یکشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۱۱ هشتمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد با استادی راهنما مسافر رسول، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی نهم، وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود» رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
	خلاصه سخنان استاد:
	سلام دوستان رسول هستم یک مسافر، خداوند را شکر میکنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم، از ایجنت محترم و لژیون سردار ممنونم که دوباره به من فرصت دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.
	امروز خیلی فکر کردم درباره چه مطلبی صحبت کنم که ارتباطی هم با هفته گلریزان داشته باشد، تصمیم گرفتم این بار دلی صحبت کنم، از وادی نهم صحبت کنم و تجربه خودم را با شما به اشتراک بگذارم و چه کارهایی انجام دادم که باعث شد کمی از آن نقطه خارج شوم و نقطه تحمل خودم را بالا ببرم، مهمترین مطلبی که این روزها در ذهنم بوده این است که چه کارهایی انجام دهم خداوند صدای من را بشنود، در این مسیر فقط یک کاری باید انجام داد تزکیه و پالایش، من همیشه در لژیون پیشنهاد میدهم از کارهای کوچک شروع کنیم، زمانی که وارد خانه میشوم جورابهای خودم را جمع کنم، از جمعکردن لباسهایی که گوشه خانه انداختم شروع کنم، این همان راه تزکیه و پالایش است، آقای مهندس همیشه به من آموزش داده اگر بخواهم آب آلودهای را تمیز و پاک کنم با ذکر گفتن، سبحانالله گفتن، توبهکردن پاک نمیشود، باید حتماً تزکیه و پالایش روی آن انجام بشود، مثلاً سعی کردم با دیگران با لبخند صحبت کنم، سعی کردم که از الفاظ زشت استفاده نکنم، سعی کردم دیگران را مورد تمسخر قرار ندهم.
	.jpg)
	یکی از ایرادهایی که داشتم مسخرهکردن دیگران بود، سعی کردم این ایراد را از زندگی خود حذف کنم، شاید مدت طولانی است که در کنگره ۶۰ هستیم؛ ولی هنوز در مسیر دروغ هستیم در مسیر غیبت هستیم  درمسیری که حق دیگران را نادیده میگیرم، یا ماشین شخصی خود را جای نامناسب پارک میکنیم، یک روزی یکی از دوستان برای من تعریف میکرد که پشت سر یک ماشین در حال رانندگی بودم راننده جلویی به همه راه میداد که عبور کنند و من هم از این موضوع عصبانی بودم و عجله داشتم سرعتم را زیاد کردم که از کنارش رد شوم به او ناسزا بگویم ناگهان دیدم آقا رسول راهنمای نمایندگی خودمان است، بهشدت معتقد هستم که خداوند حرفهای بیهوده ما را نمیشنود، خداوند هر صدایی را گوش نمیدهد. از صبح که بیدار میشوم مُدام در حال نقنقکردن باشم چرا هوا گرم چرا هوا سرد، چرا باران میبارد، همیشه میگویند که شکر نعمت نعمتت افزون کند، شکر نعمت، نعمت را افزون نمیکند آن طرز فکر ما است که عوض شده وگرنه نعمتهای خداوند در همهجا وجود دارد، یکی از سیدیهای آقای مهندس را اخیراً گوش کردم واقعاً من همینجوری بودم، فرزندم که به دنیا آمده بود ده روز بردن شهرستان من اصلاً نپرسیدم حالش چطور است، مادرم با من تماس گرفت و گفت که نمیخواهی حال بچه را بپرسی، حالا من با آن حال بد در کنگره به درمان رسیدم و یک سری چیزها را به دست آوردم، زمانی که مبلغی کمک کردم بیشترش را خداوند به من داد آن زمان خیلی ناراحت شدم، اشک ریختم که چرا به من بازگرداندی، حالا بیشتر را بهت برگرداند به این دلیل است که کمک کنید، در مرحلهٔ اول نشان دادید که توانایی، دادن پول را دارید، اگر کمک کردم و بیشتر برگشت بهخاطر این است که من یک مرحله بالاتر رفتهام و به من اعتماد شده و بهخاطر اینکه بتوانم ببخشم، هفته دیگر هفته سرنوشتسازی است و میتوانی اندازهٔ خودت را تعیین کنی، در وادی دهم میگوید دنبال دستوپای اضافه نگردید خب من دنبال دستوپای اضافی نیستم در همان حدی که ازمن خواستهاند تلاش میکنم مطمئن هستم که خداوند کمک میکند؛ زیرا در کنگره یاد گرفتم که کلام خداوند دروغ نیست وعدهٔ خداوند دروغ نیست اگر گفته اتفاق میافتد حتماً اتفاق میافتد حالا برای بخشیدن پولی که نه برای ما هست و نه سرمایهاش از من بوده، یک جسمی در اختیارم قرار گرفته من قرار است در این مدت تزکیه و پالایش کنم و حالم خوب بشود این بدون بخشش اتفاق نمیافتد، در هفتهٔ آینده ما بهترین فرصت را داریم و از آن فرصتی که در اختیار ما قرار میگیرد باید بهترین استفاده را بکنیم، کمککردن اول من در گلریزان از یارانه بود سال بعد ۳۰ هزارتومان، سال بعدش ۱۰۰ هزارتومان، سال بعدش مبلغ ۳۰۰ هزارتومان و همینطور اومدم جلو وبیشتر شد ۴ میلیون، ۵ میلیون در لژیون سردارپرداخت کردم. نقطه تحمل همین است سال گذشته با خودم گفتم من الان که دارم در کنگره حرف میزنم ومیگویم به خدا اعتماد و اعتقاد داشته باش اندازهات را مشخص کن آیا اندازه خودم را بال بردهام، دنوری اعلام کردم خدا روشکر توانستم تصویه کنم، ولی اگر قرار بود حسابوکتاب کنم هیچوقت به این مرحله نمیرسیدم امسال قبل از اینکه به آن مرحله برسم قبل جشن گلریزان نصف مبلغ را پرداخت کردم، این اتفاقی است که برای من افتاد، اگر به این مسیر ایمان دارید، اگر به کنگره ایمان دارید، این راه درستی است و دستوپای شما نلرزد درصد خلوص ما به ایمان خودمان است چقدر ایمان داری به مسیر همان قدر که ایمان داری در طبق اخلاص قرار بده من قول میدهم که شما ضرر نمیکنید، امیدوارم که امسال بتوانم کمی دلم را بزرگتر کنم، هفته گلریزان اعلام میکنم که چه چیزی در ذهنم است امیدوارم که هفته بعد حسابکتاب زمینی رو بزاریم کنار به جشن باشکوه و قدرتمند برگزار کنیم و نشان بدهیم چقدر آموزش گرفتهایم از اینکه با سکوت به صحبتهای من گوش سپردید سپاسگزارم.
	مرزبان خبری: مسافر حسین
	عکاس: مسافر رضا لژیون ششم
	نگارش: مسافر رحیم لژیون چهارم، مسافر ایمان لژیون دوم، مسافر مجید لژیون چهارم، مسافر جمال لژیون چهارم، مسافر رجب لژیون یکم، مسافر رحیم لژیون چهارم 
	ویرایش و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون یکم
	 
	 
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        24