English Version
This Site Is Available In English

نقطه تحمل کسب‌کردنی است

نقطه تحمل کسب‌کردنی است

سلام دوستان الهام هستم، یک همسفر
وقتی نیرویی از کم شروع می‌شود و به‌تدریج افزایش پیدا می‌کند و به درجات بالاتر می‌رسد، نقطه تحمل شکل می‌گیرد. ما باید در برابر هر موضوعی، نقطه تحمل لازم را به دست آوریم. این وادی مخصوص کسانی است که زاویه دیدشان تغییر کرده، اندیشه‌ای نو یافته‌اند و به درون خویش توجه می‌کنند.
مهندس می‌فرمایند: به خلقت آسمان‌ها و زمین دقت کنید، راز نهفته در پس این خلقت را بیابید و به رحمت خداوند ایمان داشته باشید. در زندگی، کارهای نیک‌ انجام دهید و بذر آن را بکارید؛ زیرا هر چه بکارید همان را درو خواهید کرد.
انسان موجودی است که از نظر شعور از همه موجودات برتر است و مجموعه‌ای از تمام رذایل و فضایل را به‌صورت بالقوه در خود دارد. ما هستیم که انتخاب می‌کنیم کدام یک را به کار بگیریم و به فعل درآوریم. انسان ذاتاً پاک یا ناپاک نیست، بلکه استعداد هر دو را داراست.
انسان مختارالخطا است؛ یعنی اختیار کامل دارد که راه درست یا نادرست را برگزیند. او همیشه بر سر دوراهی قرارداد. یک راه خیر و ارزش، و دیگری شر و ضدارزش. خداوند برای هدایت انسان‌ها دو راهنما فرستاده است: یکی راهنمای درونی، یعنی عقل و وجدان؛ و دیگری پیامبران که فرمان‌های الهی را برای راه درست زندگی به بشر آموخته‌اند.
فرمان‌های الهی برای صلح، دوستی و آرامش آمده‌اند. راه ضدارزش، ظاهراً شیرین‌تر و آسان‌تر است و زودتر نتیجه می‌دهد، مانند شربتی شیرین در جامی زهرآلود که پایانش نابودی است. اما راه ارزش‌ها، همچون آب زلالی در کوزه‌ای گِلی است که تشنگی را برطرف می‌کند.
ما نمی‌توانیم یک‌شبه از ضد ارزش‌ها خارج شویم، چون یک‌شبه نیز به آن گرفتار نشده‌ایم. اگر بخواهیم ناگهانی از آن جدا شویم، خود را نابود می‌کنیم؛ مانند مصرف‌کنندگانی که ناگهانی مصرف را قطع می‌کنند و جسم و روانشان آسیب می‌بیند.
ضد ارزش‌ها را نمی‌توان به‌صورت موردی از بین برد؛ بلکه باید به‌صورت کلی اصلاح شوند. نمی‌توان دروغ نگفت، اما رشوه گرفت. هر چیزی در هستی، نقطه تحملی دارد که اگر از آن فراتر رود، دچار دگرگونی می‌شود؛ مانند فلزاتی که اگر بیش از حد حرارت ببینند، ذوب می‌شوند.
انسان‌ها نیز دارای نقاط تحمل متفاوتی‌اند. وقتی انسانی از نقطه تحمل عبور کند، به نقطه آشوب می‌رسد. آشوب یعنی درگیری درونی و بیرونی؛ در این حالت، ضربان قلب بالا می‌رود، گوش‌ها سرخ می‌شود، رنگ چهره تغییر می‌کند و بدن می‌لرزد. بسیاری از هتک حرمت‌ها، خشونت‌ها، جنایت‌ها و جدایی‌ها در همین هنگام رخ می‌دهد.
همه انسان‌ها دو رو دارند: رویی مهربان و رویی پرخاشگر، ما هستیم که با رفتار و گفتار خود تعیین می‌کنیم کدام رویشان را به ما نشان دهند. گاهی سخنان ساده و به‌ظاهر بی‌اهمیت ما می‌تواند دیگری را به آستانه آشوب برساند و آرامش او را برهم زند.
نقطه تحمل در انسان‌ها معمولاً کسب‌کردنی است و با استمرار و تکرار در طول زمان تغییر می‌کند؛ همان‌گونه که انسانی که تنها می‌تواند ۵۰۰ متر بدود، با تمرین و تداوم، توان دویدن تا ۵۰۰۰ متر را می‌یابد.
نقطه تحمل را می‌توان در دو جهت مثبت و منفی گسترش داد. در مسائل منفی، گسترش نقطه تحمل آسان‌تر است و اغلب با لذت همراه است. برای مثال، اگر فردی یک نخ سیگار بکشد، ممکن است در مدت کوتاهی به چند بسته در روز برسد؛ اما کاهش ضد ارزش‌ها تنها زمانی ممکن است که دانایی انسان بالا رود. اگر از روی جهل، خطایی را بارها تکرار کنیم، به نتیجه مطلوبی نخواهیم رسید.
هر کس در ضد ارزش‌ها گرفتار شده و بخواهد بازگردد، باید توبه کند؛ توبه یعنی بازگشت به‌سوی ارزش‌ها. نقطه تحمل با دو عامل افزایش می‌یابد:
۱.تکرار منظم موضوع در محدوده تحمل
۲.گذشت زمان
نیروهای منفی، با اینکه بسیار مخرب‌اند، در جهت ساخته‌شدن ما طراحی شده‌اند؛ به همین دلیل به آن‌ها نیروهای مکمل گفته می‌شود. ما باید با علم، دانش، تفکر و استقامت، آن‌ها را از سر راه برداریم.
اگر حیوانات درنده نبودند، حیوانات اهلی نیز از بین می‌رفتند؛ مانند آهویی که از ترس چنگال‌های شیر، همیشه آماده و تیزپا می‌ماند. اگر چنین ترسی نبود، تنبلی و پرخوری او را از بین می‌برد.
عدالت یعنی تعادل، یعنی هر چیزی در جایگاه درست خود قرار گیرد. مشکلات لعنت نیستند، بلکه رحمت‌اند؛ زیرا ما را قوی، آگاه، مدیر و مدبّر می‌سازند.
در نظام طبیعت، ضعیف‌ها محکوم به نابودی‌اند، اما در میان انسان‌ها، چیزی به نام جوانمردی و فتوت وجود دارد؛ یعنی رعایت حال یکدیگر و کمک به بینوایان. همین جوانمردی است که کنگره را سرپا نگه داشته است؛ فرد رها شده، دست یک معتاد رنج‌کشیده را می‌گیرد. هر کار بدی که انجام دهیم، ابتدا بر سر خودمان می‌آید و ما را نابود می‌کند.
برای بالابردن نقطه تحمل باید از سد رنج‌ها و سختی‌ها عبور کنیم. برای رسیدن به شجاعت باید از ترس عبور کرد. وقتی به مشکلات پشت سرمان نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که آن‌ها رحمت خداوند بوده‌اند. اگر مهندس دژاکام در عمق تاریکی فرونمی‌رفت، نمی‌توانست خالق DST باشد. ایشان می‌فرمایند: "آن لعنت‌ها برای من رحمت بودند، ولی چون ضرورتشان را درک نمی‌کردم، آن‌ها را لعنت می‌پنداشتم".
پس بیایید تمرین کرده، تفکر کنیم و استقامت به خرج دهیم تا زیر پنجه‌ها و دندان‌های تیز نیروهای تخریبی، قطعه‌قطعه نشویم.
اگر حس ما قوی شود؛ ولی تحمل آن را نداشته باشیم، در درونمان انفجار رخ می‌دهد و انفجار همراه با تخریب است.
انسان در هر جایگاهی که قرار گیرد، ابتدا باید نقطه تحمل خود را با آن جایگاه برابر سازد، در غیر این صورت برای خود و دیگران مشکل ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین وقتی به کنگره می‌آییم، باید تمام مسائل گذشته را پشت سر بگذاریم و خود را با کنگره هماهنگ کنیم.
با تکرار، تمرین و گذشت زمان می‌توانیم نقطه تحمل خود را بالا ببریم. باید آموزش‌های ناب کنگره را دریافت کرده و کاربردی کنیم و دانایی‌مان را افزایش دهیم تا بتوانیم از دل تاریکیِ مسائلی که آن‌ها را لعنت می‌پنداشتیم، رحمت خداوند را دریابیم و به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم. در این راه مشکلاتی پیش می‌آید. باید تفکر، ایستادگی و تلاش کنیم، زیرا انسان‌های ضعیف محکوم به نابودی‌اند.
در کنار همهٔ این‌ها، جوانمردی را فراموش نکنیم. دین خود را نسبت به آموزش‌ها و آگاهی‌هایی که دریافت کرده‌ایم ادا کنیم، دست انسان‌های رنج‌کشیده را بگیریم و به‌درستی خدمت کنیم.

منابع: سی دی وادی نهم، بخش 1و2و3

نویسنده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم)
گردآوری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، دبیر سایت
همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم)، رابط خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی غزالی مشهد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .