English Version
This Site Is Available In English

نباید آدم‌ها را به مرحله آشوب برسانیم

نباید آدم‌ها را به مرحله آشوب برسانیم

«وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه‌ی بالا و بالاتری برسد؛ نقطه‌ تحمل پیدا می‌شود». گاهی حس می‌کنم این وادی حرف دل تمام مسیر زندگی من است. از جایی شروع شدم که هیچ نیرویی نداشتم، از جایی که کوچک‌ترین اتفاق می‌توانست من را به هم بریزد؛ ولی کم‌کم فهمیدم که رشد واقعی از همان نقطه‌ «کم» شروع می‌شود، از جایی که چیزی جز خواستن نداری. آقای مهندس در سی‌دی‌های وادی نهم بارها گفتند: «باید از نقطه‌ صفر عبور کنیم تا نقطه‌ تحمل شکل بگیرد». من این را در زندگی خودم دیدم؛ هر بار که طاقت آوردم، انگار ذره‌ای به آن نقطه‌ تحمل نزدیک‌تر شدم.

در وادی نهم حرف از «نیرو» زده می‌شود؛ اما من حس می‌کنم این نیرو فقط نیروی جسمی نیست. نیرو یعنی ظرفیت، یعنی آن چیزی که ما را وسط طوفان‌ها نگه می‌دارد. شاید در ابتدا این نیرو کم باشد؛ ولی اگر درست حرکت کنیم، رشد می‌کند. همان‌طور که یک دانه‌ کوچک، زیر خاک کم‌کم قدرت شکستن سنگ را پیدا می‌کند؛ انسان هم با گذر از سختی‌ها به یک قدرت درونی می‌رسد که اسمش نقطه‌ تحمل است. وقتی مهندس از انرژی‌های درونی و بیرونی حرف می‌زد، من یاد روزهایی افتادم که دلم خسته بود؛ ولی باز ادامه دادم. آن‌جا متوجه شدم انرژی فقط در جسم نیست؛ بلکه در حس، نیت و ایمان هم جریان دارد. یک‌ وقت‌هایی نیروی منفی به سراغم می‌آید که من را خاموش کند؛ ولی اگر یاد گرفته باشم از کم شروع کنم، آن نیرو را هم می‌توانم تبدیل به سوخت برای رشد خودم کنم.

در سی‌دی دوم، وقتی از حرکت در مسیر درست گفتند، احساس کردم این وادی از صبر می‌گوید؛ از آن صبری که با فهم، نه تحمل کورکورانه همراه است. این‌که باید بدانی چرا درد می‌کشی، چرا صبر می‌کنی، چرا هنوز ایستاده‌ای! آن‌وقت همین آگاهی، خودش نیروی جدیدی می‌شود. آقای مهندس فرمودند: «ما نباید مطالب را فقط حفظ کنیم، باید آنها را در زندگی به‌کار ببریم». این جمله خیلی به دل من نشست؛ چون یادم انداخت که دانستن بدون عمل هیچ فایده‌ای ندارد. گفتند: انسان دو چهره: یکی خوی حیوانی و دیگری خوی انسانی دارد. این خود ما هستیم که با رفتار و گفتارمان تعیین می‌کنیم دیگران کدام چهره ما را ببینند. نباید آدم‌ها را به مرحله‌ آشوب برسانیم؛ چون مسائل منفی آسان‌اند و احتیاج به آموزش ندارند؛ اما مسائل مثبت نیاز به تمرین، زمان و صبر دارند.

ایشان فرمودند: «مشکلات لعنت خدا نیستند؛ بلکه رحمت خدا هستند، باعث رشد ما می‌شوند و از ما انسانِ مقاوم‌ و آگاه‌تری می‌سازند». مهندس در یکی از بخش‌ها فرمودند: خداوند برای هدایت انسان دو پیامبر قرار داده است؛ یکی پیامبر درونی که همان وجدان و صدای درون ما است و دیگری پیامبر بیرونی که همان پیامبران الهی هستند. وقتی این دو با هم هماهنگ باشند انسان در مسیر درست حرکت می‌کند و می‌تواند نیروی درونی خودش را رشد دهد. این جمله برای من خیلی عمیق بود؛ چون فهمیدم چقدر مهم است که صدای وجدان خودمان را بشنویم و آن را با تعالیم درست هماهنگ کنیم. در سی‌دی سوم، وقتی مهندس گفتند: «انسان وقتی به نقطه‌ تحمل می‌رسد، تازه آرامش را تجربه می‌کند». یاد خودم افتادم، روزهایی که فکر می‌کردم تمام شدم؛ ولی بعد دیدم تازه شروع کردم. آن نقطه، همان‌جایی است که دیگر نمی‌جنگی، فقط می‌فهمی، می‌پذیری و جلو می‌روی.

من از وادی نهم یاد گرفتم که نیرو با زور جمع نمی‌شود؛ بلکه با استمرار جمع می‌شود. باید از کوچک‌ترین‌ها، از نفس عمیق صبح، از لبخند وسط دل‌تنگی، از دوباره بستن بند کفش بعد از زمین خوردن شروع کنی. آن‌وقت، بدون اینکه بفهمی، روزی به جایی می‌رسی که چیزی نمی‌تواند به‌راحتی تو را بشکند آن‌جاست که مهندس می‌گوید: «نقطه‌ تحمل» یعنی تو دیگر تبدیل شده‌ای به انسانی که از کم شروع کرد؛ ولی حالا درونش پر از نیرو است. برای من، وادی نهم فقط یه وادی نیست؛ بلکه یک یادآوری است که رشد همیشه از کم شروع می‌شود. از همان جایی که حس می‌کنی چیزی نداری؛ ولی اگر حرکت کنی، ذره‌ذره نیرو جمع می‌شود و آن موقع دیگر هیچ طوفانی نمی‌تواند تو رو از ریشه جدا کند.

منبع: سی‌دی‌های وادی نهم
نویسنده: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر‌ لیلا (لژیون هفدهم)
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .