چهارمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی علی عصارزاده به استادی پهلوان همسفر هما، نگهبانی همسفر سعیده و دبیری همسفر محبوبه با دستور جلسه «وادی نهم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.png)
خلاصه سخنان استاد:
وادی نهم جزء وادیهایی است که به ما خیلی کمک میکند و به ما میگوید؛ نقطه تحمل یعنی از یک نقطه همه چیز شروع میشود. به یاد داشته باشیم سرآغاز سقوط و پیشرفت هرکس، یا به قعر یا بالا رفتن فقط یک نقطه است. شعبهای که امروز در آن حضور داریم توسط خانواده عصارزاده اعطا شده، نشان از بخشندگی دارد. انسانهای بخشنده صفت خیلی خوبی دارند، همیشه من به شاگردانم یادآور میشوم؛ این پهلوانها و دنورها را نگاه کنید، ببینید چرا حالشان خوب است؟ چرا میبخشند و چه به دست میآورند که میبخشند؟ آقای مهندس فرمودند: «آدمهای بخشنده بسیار افراد زرنگی هستند» دقیقاً همینطور است.
وقتی میگوید: با من معامله کن! همینطور است. اگر بدانم که امروز میخواهم در لژیون سردار شرکت کنم، یا سبد را حمایت کنم و قرار است تمام اینها به من برگردد، صددرصد این کار را انجام میدهم. این افراد بسیار آدمهای زرنگ و فهمیدهای هستند که میبینند راه رسیدن به ثروت، حال خوش، ثروتهای معنوی و... همه از بخشش شروع میشود. آن نقطهای که اول گفتم، نقطه اول بخشندگی است که از خود من شروع میشود، در وادیها به من آموزش داده میشود اول باید خودم را ببخشم.
در مثلث شخصیت استاد امین میفرمایند: ( یکی از چیزهایی که شما را به سقوط میرساند این است که احساس گناه کنید.) یعنی چه؟ یعنی قبل از کنگره ما هر کاری انجام دادهایم، با آن تفکر گذشته بوده است. حالا چه درست و چه غلط اشکالی ندارد. امروز اینجا آموزش میگیریم, این بخشیدن از خودم شروع میشود، به خود احترام بگذارم، برای خود وقت داشته باشم، اینچنین سرلوحه اول همه بخشندگیها ایجاد میشود. ما یاد نگرفتهایم در لحظه زندگی کنیم, کسی که بتواند اول خود را ببخشد و به خود اهمیت دهد، صددرصد میتواند بخشنده خوبی باشد. استاد امین در سیدی تاریکی میفرمایند:( انسان باید برای خود مبدٱ مشخص کند) من باید ببینم مبدأ من کجاست؟ مثلا کسی میخواهد کنکور شرکت کند، باید هشت ساعت درس بخواند ولی مبدأ من یک ساعت است. زمانی که من در حال سفر بودم، قانون این بود که باید سفر اول تمام شود بعد در لژیون سردار شرکت کنید، به خاطر این بود که نقطه تحمل در من بالا برود.
آیا وقتی سبد را میآورند من بیتفاوت هستم، مثلا میگویم فلانی که وضع خوبی دارد کمک کند، باید ذرهذره نقطه تحمل بالا برود و به بخشندگی برسم که پهلوان شوم. زمانی که من وارد کنگره شدم، اول آموختم بخشیدن را از خود شروع کنم؛ پسانداز کردن و شیوه درست زندگی را آموختم.آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند:( به خودت بها بده.) پس خوب بخورید وبپوشید، اما با تعادل. کسی که به خود بها ندهد، نمیتواند بخشنده خوبی باشد. اما برای بخشیدن، باید چیزی داشته باشم.گلریزان سفرهای زیبا است که از کنار ما عبور میکند. افرادی خواهند آمد، مثل خانواده عصارزاده، قبل از ما آمدهاند و بعد از ما هم خواهند آمد. این سفره از جلوی شما رد میشود؛ سعی کنید از همان نقطه شروع، سهمتان را بردارید تا به دریای بخشندگی برسید.آدم بخشنده، خسیس نیست.کسی که از مال خود میگذرد، از جان خود هم میگذرد. بخشش مال، از بخشش جان هم سختتر است.

مرزبانان کشیک: همسفر منصوره و مسافر محمد
تایپیست: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون دوم)، همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون دوم )
عکاس: همسفر نگین (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی علی عصار زاده مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
265