وادی نهم در ادامهی وادی هشتم، که وادی حرکت بود، یادآوری میکند که برای رسیدن به علم و آگاهی، باید آموزشها را به مرحلهی عمل درآورد. اگر وجود من پر از کینه، نفرت، حسد و سایر ضدارزشها باشد و برای تغییر آنها به سمت ارزشها حرکتی نداشته باشم، چگونه میتوانم بذر نیکو کِشت کنم؟
نقطهی تحمل درواقع همان نقطهی تحول است و بستگی مستقیم به میزان آگاهی دارد. هرچه آگاهی و دانایی فرد بالاتر باشد، از نقطهی تحمل بالاتری برخوردار است و این موضوع بر کردار و رفتار او تأثیر میگذارد.
نقطهی تحمل فقط در برابر سختیها نیست، بلکه در برابر خوشیها نیز معنا دارد. نقطهی تحمل انسانها با یکدیگر برابر نیست. گاهی برخی انسانها نقطهی تحمل خود را از دست میدهند و به نقطهی بحران میرسند و ممکن است دست به کارهای خطرناکی بزنند.
آنچه من از این وادی آموختم، ارتباط میان نقطهی تحمل و سختیهای زندگی بود؛ اینکه انسانی که به توکل، رضا و تسلیم برسد، وارد جایگاه ارزشمندی میشود.
وقتی انسانی بتواند نسبت به کسانی که وارد تاریکیها شدهاند یا در مسائل ضدارزشی غرقاند نه تنها نفرت نداشته باشد، بلکه تا حد امکان به آنها کمک کند، در جایگاه والایی قرار دارد. من زمانی میتوانم از جایگاهی که در آن هستم به جایگاهی بالاتر حرکت کنم که نقطهی تحملِ آن، به کمک نیروهای مکمل در من ایجاد شده باشد.
در زمانی که دچار رنجها، مشکلات و سختیهای ناشی از مصرف مسافرم شدم، بدون آنکه بدانم، در معرض نیروهای تخریبی و سازنده بهطور همزمان قرار گرفتم.
نیروهای تخریبی قصد داشتند روحیه، امید و انگیزهام را برای ادامهی مسیر تضعیف کنند؛ اما نیروهای سازنده که منشأ آنها در صور پنهان و در توکل به قدرت مطلق بود، مرا به ادامهی مسیر تشویق میکردند.
در نهایت، با آموزشهای کنگره ۶۰، بسیاری از نقاط تحمل در من تغییر جهت دادند و به سمت سازندگی رفتند.
نویسنده: ایجنت همسفر حشمتبانو
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
57