سومین جلسه از چهل و سومین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمدجواد با دستور جلسه (وادی نهم و تأثیر آن روی من) در روز یکشنبه مورخ 11 آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
	
	خلاصه سخنان استاد:
	سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
	خیلی خوشحالم در جمع کسانی هستم که به صعود ما میاندیشند، دستور جلسه امروز هم وادی نهم است و تأثیر آن روی من، وقتی نیرویی از کم شروع شود، من برای اینکه مصرفکننده بشوم زحمت کشیدم اما هر گز به چشم من نمیآید، چرا؟ چون خواسته من قوی بود. من از کم بهاندازه عدس مواد را شروع کردم، شدم مصرفکننده و موادم به ۲ گرم رسید.
	وقتی به کنگره وارد میشویم برعکس میشود، میگوید نقطه تحمل، وادی نهم خیلی جالب است، نقطه تحمل این لیوان چقدر است؟ نقطه تحمل این میز چقدر است؟ تحمل من چقدر است؟ تحمل سفر اولی چقدر است؟ تحمل سفر دومی چقدر است؟ من چهکاری کنم تحملم بالا برود؟ باید آگاهی کسب کنم، اما آگاهی کجاست؟
	در سالن، در لژیون، باید آگاهی را از راهنما بگیرم.   
	
	اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد ***من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
	میگوید اگر غم سمت من بیاید و خون من و شمارا بخواهد که بریزد، من و ساقی (ساقی یعنی تقسیمکننده) به هم سازیم و بنیادش براندازیم، تقسیمکننده آگاهی ما، جناب مهندس و راهنمایان ما هستند که آگاهی را تقسیم میکنند، من وقتی آگاه شوم دیگر غم سمت من نمیآید، چون خوراک من عوض میشود.
	وقتی آگاهی عوض شود نیاز عوض میشود، جن قویتر است یا روح؟ هرکدام که من به آن خوراک دهم قویتر میشود، من به کدام خوراک میدهم؟ من اگر سیگار میکشم یعنی به جن دارم خوراک میدهم، من وقتی به مرزبان میگویم نه، یعنی به جن خوراک میدهم.
	
	اندازه نکوست، اندازه هم لایق دوست است و هم لایق دشمن. من باید اندازه خودم را بدانم، اندازه من و در شان من نیست بدون اجازه وارد مرزبانی شوم، در شان و اندازه من نیست به پدر و مادرم بیاحترامی کنم، در شان و اندازه من نیست سی دی ننویسم.
	از سخن به نقطه عمل حرکت کنیم که پاداش آن در سفر اول میشود رهایی، در پرتو آگاهی میتوان نقطه تحمل را بالا برد. عزیزان من اول باید ندانی را بدانم تا بدانی را بدانم، اول بدانم که هیچی نمیدانم و جناب مهندس، راهنماها، مرزبانان از من بهتر میدانند، آن زمان میتوانم چیزی یاد بگیرم.
	
	نقطه تحمل اینطور نیست که بیایم اینجا بنشینم و نقطه تحملم بالا برود، باید تلاش کنم خواسته قوی داشته باشم تا بتوانم نقطه تحملم را بالا ببرم، باید آموزشها را ببینم بشنوم و بگویم تا خواستهام قوی شود.
	
	اوایل که وارد کنگره شدم نمیتوانستم مدت طولانی روی صندلی بنشینم، راهنمایم به من گفت ۲ هفته اول فقط سی دقیقه بنشینم و بعد از مدتی زمان نشستنم روی صندلی را بهتدریج زیاد کردم و خیلی راحت نقطه تحملم در این خصوص افزایش یافت.
	باور کنید اگر سیستم شبه افیونی بدن بهتر از تریاک و متادون و ... جواب نمیداد ما الآن اینجا نبودیم. اونهایی که رها شدند میدانند، بهقدری این سیستم خوب جواب میدهد که از راه رفتن و حتی از خسته شدن خودت هم لذت میبری.
	
	عکس:مسافر امیر لژیون شانزدهم 
	بارگذاری: مسافر علی لژیون پانزدهم
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        127