English Version
This Site Is Available In English

دانه دانه است غله در انبار

دانه دانه است غله در انبار

جلسه پنجم از دوره نهم لژیون سردار نمایندگی شهرری به استادی پهلوان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر رحیم، دبیری مسافر حسن و خزانه داری مسافر محسن با دستور جلسه "وادی نهم ، وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می شود" در روز دوشنبه 12 آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۵ آغار بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، مهدی هستم یک مسافر.
" آنچه باور است محبت است، و آنچه نیست ظروف تهی است."
خدا را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم
دستور جلسه وادی نهم می‌باشد، وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود.
من متنی آماده کرده بودم که از دل خودم می‌باشد. در زمین، کسانی که ناله و شکایت می‌کنند، در ناراحتی و مشکلات بیشتری فرو می‌روند و آنان که صبر و تلاش می‌کنند، بالاخره قبول می‌شوند. کسانی هم که شکرگزار خداوند هستند، شاگردان ممتاز می‌شوند.
در رابطه با کسانی که ناله و شکایت می‌کنند، باید بگویم خود من در دوران اعتیادم، مدام از زمین و زمان شاکی بودم؛ چرا این‌طور شد؟ چرا آن‌طور شد؟ اما خدا را شکر می‌کنم که توانستم به کنگره ۶۰ بیایم و به آن بیداری برسم.
آقای مهندس گفتند: دانشگاهی که ساخته شده، از دل معتادان بیرون آمده است به ‌نظرم این همان بیداری است.
واقعاً هم همین‌طور است. از یک انسان مصرف‌کننده، حالا چنین نتیجه‌ای حاصل شده که بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان برای ساخت دانشگاه قشم هزینه شده است.
آقای مهندس اوایل تشکیل کنگره گفتند: آنانی که باید بیایند، می‌آیند.
و امروز می‌بینیم نتیجه‌اش را؛ مثلاً در لژیون سردار، افرادی هستند که تا ۱۰ میلیارد تومان برای کنگره هزینه کرده‌اند، این یعنی بیداری واقعی.
هیچ چیزی بدون نقطه تحمل شکل نمی‌گیرد، ما باید خوشحال باشیم که در تاریکی‌ها افتادیم تا بتوانیم نور را پیدا کنیم.

لژیون سردار هم دقیقاً با وادی نهم هماهنگی دارد، چون همه‌چیز از کم آغاز می‌شود.
در ابتدا کسی از ما نمی‌خواهد که پهلوان یا دلیر شویم، بلکه قدم ‌به‌ قدم جلو می‌رویم.

برای یک انسان مصرف‌کننده، گرفتن مواد سخت است، اما گرفتن مادیات از او سخت‌تر است.
ولی وقتی به بیداری می‌رسد، نه‌تنها مالش را می‌دهد، بلکه گاهی جانش را هم در راه خداوند فدا می‌کند.
من وقتی وارد کنگره شدم، حال بسیار بدی داشتم. اگر دقت کنیم، در بیرون، وقتی بیمار می‌شویم و می‌خواهیم به بیمارستان برویم قبل از پذیرش باید هزینه آن را پرداخت کنیم. اما در کنگره ۶۰، هیچ‌کس از ما پولی نخواست.
ما با حال خراب می‌آییم، و طی ۱۰ یا ۱۱ ماه با آموزش و تلاش به تعادل می‌رسیم. بعد از رهایی، اگر بخواهیم، می‌توانیم در لژیون سردار یا گلریزان شرکت کنیم و گوشه‌ای از زحمات را جبران نماییم.

مرزبان کشیک: مسافر هاشم
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ:  مسافر هاشم از از لژیون ششم
مسافران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .