English Version
This Site Is Available In English

مسیر آرام رشد و رهایی در کنگره60

مسیر آرام رشد و رهایی در کنگره60

گفتگو با پهلوان مسافر وحید مرزبان نمایندگی لوئی پاستور

لطفا، به رسم کنگره ۶۰ خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان، وحید هستم یک مسافر.
با بیش از ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی من کوکائین و متادون بود. به مدت ۱۱ ماه و ۱۱ روز سفر کردم به روش DST با داروی OT، به راهنمایی راهنمای محترم آقا فرشید تفرشی. در ضمن، سفر سیگار را نیز به راهنمایی آقا فرشید و به مدت یک سال انجام دادم. رهایی از بند اعتیاد: ۲ سال و ۶ ماه و رهایی از بند نیکوتین: ۲ سال و ۳ ماه


آیا نقطه تحمل فقط در برابر درد و رنج شکل می‌گیرد یا در برابر خوشی‌ها، وسوسه‌ها و حتی بخشش و خدمت‌های مالی هم باید آن را ساخت؟
واقعیت این است که نقطه تحمل به مرور زمان در مورد همه چیز اتفاق می‌افتد. حالا اگر منظورتان از خوشی‌ها، ضد ارزش‌هاست، بله، چون ما از روز اول حضورمان در کنگره با این مسئله مواجه می‌شویم.
با توجه به اینکه دستور جلسه این هفته وادی نهم است، صحبت‌هایم را به این موضوع ربط می‌دهم. ما به واسطه مصرف مواد مخدر تمام حرکات و کارهایی که انجام می‌دادیم انقلابی بود؛ یعنی دوست داشتیم همه‌چیز سریع اتفاق بیفتد. تصمیمات عجولانه‌ای می‌گرفتیم تا زود نتیجه بگیریم، چه در سرمایه‌گذاری، تحصیل، ازدواج یا حتی ورزش. به دنبال کوتاه‌ترین راه بودیم و هیچ درکی از اینکه باید نقطه تحملمان را بالا ببریم، نداشتیم.
مثالش این است که کسی بدون گذراندن پایه‌های تحصیلی را در کلاس سوم دبیرستان بگذارند؛ قطعاً چیزی متوجه نمی‌شود. مصرف مواد این مشکل را دوچندان کرده بود؛ تصمیم‌گیری‌های هیجانی، انقلابی و از دست دادن دستاوردها.
وقتی وارد کنگره شدیم، آقای مهندس دژاکام همه‌چیز را از نو برایمان بازنویسی کردند و گفتند باید پله‌پله پیش برویم. از شروع سفر اول، حضور منظم در جلسات، مصرف دارو طبق فرمان راهنما و رعایت نظم، همه این‌ها باعث شد یاد بگیرم هر چیز با گذر زمان در من نقطه تحمل ایجاد می‌کند.
آقای مهندس می‌فرمایند: «راه هزار فرسنگی با قدم اول شروع می‌شود.»
یعنی حالا مسائلی که قبلاً برایم دغدغه بود، دیگر حل شده است. مثلاً خواب، که زمانی بزرگ‌ترین مشکل من بود، اکنون طبیعی و آرام شده است. این همان نقطه تحملی است که به‌تدریج شکل گرفته، نه یک‌باره.

چطور می‌توان فهمید در مسیر رشد واقعاً به نقطه تحمل رسیده‌ایم یا فقط سکوت ظاهری و تحمل اجباری داریم؟
به نظر من در ابتدا این موضوع از تمرین به‌دست می‌آید. در آغاز در کنگره، ما با جمع هماهنگ می‌شویم، تقلید می‌کنیم، تمرین می‌کنیم، و گاهی از مسیر خارج می‌شویم، اما آموزش می‌گیریم.
کنگره ۶۰ می‌گوید: «تغییر، تبدیل، ترخیص.» یعنی ابتدا باید تغییر کنیم، حتی اگر در ظاهر تقلید باشد. با تمرین و تکرار، تبدیل اتفاق می‌افتد. وقتی در بیرون با چالشی روبه‌رو می‌شوم، آموزش‌ها و نوشتارهای کنگره را به یاد می‌آورم و با تکرار آن‌ها کم‌کم نیازی به فکر کردن ندارم؛ چون آن رفتار در من نهادینه شده است.
اما ترخیص زمانی اتفاق می‌افتد که من به خود آن آموزش تبدیل شده باشم؛ یعنی دیگر نیروی منفی در من نفوذ نکند، چون از آن مرحله عبور کرده‌ام.

آیا نقطه تحمل در مسائل مختلف زندگی یکسان است یا هر کدام مسیر جداگانه‌ای دارد (مثل درمان، کار، خانواده یا لژیون سردار)؟
به نظر من خیر، یکسان نیست. در ابتدای ورود به کنگره تصورم این بود که همه تغییرات هم‌زمان اتفاق می‌افتد. اما در وادی نهم، آقای مهندس دژاکام صریح می‌گویند که تغییر باید تدریجی و ریشه‌ای باشد.
مثلاً اگر در کار عادت به رشوه دادن یا گرفتن داشته‌ایم، قرار نیست یک‌باره همه‌چیز را کنار بگذاریم، بلکه پله‌پله اصلاح می‌کنیم.
همچنین، بسته به اینکه در هر بخش از زندگی (کار، خانواده، کنگره) چقدر فعالیت می‌کنیم، نقطه تحمل متفاوتی پیدا می‌کنیم.
آقای مهندس می‌فرمایند مثلث کار، خانواده و کنگره باید متعادل باشد. اگر یکی را بیشتر تقویت کنیم، نقطه تحمل در آن بخش بالا می‌رود، اما در بخش دیگر پایین می‌آید. اگر هر سه را به اندازه رعایت کنیم، در کل زندگی نقطه تحملمان رشد می‌کند.

فرق بین تحمل کردن و قوی شدن در زمان سختی‌ها چیست و چطور می‌توان از تحمل ساده به توان و استقامت بالا رسید؟
تحمل ظاهری همراه با اندوه و جنگ درونی است، اما وقتی تحمل از جنس آموزش و رشد باشد، حتی می‌تواند لذت‌بخش شود.
وقتی ایمان بیاورم که هر سختی سکوی پرتابی برای مرحله بعدی است، آن‌گاه معنا پیدا می‌کند.
در سی‌دی «ارتعاشات» استاد امین می‌فرمایند: هر قله‌ای را که می‌خواهیم فتح کنیم باید دره‌ها را هم تجربه کنیم.
می‌گویند اگر قرار است به طبقه دوم بهشت برویم، باید طبقه منفی دو جهنم را هم تجربه کنیم تا بتوانیم بالا برویم.
اینجاست که فرق میان تحمل و استقامت واقعی در کنگره مشخص می‌شود.

در تجربه شخصی خودتان، چه نیروی کوچکی را با استمرار و تلاش به نقطه قدرت و تحمل تبدیل کردید؟ آیا در بخشش و کمک به دیگران، مثل گلریزان، چنین تجربه‌ای داشتید؟
برای من یکی از لذت‌بخش‌ترین بخش‌های کنگره، وادی نهم و موضوع نقطه تحمل است. چون همیشه در زندگی دنبال نتایج سریع بودم چه در ترک مواد، چه در کار یا ورزش. اما در کنگره یاد گرفتم همه‌چیز باید به‌آرامی و از نقطه‌ای کوچک شروع شود.
اکنون باور دارم هر چیزی که یک شبه ساخته شود، یک شبه هم از بین می‌رود. اما اگر پله‌پله و ریشه‌ای ساخته شود، ماندگار است؛ مثل خود کنگره ۶۰ که آقای مهندس ۳۰ سال پیش بنیان گذاشتند.
در مورد گلریزان هم همین‌طور است. از روز اول، آقای مهندس تأکید کردند هرکس هرچقدر می‌تواند، کمک کند؛ پله‌پله. همین استمرار باعث شد امروز کنگره دانشگاه و ساختمان‌های مستقل خود را داشته باشد.
من هم از تجربه خودم یاد گرفتم که ذره‌ذره در لژیون سردار، سپس دنور، پهلوانی و ان‌شاءالله در مراحل بالاتر خدمت کنم.

کنگره ۶۰ چه نقشی در ساختن نقطه تحمل دارد و چرا مهندس دژاکام بر حرکت آهسته و پیوسته تأکید دارند؟
به نظر من نقش کنگره، «میدان تمرین» است. ما هر آموزشی که می‌گیریم، در کنگره تمرین می‌کنیم تا ایرادهایمان را اصلاح کنیم و بتوانیم در بیرون به‌درستی عمل کنیم.
حرکت تدریجی هم به همین دلیل است که هیچ‌چیز یک‌شبه به‌دست نمی‌آید. من نمی‌توانم مستقیم به جایگاه ایجنت برسم؛ باید از دبیری، نگهبانی، مرزبانی و راهنمایی عبور کنم.
هر مرحله آموزش و رشد خاص خودش را دارد و کنگره بهترین بستر را برای این آموزش تدریجی فراهم کرده است.

در پایان اگر نکته‌ای، نقطه نظری مد نظرتان است، بفرمایید:
از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ به‌ویژه خدمتگزاران نمایندگی لویی پاستور، صمیمانه تقدیر و تشکر می‌کنم.
خدمت در بخش سایت یکی از ارزشمندترین خدمت‌هاست، چون امروز بسیاری از مصرف‌کنندگان از طریق اینترنت، سایت و اینستاگرام با پیام کنگره آشنا می‌شوند و نجات پیدا می‌کنند.
همچنین با توجه به اینکه این هفته، هفته گلریزان است، باید همگی دست‌به‌دست هم بدهیم تا یک سال دیگر در آرامش و آموزش کنگره باشیم.
در زندگی بیرون، ۱۱ ماه کار می‌کنیم تا یک ماه آرامش داشته باشیم، اما در کنگره برعکس است؛ با مشارکت در گلریزان، ۱۱ ماه آینده را در آرامش و آسایش، در کنگره آموزش بگیریم.
این از تدابیر حکیمانه آقای مهندس است و باید هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم تا در این مسیر ماندگار و خدمتگزار باشیم.
ممنون به صحبتهای من توجه کردید.

مصاحبه: مسافر روح الله
تایپ: مسافر نوید
گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .