English Version
This Site Is Available In English

زمانی‌که انسان به خویش خویشتن فکر می‌کند از حرکت به نقطه عمل می‌رسد

زمانی‌که انسان به خویش خویشتن فکر می‌کند از حرکت به نقطه عمل می‌رسد

دومین جلسه از دوره دوازدهم کارگا‌ه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی وکیلی یزد، به استادی پهلوان همسفر لیلا، نگهبانی همسفر فریده و دبیری همسفر فرزانه با دستور‌‌ جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود.)» روز دوشنبه ۱۲ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار تا بسیار شاکرم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم تا از شما دوستان آموزش و انرژی بگیرم و متقابلاً انرژی بدهم. جدا از دستور جلسه، هفته آینده جشن گل‌ریزان را در پیش رو داریم، بوی بهار می‌آید؛ دوست دارم هر آن‌چه که برداشت کردید و انرژی دارید، درمورد دستور جلسه هفته آینده و خود کنگره۶٠ تشویق کنید.
دستور جلسه در مورد وادی نهم است «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود.» در این وادی وقتی عنوان را می‌خوانیم، بیشترین چیزی‌که مدنظر است و به چشم می‌آید، نقطه تحمل می‌باشد که ما انسان‌ها نقطه تحمل را چه می‌دانیم و در مقابل هرچیز یا هر موضوعی، آن را چگونه می‌بینیم؟ اگر در شرایط سختی قرار بگیریم، بستگی به خود ما دارد که نقطه تحمل‌مان در چه حدی است که بتوانیم با آن مشکل برخورد داشته باشیم.

در وادی نهم بیان شده‌است: کسانی‌که به دنیای تازه قدم گذاشته‌اند، به اندیشه و تفکرات جدیدی رسیده‌اند؛ یعنی ضدارزش‌ها را کنار گذاشته و به دیدگاه تازه‌ای دست پیدا کردند و به خویش خویشتن رسیدند. در مورد خویش خویشتن، قاعدتاً در این‌جا به فکر قوم‌وخویش و اقوام می‌افتیم؛ در صورتی‌که خویش خویشتن، منظور نفس انسان و خود او است که نفس شامل نفس اماره، لوامه و مطمئنه می‌باشد. زمانی‌که انسان به خویش خویشتن فکر می‌کند، از حرکت به نقطه عمل می‌رسد؛ یعنی می‌تواند چیزی‌که در درون و در صور پنهان وجود دارد، در صور آشکار ظاهر نکند؛ مثلاً در ظاهر می‌گوید: حال من خوب است؛ ولی وقتی درگیر یکسری مسائل و مشکلات می‌شود، می‌گوید: من نمی‌توانم از عهده این کار برآیم و به مشکل برمی‌خورد؛ در صورتی‌که، هم در صور پنهان و هم در صور آشکار، با این مشکل روبه‌رو است. وقتی انسان بذر یا تخم نیکو و باارزش می‌کارد، منظور از تخم یا بذر نیکوکاشتن؛ یعنی مهربانی، نیکوکاری و یاری‌رساندن به انسان‌هایی است که نیازمند هستند و مطلبی که آقای مهندس آموزش می‌دهند، این است که در هر جایگاهی که قرار داریم؛ مثلاً استاد، راهنمای تازه‌واردین یا در هر خدمتی که هستیم، به انسان‌هایی که نیازمند هستند یاری برسانیم.

اگر بخواهم در مورد تجربه خودم بگویم، این است که وقتی دو سال پیش خدمت به من واگذار شد؛ به‌دلیل شرایط زندگی و بچه کوچک، خدمت را نپذیرفتم و قرار شد بین چند نفر از دوستان قرعه‌کشی انجام شود؛ زمانی‌که قرعه‌کشی انجام شد، برایم حیرت‌آور بود که اسم خودم بیرون آمد، متوجه شدم اگر خدمت روزی ما باشد، سر راه انسان قرار می‌گیرد و باید خالصانه و عاشقانه خدمت کرد. خدمت خزانه‌داری من، مصادف شد با پهلوانی که پیش رو داشتم، در این دو مسیر خیلی درس‌ها را آموختم و ساخته شدم؛ حتی ایجنت گروه خانواده به من گفتند: آدم دو سال قبل نیستی! اگر بخواهم به‌صراحت بگویم، این‌که یاد گرفتم اگر زمین خوردم، بلند شوم؛ در راه پهلوانی و خزانه‌داری آموختم که بلند شوم و ادامه دهم که واقعاً بدون نتیجه نبود؛ چراکه در این مسیر، عاشق انسان‌هایی شدم که با آن‌ها زندگی کردم، خندیدم و گریه کردم، واقعاً ساخته شدم و آدم قبل نبودم. انسان در بدو تولد دارای فضائل و رذائلی است که در او وجود دارد. هر انسانی می‌تواند هم گریه کند و هم بخندد و هم غمگین و شاد باشد و این دست خود او است؛ همان‌طوری که وقتی خداوند انسان را آفرید، به او اختیار کامل داد تا راه فسق‌وفجور یا راه تقوا را برود و این بستگی به انتخاب خودش دارد.

انسانی متفکر است که مالش را بهر آسایش عمر، نه عمر را بهر جمع‌آوری مال کند؛ یعنی وقتی اموالی داریم، بهر آسایش عمرمان از آن‌ها استفاده کنیم و بتوانیم به انسان‌هایی که نیازمند هستند کمک نمائیم.
روزی‌که به تهران رفتم و شال گرفتم، خیلی برایم حس و حال عجیبی داشت و الآن که خودم این موضوع را مطرح می‌کنم، من یک چیزی می‌گویم و شما چیز دیگری می‌شنوید؛ ولی به‌قول معروف، شما مو می‌بینید و من پیچش مو. با این‌حال، بین دوراهی مانده بودم که خدایا چه کاری انجام دهم؟ این کار را شروع کنم یا نکنم؟ و الآن خدا را شکر می‌کنم که با تمام سختی‌ها، توانستم به جلو بروم و با آن‌ها روبه‌رو شوم.

اگر بخواهم در مورد دستور جلسه هفته آینده؛ یعنی جشن گل‌ریزان صحبت کنم، باید بگویم: دو سال پیش که به کنگره آمدم، اولین خوابی که دیدم این بود که در خواب، آدرس کنگره را در جمعی از خانم‌هایی که در آن‌جا بودند پرسیدم و گفتم: این آدرسی که من می‌خواهم بروم کجا است؟ گفتند: آدرس، پشت دریاها است، من از دریا عبور کردم، به جمعی رسیدم که همه سفیدپوش بودند و جشن گل‌ریزان بود؛ واقعاً از چیزی خبر نداشتم، بعد از مدتی با خود فکر کردم که دریا یعنی چه؟ متوجه شدم مسیری که شروع کردم، ابتدای راه است؛ یعنی باید ببخشم و دریادل باشم و نگویم برای چه باید این کار را انجام بدهم؛ در صورتی‌که دلایل زیادی وجود دارد. اگر قبل از این‌که به کنگره بیاییم، به ما می‌گفتند این مبلغ را پرداخت کن تا حال مسافرت خوب شود، قطعاً پرداخت می‌کردیم؛ پس الآن هم لحظه موعود است، باید این کار را انجام دهیم؛ درواقع این یک رسالتی است که به ما واگذار شده تا بتوانیم دین خود را به کنگره ادا کنیم.

زمانی‌که شال پهلوانی را گرفتم، حس کردم این شال خیلی بر روی گردن من سنگینی می‌کند و احساس این‌که خدمت من سنگین‌تر شده‌ و درست است که پهلوان هستم؛ ولی نباید جایگاه خودم را بالاتر از افرادی که در کنارشان هستم بدانم، خدمتم را انجام دهم، صندلی‌ها را بچینم، پذیرایی کنم و بدانم که با همه عزیزانی که در این‌جا حضور دارند، برابر هستم. به‌یاد دارم روزی‌ که به کنگره آمدم، چه حالی داشتم و امروز چه‌چیزی را دریافت کردم که الآن خودم، مسافرم، دختر و پسرم در این‌جا حضور داریم. قبل از این نمی‌دانستم تکلیفم چه بود و کجا هستم؟ ممکن است تک‌تک ما این تجربه‌ها را داشته باشیم که جاهایی بوده که ناامید شدیم و می‌خواستیم برویم؛ اما عشقی که به مسافر و زندگیمان داشتیم، بندی بود که نمی‌گذاشت ما رها شویم و می‌گفت: صبر کن و بمان. با خود گفتم: خدایا چه کاری انجام دهم؟ آیا مشکلاتم را ببینم، به ندای دلم گوش دهم و انتخاب کنم؟ تا این‌که راه کنگره برای من باز شد و خدا را شکر همان رسالتی که به گردنم بود، توانستم به پایان برسانم. امیدوارم که تک‌تک عزیزان، با تفکر، دریافت و عشقی که دارند، بتوانند هفته پیش رو را به خوبی آغاز کنند و رسالت خود را به نحو احسن انجام دهند. از این‌که به سخنان من گوش دادید، از شما سپاسگزارم.

مرزبان کشیک: همسفر هاجر
تایپ و ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .