برداشت مسافر امیر محمد رهجوی راهنمای محترم آقای مجید لژیون پنجم نمایندگی شیروان پیرامون سی دی "پیام آور " مهندس دژاکام
در هر طبقه از حیات، ادامهی زندگی جریان دارد؛ خواه آگاه باشیم، خواه نباشیم. به همین دلیل، حیات پایانی ندارد، زیرا اساساً پایانی برای آن وجود ندارد. زندگی با مرگ خاتمه نمییابد و هیچ چیز از بین نمیرود. ما در جهانی زندگی میکنیم که تنها بخشی اندک از آن را میشناسیم؛ در حالی که جهانهای متعدد دیگری نیز وجود دارند. با این حال، بسیاری از انسانها به سبب عدم آگاهی از هستی پیرامون، گمان میکنند مرگ پایان زندگی است.
بهعنوان نمونه، همین جهان ما حدود **۲۶.۸ درصد** از مادهای غیرقابل رویت و لمس به نام **مادهی تاریک** تشکیل شده و **۶۸.۲ درصد** آن را **انرژی تاریک** دربر گرفته است؛ که آن نیز قابل مشاهده نیست. ما تنها حدود **۴.۹ درصد** از جهان را میشناسیم؛ یعنی فقط ۵ درصد آن برایمان شناختهشده است. میلیاردها کهکشان وجود دارند که هیچ اطلاعی از آنها نداریم. اگر بخواهیم از سمتی به سوی دیگرِ کهکشان خود برویم، این سفر حدود **۱۰۰ هزار سال نوری** طول میکشد.
از آنچه تاکنون دانستهایم، میفهمیم که زندگی در سه جهان جریان دارد
الف: جهان فیزیکی
ب: جهان ذهنی
ج: جهان خواب
وقتی گفته میشود «در هر حلقهای از حیات، زندگی جاری است» یعنی این چرخه پایانناپذیر است. هر مسافری که به رهایی میرسد، مسافر دیگری سفر تازهای را آغاز میکند. کسی فوت میکند و دیگری متولد میشود. جهان فناناپذیر است؛ حتی اگر کسی بخواهد خود را نابود کند، در جهان دیگری دوباره متولد خواهد شد.
اگر باور داریم جهانهای دیگری نیز وجود دارند، پس میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم؛ همانگونه که بسیاری از عرفا و بزرگان با این جهانهای متعالی در ارتباط بودهاند. جهانهای برتر میخواهند به جهانهای پایینتر یاری رسانند تا آنها نیز از رشد و کمال برخوردار شوند. برای این منظور باید **پالایش** و **تزکیه** کنیم و به مرحلهای برسیم که توان شناخت **خوب** و **بد** را در خود بیابیم. مثلاً تشخیص دهیم که مصرف مواد یا سیگار برای ما زیانبار است و عمرمان را کوتاه میکند.
کسی که در این جهان گرفتار اعتیاد است، در جهان دیگر نیز همانگونه خواهد بود. همانطور که عشق و محبت میان انسانها در این دنیا وجود دارد، در جهان دیگر نیز ادامه پیدا میکند. تمام جهانها بر اساس حساب و کتاب و قانون استوارند؛ هیچ چیز تصادفی و بیعلت نیست. هر آنچه در زندگی به دنبالش هستیم، از راه **مطالعه، صبر و علاقه** به دست میآید، نه با **شکایت و گلایه**. ریشهی شکایتهای ما، **تنهایی و دلتنگی** است؛ اما باید بدانیم خودمان مسبب آن بودهایم.
نخست باید تشخیص دهیم که مقصر اصلی خود ما هستیم و سپس در جهت اصلاح خویش گام برداریم. باید بنگریم از روزی که وارد کنگره شدیم تا امروز چه تغییراتی در وجودمان بهوجود آمده است. وقتی به گذشته و روزهای نخست میاندیشیم، میبینیم چه اندازه تغییرات مثبت در ما شکل گرفته و این حاصل **تفکر، تزکیه و پالایش درونی** ماست. بابت این همه تحول و نیکی باید **شکرگزار** باشیم، زیرا اگر این خودسازی را انجام نداده بودیم، شاید امروز دیگر زنده نبودیم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تایپ و ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
488