English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با مسافر محترم عباس از خدمتگزاران بخش ot در هفته ot

گفتگو با مسافر محترم عباس از خدمتگزاران بخش ot در هفته ot

ابتدا از شما سپاسگزارم که وقت خود را برای این گفت‌وگو در اختیار ما گذاشتید. طبق رسم کنگره ۶۰، لطفاً ابتدا خودتان را معرفی کنید.
به نام خدا. من با پنجاه سال تخریب سیگار و مواد وارد کنگره شدم. به مدت دوازده ماه و سیزده روز در لژیون نه، تحت راهنمایی استاد عبدالله ادیب سفر کردم و در لژیون سیگار استاد حجازی نیز به مدت ده ماه و یک روز سفر داشتم، به روش DST و با شربت OT از مواد رهایی پیدا کردم و هشت ماه و بیست‌وشش روز است که رها هستم و از بند سیگار نیز هفت ماه و یازده روز آزاد و رها هستم. ورزشم در کنگره پینگ‌پنگ است.
در اینجا لازم می‌دانم از استادان گرانقدرم، آقای حجازی و آقای عبدالله ادیب، سپاسگزاری کنم و همچنین از راهنمای محترمی که در سفر دوم مرا همراهی می‌کنند، تشکر ویژه دارم. خداوند ایشان را حفظ کند و خیر و برکت این خدمت را در زندگی‌شان جاری سازد.

 

اگر بخواهید معنای «خدمت» را برای نسل‌های آینده خدمتگزاران OT در کنگره ۶۰ تعریف کنید، چه می‌گویید؟
خدمت در کنگره باید بر پایه شناخت درست از مفهوم آن انجام گیرد. در کنگره ۶۰ همه چیز بر اساس الگو است و الگوی اصلی ما جناب مهندس دژاکام هستند. اگر بخواهیم مسیر درستی را در هستی طی کنیم و جایگاه خود را ارتقا دهیم، باید به رفتار و روش ایشان نگاه کنیم.
زمانی که جناب مهندس روش DST و درمان اعتیاد را کشف کردند، می‌توانستند آن را برای خود نگه دارند و تنها برای زندگی شخصی‌شان استفاده کنند، اما چنین نکردند. ایشان همراه با خانواده محترمشان این کشف بزرگ را با دیگر انسان‌هایی که هم‌دردشان بودند، بخشیدند تا دیگران نیز بتوانند از این روش بهره‌مند شوند
بنابراین کسی که می‌خواهد خدمتگزار باشد، باید ابتدا بخشندگی را بیاموزد. این بخشندگی ممکن است در مسائل مالی باشد یا در صرف وقت و انرژی برای دیگران. اگر انسان بخشندگی را نیاموزد، نمی‌تواند خدمتگزاری باشد که از خدمت خود احساس رضایت و آرامش کند.
زمانی می‌توان از خدمت انرژی گرفت که بدانیم این خدمت در اصل برای آموزش، رشد، و ارتقای خودمان است.

 

به نظر شما، بیشترین اشتباه یا چالشی که تازه‌واردان در آغاز روش DST و استفاده از OT دارند، چیست؟

چند نکته در این زمینه قابل ذکر است:
اول اینکه فرد تازه‌وارد نباید خود را با دیگر رهجویان مقایسه کند، زیرا در کنگره هیچ دو نفری شرایط یکسانی ندارند. سن، نوع و میزان مصرف، مدت تخریب و وضعیت جسمی و روانی هر فرد متفاوت است. اگر تازه‌وارد از همان ابتدا با صداقت نوع مصرف خود را به راهنما بگوید، راهنما بهترین روش درمان را برای او در نظر می‌گیرد.
دوم اینکه برخی از تازه‌واردان به دلیل ناآگاهی و کم‌صبری، انتظار دارند در همان روزهای ابتدایی به نتیجه برسند، در حالی‌که درمان فرآیندی زمان‌بر است. معمولاً به تازه‌واردان می‌گویم: «تا سه پله‌ی اول را با دقت و بدون قضاوت پیش برو. آن‌گاه خودت متوجه تغییرات شگفت‌انگیزی در جسم و روانت خواهی شد.»
سوم اینکه تازه‌واردان باید بدانند موضوعات مربوط به میزان مصرف OT و مسائل شخصی‌شان، فقط باید با راهنمای خود در میان گذاشته شود. هیچ‌کس جز راهنما محرم راز آنان نیست و نباید در این موارد با دیگر رهجویان صحبت کنند.

 

جالب‌ترین و تأثیرگذارترین لحظه‌ای که در بخش OT تجربه کرده‌اید، چه زمانی بوده است؟

بخش OT برای من سراسر تجربه‌های شیرین است، البته گاهی لحظات تلخ نیز دارد. یکی از زیباترین احساسات زمانی است که تازه‌واردان برای تعیین کلینیک یا دریافت برگه‌ی رهایی به این بخش مراجعه می‌کنند.
من تقریباً همه‌ی تازه‌واردان را به نام می‌شناسم و مسیر درمانشان را از روی پرونده‌ها دنبال می‌کنم. وقتی می‌بینم فردی پله‌به‌پله بالا رفته و حالا برای دریافت برگه‌ی رهایی آمده است، گویی خودم دوباره رها شده‌ام. آن لحظه، احساسی وصف‌نشدنی از شادی و رضایت در وجودم ایجاد می‌شود. البته گاهی هم پیش می‌آید که برخی از افراد در میانه‌ی راه درمان را رها می‌کنند و ما مجبور می‌شویم نامشان را از فهرست درمان حذف کنیم. این لحظه همیشه برایم ناراحت‌کننده است، اما به همان اندازه، رهایی‌ها امید و انگیزه می‌دهند.


با توجه به اینکه OT در داخل کنگره داروی درمان است، اما در خارج از کنگره به عنوان ماده‌ای مخدر شناخته می‌شود، دیدگاه شخصی شما در این‌باره چیست؟
این تفاوت دیدگاه دلایل متعددی دارد. در بیرون از کنگره، استفاده از این ماده بدون آگاهی و نظم انجام می‌شود، اما در کنگره فرمان و نظارت پشت آن وجود دارد؛ فرمانی که از سوی جناب مهندس صادر می‌شود و در مسیر علم و تجربه قرار دارد.
در کنگره، فرد پس از گذر از آزمون‌های مختلف و تأیید صلاحیت، به عنوان راهنما انتخاب می‌شود. راهنما کسی است که سال‌ها وقت و انرژی خود را با عشق صرف می‌کند تا دیگران را به رهایی برساند. این یعنی OT در چارچوب فرمان و عشق عمل می‌کند، نه در مسیر سوءمصرف. علاوه بر آن، رشد و ارتقای افراد در کنگره در جمع اتفاق می‌افتد. وقتی رهجو در لژیون و در کنار دیگر مسافران قرار می‌گیرد، از مشارکت‌ها، تجربه‌ها و رهایی‌های دیگران الهام می‌گیرد و ایمان و اعتماد به نفسش بیشتر می‌شود. در بیرون از کنگره چنین فضایی وجود ندارد. در نهایت، شخصی که از مسیر مستقیم خارج شود یا فرمان راهنما را رعایت نکند، به طور طبیعی از جمع جدا می‌شود، زیرا حس او با حس جمع هماهنگ نیست.

 

، خدمت در کنگره چطور باید باشد اگر صحبتی برای نسل های بعدی خدمتگزاران کنگره در این بخش یا بخش های دیگر دارید بیان کنید
همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، اگر خدمت از روی عشق و محبت و بدون هیچ چشم‌داشتی انجام شود، هم احساس خوبی به انسان می‌دهد و هم انرژی مثبتی در وجود او ایجاد می‌کند.
من همیشه یاد سخن پدر مرحومم می‌افتم که می‌گفت: «اگر خواستی به کسی محبتی بکنی، برای رضای خدا انجام بده. اگر آن فرد قدردان نبود، دلگیر نشو؛ او ناآگاه است، تو باز هم او را دوست بدار.»
به همین دلیل معتقدم کسی که در جایگاه خدمتی به‌دنبال دیده‌شدن یا تأیید دیگران باشد، نه می‌تواند انرژی بگیرد و نه احساس خوبی پیدا می‌کند. در کنگره، پیش از هر خدمتی باید بررسی کنم که آیا از نظر زمان و شرایط زندگی می‌توانم خود را با آن جایگاه هماهنگ کنم یا نه. برای مثال، وقتی خواستم در بخش OT خدمت کنم و دیدم ساعات آن از سه‌ونیم تا پنج و از شش‌ونیم تا هشت عصر است، با خودم فکر کردم آیا می‌توانم منظم در این زمان حضور داشته باشم؟ خوشبختانه تاکنون هیچ روزی نبوده که قبل از ساعت سه‌ونیم در محل خدمت حاضر نباشم.گاهی به دلیل مشکلات سیستم یا حجم کار، تا ساعت هشت‌ونیم شب مانده‌ایم تا کار تازه‌واردان کامل انجام شود. اما هیچ‌گاه احساس خستگی در من یا همکارانم به‌وجود نیامده است، زیرا انرژی و احساس خوب ناشی از این خدمت، هرگونه خستگی را از بین می‌برد.

 

در پایان، از شما برای زمانی که در اختیار این گفت‌وگو گذاشتید، سپاسگزاریم. امیدواریم برکت خدمتتان همواره در زندگی شما جاری و ساری باشد.

 

مصاحبه: همسفر علیرضا

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .