وجود کنگره درمان شدم و هر حال خوش بهایی دارد که باید پرداخت شود.
تأثیرات دنور شدن در زندگی شما چه بود؟
همسفر زینب:
برای بار اول که این تصمیم را میگیری خیلی سخت به نظر میرسد، فکر میکنی از عهده این کار بر نمیایی قدم اول را برداشتی بعد میبینی چقدر راحت این مقدار پول یا خیلی بیشتر در زندگی میآید که قبل از آن تصمیم همچنین چیزی نبود. یاد میگیری برای بخشیدن باید خواستههای خودت را الویتبندی بکنی.
مسافر هادی:
برکت وارد زندگی ما شد؛ برکت فقط به مال نیست. اشخاصی به زندگی وارد میشوند که مسیر زندگی را عوض میکنند و من این را مدیون کنگره هستم.
تا به امروز در چه جایگاههایی خدمت کردهاید؟
همسفر زینب:
با افتخار عضو لژیونسردار، دنور، دبیر سردار ،نگهبان جلسه ،مرزبان، مسئول نشریات ،ورزشبان ، راهنمای تازه واردین
مسافر هادی:
عضو لژیون سردار، دنور ،مبصر کلينيک ،دبیری، نگهبانی، مرزبان، مسئول نشریات، خدمت در ساختمان سیمرغ
واکنش خانواده شما درباره عضویت در لژیون مالی و دنور شدن شما چه بود؟
همسفر زینب:
من و مسافرم زمانی دنور شدیم که شرایط مالی خوبی نداشتیم و آن ترس که از عهده آن برنیایم با ما بود و زمانی که بچههای ما فهمیدند شاکی شدند که خودمان نیاز داشتیم چرا تعهد دادید؛ ولی سال بعد پسرم پیشنهاد داد که دوست دارد دنور بشود.
مسافر هادی:
اول برای آنها قابل هضم نبود بعد صحبتهایی که داشتیم در مقابل چیزی که ما دادیم و چیزی که دریافت کردیم استقبال کردند.
حس و حال شما هنگام دریافت نشان دنور چه بود؟
همسفر زینب:
آرزو من بود از دست آقای مهندس انگشتر را دریافت کنم تا به عنوان حلقه ازدواج استفاده کنم حلقه خودم را قبلاً فروخته بودم وقتی دیدم آقای مهندس پشت میز نشستهاند انگار دنیا را به من داده بودند، این نشان با ارزشترین دارایی من است.
مسافر هادی:
آن لحظه حس خیلی خوبی داشتم فهمیدم مسیر را درست انتخاب کردم و خدا را شکر کردم که اجازه خدمت به من داده شد.
به نظر شما لژیون سردار چه تأثیری در پیشبرد اهداف کنگره دارد؟
همسفر زینب:
همانطور که کنگره با علم آقای مهندس زندگی دوباره به ما داد و عزیزانمان را در کنار خودمان داریم؛ ما هم با خدمت در لژیون سردار برای پیشبرد اهداف کنگره قدم برداریم، هر هدف برای به انجام رسیدن نیاز به حمایت مالی دارد و کنگره هم از این موضوع مستثنی نیست.
مسافر هادی:
اعضای لژیون سردار با کمکهای مالی، با بخششی که دارند میتوانند سهم بزرگی را برای پیشبرد اهداف کنگره داشته باشند.
شما در سال گذشته دنور شدید، هدف شما از عضویت و خدمت در لژیون سردار چه بوده است؟
همسفر زینب:
دریافت من از کنگره خیلی بیشتر از مبلغ دنوری یا پهلوانی است. هیچوقت اولین روزی که به کنگره آمدم و عهدی که با خدا بستم را فراموش نمیکنم این موضوع من را وصل لژیون سردار میکند.
مسافر هادی:
جان خودم و خانوادهام را مدیون کنگره هستم. تا وقتی زنده هستم عضو لژیون سردار هستم و خدمت میکنم.
نظرتان در مورد علم کنگره۶۰ و درمان اعتیاد را برای ما بیان کنید؟
همسفر زینب:
علم کنگره فراتر از درمان اعتیاد است پرونده درمان اعتیاد برای کنگره بسته شده است. علم کنگره یک نقطه امید و روشن است برای خانوادههایی که عزیزان آنها درگیر بیماریهای لاعلاج و کشنده هستند.
مسافر هادی:
خدا را شکر مسئله اعتیاد در کنگره حل شد و در کنار آن بیماریهای لاعلاج هم درمان می شود. نوری برای عزیزان دردمند شد.
از شما خیلی سپاسگزارم نزدیک گلریزان است اگر سخنی دارید برای ما بیان کنید؟
همسفر زینب:
تجربهای دارم از لژیون سردار دوست دارم بگویم شاید چراغ راهی شود. مدتی قبل دچار بیماری شدم و امید برای بهبودی من نبود آن زمان فکر میکردیم فرصتی برای زندگی نباشد میان آن همه هیاهوی زندگی فهمیدم کاری برای خودم انجام ندادم که دل من به توشه سفر قرص باشد آن زمان تنها چیزی که منو قوی نگه داشت و ترس من را از بین برد خدمت مالی بود که در لژیون سردار انجام دادهام و آن قوت قلب و توشه سفر من شده بود.
مسافر هادی:
امروز که در کنگره هستیم و حال زندگی ما تا حدودی خوب است روزهای قبل کنگره را به یاد داشته باشیم اگر کنگره نبود در همان شرایط سخت میماندیم و به این فکر کنیم، وضعیت الان ما و بچه های ما چگونه بود این موضوع باعث میشود ما هم روز گلریزان قدم برداریم و سپاسگزاری را با حرف نه بلکه با عمل نشان دهیم.
از دنور همسفر زینب و مسافر هادی تشکر میکنم که وقت ارزشمند خودشان را در اختیار ما قرار دادهاند.
طراح سوال و مصاحبهکننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام(لژیون سوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فیروزه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نیمایوشیج
- تعداد بازدید از این مطلب :
65