جلسه یازدهم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خلیجفارس بوشهر به استادی پهلوان همسفر خندان، نگهبانی پهلوان همسفر فاطمه و دبیری همسفر مژگان با دستور جلسه «وادی نهم» روز یکشنبه ۱۱ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
	
	.jpeg)
	
	سخنان استاد:
	
	از خداوند، اساتید آقای مهندس، جناب مهندس، ایجنت و مرزبانان نمایندگی خلیجفارس بابت فرصت آموزشی که در اختیار من قرار دادند، سپاسگزارم و از نگهبان، دبیر و خزانهدار سپاسگزارم بابت دعوتشان و لحظاتی که برایمان فراهم ساختند. نمایندگی جدید را تبریک میگویم؛ وقتی که نگهبان پیام استاد را خواندند مبنی بر اینکه برای ساختن بناهای جدید نیاز به سه رکن هست، داشتم فکر میکردم که در جاهایی که نمایندگی در حال ساختهشدن است، حس میکنم این پیام به زیباترین شکل، لمس و درک میشود. همانطور که میدانید، این سه رکن عبارتند از: علم و دانش، نیروی انسانی و سرمایه مادی.
	علم و دانش کنگره مختص به جناب مهندس است و ایشان به عنوان ریشه یا درخت کنگره هستند که من را از این علم و دانش بهرهمند میکنند، پس من علمی ندارم. نیروی متخصص هم جناب مهندس هستند، کنگره است که به من اجاره و فرصت میدهد که مدتی در جایگاهی آموزش بگیرم و آن هم مال من نیست. تنها ضلعی که من میتوانم در این ساختن به واسطه آن نقشی داشته باشم، ضلع مادی است. حالا سوالی که هست اینکه چرا باید کمک مالی کنم؟ در کنگره ۶۰ میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ یک نفر میتواند از این منظر فکر کند چون اینجا به من حال خوش داده شده، یک نفر هم فکر کند عزیز من به من برگردانده شده، کسی دیگر فکر کند دوست دارم این علم گسترش پیدا کند و به گوش دیگرانی مانند من برسد. همه اینها خود به خود ارزشمند است و حال به هر نیتی که کمکی بخواهد انجام بشود؛ اما من وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم، کاری به مسافر خودم ندارم، هیچ کاری با علم کنگره ۶۰ ندارم و هیچکاری با چیزهای دیگر و افراد دیگر ندارم.
	من در اینجا متوجه شدم که کار کنگره ۶۰ احیای انسان و در واقع احیای نفس و در ادامه تکامل نفس است. فارغ از مسافرم، کنگره خندان را احیا کرد. خندان با حال بسیار بد وارد کنگره شد. امروز صبح وقتی وارد شهر شدم، داشتم به این فکر میکردم که سالیانی نه چندان دور، هفت یا هشت سال پیش، خندان توان نداشت فاصله از تختخواب تا آشپزخانه را طی کند یا لحاف را کنار بزند و حالا چطور است که از صبح خیلی زود تا دیر وقت بدون اینکه خستگی را حس کند، فعالیت میکند و کارهایی که تصورش را نمیکرد انجام میدهد. اگر این اسمش احیا نیست، پس چیست؟
	در کنگره متوجه شدم که به واسطه دعوت مسافرم و با بلیت او وارده کنگره ۶۰ شدم، اما اگر به خاطر مسافرم بخواهم ادامه بدهم، صددرصد بازندهام، چون احیای نفس صورت میگیرد اما تکامل نفس نه. شاید کسی بگوید من دوست ندارم نفسم کامل شود، باید چکار کنم؟ به نظر من، به فرمایش آقای مهندس در سیدی پیامآور، ما در مسیر قرار گرفتیم. آش و کشک خاله است؛ بخواهیم میخوریم، نخواهیم هم باید بخوریم. پس چه بهتر که با حالی خوش بخوریم تا با حالی خوشتر به مقصد برسیم و به آن ارتقا و عروج برسیم.
	اصولاً در کنگره ۶۰ برای رسیدن به هر چیزی یک راه و یک لژیونی وجود دارد. برای رهایی از اعتیاد، لژیون درمان اعتیاد یا لژیون DST، برای رهایی از سیگار و نیکوتین، لژیون ویلیام وایت وجود دارد و برای رهایی از بیماریها و رهایی از اضافه وزن، لژیون تغذیه سالم وجود دارد. برای رهایی از فقر و رسیدن به ثروت و برای میانبر زدن برای رسیدن به حال خوش، لژیون سردار وجود دارد. دبیر قرائت کردند که دستور جلسه ماه گذشته لژیون سردار وادی هشتم بوده است و امروز وادی نهم. وادی هشتم، وادی حرکت است. پیام ابتدای وادی نهم میگوید: پیام برای کسانی که قدم به دنیایی تازه نهادند. چه کسانی قدم به دنیای تازه نهادند؟ کسانی که وادی هشتم را اجرایی کردند.
	همچنان که وادی نهم میگوید از سخن به نقطه عمل قدم بردار، تا حالا هرچه حرف زدی بس است، هرچقدر یاد گرفتی بس است و به نظر من چقدر زیبا این دستور جلسه در دل لژیون سردار و در قالب گلریزان مینشیند. خندان ۱۲ ماه صحبت کرده و سیدی نوشته است، حداقل ۵۲ سیدی در ۱۲ ماه گذشته نوشته که آقای مهندس در این سیدیها بارها فرمودهاند: الله سریع الحساب و اگر میخواهی به حال خوش برسی، باید تزکیه و پالایش کنی، باید ببخشی، نباید کینه داشته باشی، نباید انتقام بگیری. خندان تمامی اینها را نوشته و هفته بعد زمان عمل است، خندان چقدر از این آموزشها را دریافت کرده و فهمیده است؟ او که تا حالا از گرفتن غذایی لذت میبرده، آیا زمانش رسیده که با دادن یک پرس غذا به دیگران لذت ببرد؟ تا حالا دوست داشت روی این صندلی بشیند، اما آیا الان به جایی رسیده که دو تا صندلی فراهم کند برای دو تا از عزیزانی که از در وارد میشوند تا آنها هم بنشینند و از این حال خوش بهرهمند شوند؟ و این موضوع به مرور زمان و پلهپله اتفاق میافتد.
	تبریک به خانم فاطمه عزیز بابت دریافت شال و تبریک به خانم مرجان و خانم غزل عزیز بابت پرداخت تعهداتشان و قدم گذاشتن در مسیر جدید، ولی آیا این سه عزیز اولین خدمتشان پهلوانی بوده است؟ در اولین قدم این مبلغ را پرداخت کردند؟ هرگز! از قانون یازدهم شروع کردند، ذرهذره و به جهت فرمانبرداری و به صورت ناخودآگاه تحت تأثیر حرکت کردند و پول در سبد انداختند و آنقدر حال خوش گرفتند که برای ادامه مسیر و بزرگ کردن رقمی که بازی کردند، تشویق و ترغیب شدند.
	کل پیام لژیون سردار این است: نفست را زنده کردی، سه مرحله دارد: اماره، لوامه و مطمئنه. میخواهی درجا بزنی؟ در طیف پایین لوامه بمانی یا میخواهی حرکت کنی؟ اگر حرکت را میخواهی، راهی جز بخشش نداری، چون اولین صفت خداوند که در قرآن خود را با آن معرفی میکند، بخشنده است. بخشاینده بودن است. اگر باور داری که ذرهای از وجود خداوند هستی و میخواهی به خدا برسی، باید بخشنده باشی. ابتدا باید در بیرون حرکت کنی تا اجازه حرکت در درون به تو داده شود، تا تعادل اول در وجودت و بعد در هستی برقرار شود.
	لژیون سردار، لژیون پولدارها و افرادی که دارای ثروت هستند، نیست. لژیون افرادی است که میخواهند ثروتمند باشند، ثروتمند زندگی کنند. چه بسا افرادی که عدد حساب بانکیشان خیلی زیاد است، اما اجازه استفاده از آن ثروت را نداشته باشند، چون در درون یا بیرون به خود این اجازه را ندادهاند، پس تواناییهایشان قبض میشود. به واسطه بخششهایی که ذرهذره و قدمبهقدم به کمک آموزشهای لژیون سردار اتفاق میافتد، دارای صفت بخشندگی میشویم و یاد میگیریم که ببخشیم تا بخشیده شویم.
	امیدوارم هفته آینده جوری عمل کنیم که در پایان شب همگی رستگار باشیم و خداوند از ما راضی باشد.
	
	
	مرزبان کشیک: همسفر حکیمه 
	عکاس: مرزبان خبری همسفر زهرا 
	تایپ: همسفر عسل، رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم) 
	ویرایش و ارسال: همسفر مژگان، رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم)، دبیر دوم سایت
	همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        89