جلسه پنجم از دوره پنجم لژیون سردار مسافران نمایندگی اردستان با استادی راهنمای تازهواردین مسافر سجاد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه "وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود به درجه بالا و بالاتر میرسد، نقطه تحمل پیدا میشود) و تأثیر آن روی من" در روز یکشنبه مورخ ۱۱ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
این اولین جلسه لژیون سردار نمایندگی بعد از تغییر ایجنت است و وظیفه خود میدانم که از ایجنت دوره قبل مسافر علی بابت خدمتهایی که انجام دادند تشکر کنم و خدمت ایجنت دوره جدید مسافر محمد تبریک عرض میکنم، انشاءالله که در کنار همدیگر بتوانیم شعبه پویا و فعالی داشته باشیم. امروز میخواهم وادی نهم را به لژیون سردار ربط دهم. ما وادی نهم را در سفر اول زندگی کردیم، زمانیکه وارد کنگره شدیم، زمانیکه نقطهتحمل درون ما پیدا شد و خواستیم در مقابل مواد مخدر و وسوسهها بایستیم، درد آن و شببیداریها را تحمل کنیم تا ذرهذره از تاریکی خارج شویم. در اصل ما بذر وادی نهم و نقطهتحمل را در سفر اول کاشتیم و امروز در سفر دوم و لژیون سردار آن تزکیه و پالایش را بهتر انجام میدهیم.
خیلی برای من جالب است و از مشارکت دوستانی که در لژیون سردار و در جایگاه پهلوانی و دنوری هستند لذت میبرم؛ آنها میگویند: من زمانیکه وارد کنگره شدم آنقدر اوضاع مالیم بههمریخته بود که النگوی بچهام را فروختم، صندوق صدقات را خالی کردم یا قلک بچهام را شکستم؛ ولی امروز در جایگاه پهلوانی و دنوری قرار دارد و باید در این مورد تفکر کنیم که یک شخص از جایگاه قبلی بیرون آمده و امروز در چه جایگاهی قرار دارد و این خیلی مهم است که اول چه نوع آگاهی و بینشی پیدا کرده که میتواند ببخشد و دوم شخصیکه وضع مالیش خراب بوده، امروز درگذر مدت زمان ۳الی۴ سال که به درمان رسیده، پهلوان شده یا در جایگاه نشان بینشانی قرار گرفته است. اول اینکه فرد توانسته دانش و آگاهی لازم را از کنگره دریافت و مسیر درست را انتخاب کند تا بتواند پایههای مالی خود را محکم کند؛ پایههای مالی را که محکم کرد بتواند ببخشد و این بخشیدن خیلی مهم است.
ما در یک مکانی مثل لژیون سردار میآییم و آن نفس بخیل را میخواهیم تربیتش کنیم. آن نفس اماره به حساب بخیل و حسابگرانه خیلی مهم است که ما بتوانیم تزکیه و پالایشش کنیم. یک مطلبی خیلی زیبا از دیدهبانها خواندم؛ دقیقاً زمانیکه نیروی منفی و ترس وجود دارد بدانید که آنجا میخواهید کار درست را انجام دهید. زمانیکه میخواهیم وارد لژیون سردار شویم؛ حتی اگر وضع مالی ما هم خوب باشد، یک ترس، نیروی منفی یا نجوای درون به سراغمان میآید که حالا فرصت داری، الان این کار را انجام نده، وضعیت مال و زندگیت خراب میشود و آخر مسیر و حال خوش را نشان نمیدهد؛ بلکه ترس را در وجودت نمایان میکند و نبخشیدن و وعده فقر را نمایش میدهد.

خیلی زیبا در کنگره۶۰ یاد گرفتیم که یکی از کارهای اهریمن این است که مخصوصاً در یک جایگاهی مثل لژیون سردار حضور پیدا کند و وعده فقر بدهد که افراد زیادی که وضعشان از تو خیلی بهتر است، این هزینه را پرداخت کنند و بگوید حالا تو مثلاً ۵۰۰ میلیون تومان دادی، نمیگوید آقا شما امروز در کنگره دینی داری و به درمان و رهایی رسیدی؛ اگر پایههای مالیت محکم شده همه از آموزش و دریافتیهای کنگره است و امروز وظیفه من است؛ بهخاطر اینکه احوالات بهتری داشته باشم در این جایگاه قدم بگذارم و دیگران کمک کردند من از اعماق تاریکی بیرون آمدم و وظیفه دارم که امروز هرطوری که میتوانم کمک کنم.
افراد مصرفکننده و خانوادههایی که اعتیاد دارند و با داشتن مصرفکننده اذیت میشوند، دنبال راهی میروند که این مسیر برایشان باز شود و وارد کنگره میشوند و به رهایی و درمان میرسند و در لژیون سردار شرکت و مبلغی پرداخت میکنند. نیروی بازدارنده برعکس عمل میکند و میگوید: به جای پهلوانی دنور شود؛ ولی فرد با آموزشهای کنگره آگاهی دارد و مبارزه درونش اتفاق افتاده و تا جایی که بتواند وارد مسیر نمیشود و در نهایت تلاش میکند در جایگاه کمتری قرار بگیرد؛ پس این یک فرصت است که به ما داده شده و باید قدردان باشیم.،
چند وقت پیش با یکی از دوستان در مرزبانی صحبت میکردیم، مسافر امیرحسین حرف خیلی زیبایی زد گفت: یک موقع یک نفر آمد و گفت فعلاً تا میتوانید هر غذایی که میخواهید بخورید، هر چقدر میخواهید برنج و گوشت بخورید، فردا یک وقت مهندس حسین بیاید و همان را برایتان تیپر کند. امروز لژیون جونز به وجود آمده و چه معلوم فردا لژیون سرداری، پهلوانی یا دنوری نداشته باشیم. امروز این موقعیت در کنار ما قرار گرفته و میتوانیم بگوییم این فرصت به ما داده شده که بتوانیم از این خدمت استفاده کنیم؛ بتوانیم از درون این سفره هر اندازه که میتوانیم برداریم؛ پس فرصت را غنیمت بشماریم و اگر توانش را داریم، دریغ نکنیم و انشاءالله در مقابل آن بهترین دریافت را خواهیم داشت. ما نباید توقع بازگشت داشته باشیم؛ ولی باید به این هم ایمان داشته باشیم که خداوند سریع الحساب است و خیلی زود جواب آن کار نیکو و تلاشی که ما انجام دادیم را پرداخت میکند. انشاءالله که در کنار همدیگر حال خوش، شعبه پویا، فعال و لژیون سردار پرباری داشته باشیم و خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپیست: مسافر ابراهیم راهنمای تازهواردین
ویراستار: مسافر رسول (لژیون دوم)
عکاس: مسافر علی (لژیون دوم)
ارسال: راهنما مسافر محمدرضا نگهبان سایت
مسافران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
96