سیزدهمین جلسه از دوره ی هفتادم سری کارگاههای آموزشی ، عمومی کنگره۶۰ به نمایندگی ابنسینا ، به استادی دیدبان محترم کنگره آقای احمد حکیمی و، نگهبانی مسافرمصطفی و دبیری مسافر روح الله با دستور جلسه ( وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد ،نقطه تحمل پیدا میشود) درتاریخ شنبه 10آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خدا را شکر که توفیق حاصل شد در جمع شما عزیزان در این نمایندگی حضور داشته باشم. بسیار خوشحال و خرسندم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که چنین بستری را فراهم کردند، تشکر و قدردانی میکنم. همچنین از خدمتگزاران این نمایندگی، چه در بخش مسافران و چه در بخش همسران گرامی، سپاسگزارم.
امیدوارم قدر خدمتی که میکنند و قدمهایی که برای خود برمیدارند، بدانند و انشاءالله به تدریج با آموزشهای کنگره متوجه شوند که در این مسیر، تلهها و حفرههای بسیار زیادی از سوی نیروهای بازدارنده ایجاد میشود تا فرد در دام آنان گرفتار شود و نتواند سفر خود را به پایان برساند.چرا که هر دو بخش نیروهای الهی و اهریمنی در هستی میکوشند تا نیروهای خود را افزون کنند و برای آنان خوشایند نیست که از نیروهایشان کاسته شود. بنابراین، فرد مصرفکننده، خواه بپذیرد یا نپذیرد، در مسیر شیطان قدم گذاشته و هنگامی که مصرف میکند، عملی ضدارزشی انجام داده و در وجود خود تخریب به وجود میآورد. اما زمانی میرسد که به نقطه صفر میرسد و باید شروع به ارتقا کند. هنگامی که به او اجازه داده میشود تا بداند، میتواند با دانستن، خود را نجات داده و در خویش تغییر ایجاد کند. این اذن الهی، به جهت فرمانی که برای انسان صادر شده، فرد را هدایت کرده و راهنمایی قرار میدهد و بستری فراهم میکند تا بر دانستههایش افزوده شود و با دانستن، تغییر کند. اگر بخواهیم به طور خلاصه بیان کنیم، این وادی بدین معناست که هرچه انسان به سمت ارزشها حرکت کند و درون خود را پالایش و تزکیه نماید، نقطه تحمل در او ایجاد میشود. نقطه تحمل یعنی میزان تعادل یک انسان. برخی افراد با یک حرف به هم میریزند، نقطه تحملشان به اندازه یک حرف است. هدف این وادی این است که انسان گامی فراتر از درمان بگذارد. بسیاری از افراد پس از رهاسازی، کمتر به کنگره میآیند، اما باید با آگاهی به این تصمیم نگاه کنند. برای رسیدن به درمان، دو سفر الزامی است. سفر اول از مصرف تا قطع مصرف است که آغاز درمان محسوب میشود، اما درمان کامل نیست. اگر فرد بخواهد به ثبات در حیات زمینی و غیرزمینی خود برسد، باید در سفر دوم، برای شناخت خود تلاش کند. برای شناخت خود نیاز به ابزار دارد. همانطور که یک کاغذ سفید در ظاهر ساده است، اما زیر میکروسکوپ دنیایی از موجودات زنده در آن دیده میشود، این ابزارها به ما کمک میکنند تا نقاط مثبت و منفی خود را ببینیم و روی آنها کار کنیم. کنگره به ما علم زندگی می آموزد علم زندگی به ما می گوید که چگونه زندگی کنیم. این علم به سواد دانشگاهی، موقعیت اقتصادی یا اجتماعی مرتبط نیست، بلکه به قوانین زندگی مربوط است. زندگی یعنی من به عنوان موجودی زنده در بستری با دیگران در ارتباطم و این ارتباط برای برطرف کردن نیازهای متقابل ضروری است. این ارتباط قوانین و دیپلماسی خاص خود را دارد. هرکس مشکلات بیشتری دارد، از این علم کمتر بهرهمند است. هرچه انسان پالایش و تعادل بیشتری پیدا کند، نقطه تحملش بالاتر میرود و زودرنج نیست. حتی اگر به او ناسزا گفته شود، متزلزل نمیشود. نیروهای بازدارنده میکوشند تا سفر فرد را خراب کنند. فردی که ماهها زحمت کشیده و دوره سازگاری را گذرانده، ممکن است در یک لحظه ناراحتی، همه چیز را فراموش کند. تا این علم را نیاموزیم، تا وادیها را یاد نگیریم، تا قوانین زندگی را ندانیم، نمیتوانیم از اعتیاد خارج شویم و به آرامش برسیم. هر یک از ما از نظر جهانبینی ظرفیتی داریم و در جایگاه خود، به اندازهای که باید، به ما داده میشود. ساختار زندگی انسان به گونهای است که هر کاری انجام دهد، حسابرسی میشود. این حسابرسی در درون انسان به طور خودکار انجام میشود. قوانین بسیاری بر زندگی ما حاکم است. اگر میخواهیم اقتصادمان قوی شود و درست زندگی کنیم، باید پالایش شویم و در صراط مستقیم گام برداریم. نیروهای بازدارنده میگویند: "الان به تو میدهم." اما نیروی الهی میگوید: "اول عمل کن، بعد دریافت کن." هرجا خواستی چیزی فوری به تو داده شود، بدان که این فکر نادرست است و از نفس اماره سرچشمه میگیرد. آنچه حال انسان را خوب میکند، ماده بیرونی نیست، بلکه صداقت، راستی، صراط مستقیم، زبان خوش، تفکر سالم، ارتباط مناسب و احترام به خود و دیگران است.



تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر حمید رضا لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
210