ششمین جلسه از دوره هفدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاشمر روز یک شنبه به استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر محمد علی با دستور جلسه وادی نهم: « وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود » در تاریخ 11 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصتی فراهم شد تا در جمع شما عزیزان باشم و از انرژی و آموزشهای کنگره بهره ببرم. وادی نهم می گوید: وقتی یک نیرو از کم شروع شود و به بالا برسد، نقطه تحمل پیدا میشود. این جمله ساده معنایی عمیق دارد. من زمانی که مصرف کننده بودم در ابتدا، مصرفم بسیار کم بود، به مرور زمان تعداد دفعات مصرف زیاد شد تا آنکه کاملاً درگیر تاریکی مواد مخدر شدم. در آن دوران، بارها تصمیم گرفتم که خود را از این دام رها کنم. ترکهای زیادی را امتحان کردم، اما چون روشها اصولی نبودند، نتیجهای نگرفتم. تا اینکه خداوند مسیر کنگره ۶۰ را پیش پای من گذاشت. آقای مهندس «شربت اپیوم» را ابداع کردند و در اختیار مسافران قرار دادند. من هم با فرمانبرداری از راهنما و بر اساس آموزشها، این دارو را به صورت اصولی مصرف کردم و توانستم به درمان برسم.
شروع سفر من آرام ولی سخت بود، اما با گذشت زمان، توانستم نقطه تحمل خود را بالا ببرم و به پله آخر برسم. سفرم 11 ماه طول کشید، اما مهم تر از زمان، تغییر درونی من بود. وقتی مصرف کننده بودم، نمیتوانستم یک روز بدون مواد دوام بیاورم ولی کنگره به من یاد داد که هیچ چیز در این مسیر بدون در نظرگرفتن زمان به دست نمیآید. یاد گرفتم چگونه صبور باشم و جهان بینی خودم را ارتقاء بدهم.
در سفر اول تمرکز روی درمان جسم می باشد ولی در سفر دوم باید سعی نماییم خود را تزکیه و پالایش کنیم، یاد بگیریم درست تفکر کنیم، از نیروهای منفی فاصله بگیریم و چگونه در صلح و آرامش زندگی کنیم. سفر دوم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا اگر این مرحله را به درستی طی نکنیم، نیروهای منفی و بازدارنده ما را رها نمی کنند. جناب مهندس میفرمایند: کسی که به درمان برسد، حتی اگر شب در انبار مواد مخدر بخوابد، هیچ نوع میل یا وسوسه ای به سراغش نمیآید.

اکنون که به رهایی رسیدم در قسمت OT خدمت میکنم، هر بار که به فیضآباد میروم از دیدن مسافران انرژی میگیرم. وقتی میبینم دوستانم با عشق و امید میآیند، دلم روشن میشود و خوشحال میشوم که این مسیر را انتخاب کرده ام و مطمئنم با گذر زمان، این آرامش و آزادی درونی بیشتر و عمیقتر میشود. امیدوارم بتوانم در این مسیر خدمت کنم و در کنگره بمانم اما لازم است نقطه تحملم را بالا ببرم و در خدمتگزاری پیشقدم باشم. قبل از کنگره نسبت به خیلی از مسایل آگاهی نداشتم اما امروز با آموزش گرفتن در این سیستم می دانم که باید با خانواده، دوستان و اطرافیان با آرامش برخورد کنم. وقتی فرزندم صحبت میکند، صبور باشم، پرخاش نکنم، چون فرزند از رفتار پدر و مادرش میآموزد. اگر من آرام باشم، او نیز آرام میشود. مواد مخدر تنها جسم من را نابود نکرده بود، بلکه روح و روانم را از هم پاشیده بود. افسردگی، ناامیدی و ترس حاصل اعتیاد من بود. پس باید برای خانواده، فرزندان و برای آرامش زندگی تلاش کنم و یادم باشد کسی جز خودم نمیتواند به من کمک کند.
خیلیها تا نزدیکی رهایی رفتند، اما چون فرمانبردار خوبی نبودند دوباره به تاریکی ها برگشتند، یادگیری سطحی فایده ندارد. پس باید آموزش ها را در زندگی خود کاربردی کنیم. کنگره به من آموخت که به دیگران احترام بگذارم، امروز یاد گرفتم چگونه انسان بهتری باشم و محبت را به عمل تبدیل کنم. دوستان مراقب باشید مواد مخدر دشمنی قوی است، اما با آموزش و صبر ما از آن قویتر میشویم.
خدمتی که می کنم از روی اجبار نیست بلکه از روی عشق و محبت است زیرا خدمت کردن یعنی بخشیدن، دیگران به ما خدمت کردند، حالا نوبت ماست که خدمت کنیم تا نسلهای بعدی هم از این نور استفاده کنند. امیدوارم همه شما سفرتان را با موفقیت و آرامش به پایان برسانید.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
تایپ: مسافر امیرعباس لژیون یکم راهنما مسافر کاظم
ویراستار: مسافر محمد لژیون پنجم راهنما مسافر علیرضا
تنظیم و ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر کاظم
مرزبان کشیک: مسافر مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
55