English Version
This Site Is Available In English

نمایندگی خواجو در هفته‌ای که گذشت ...

نمایندگی خواجو در هفته‌ای که گذشت ...

در آن ساعات ملکوتی صبح جمعه، وقتی نخستین پرتوهای طلایی خورشید، همچون انگشتان نوازشگرِ نور، پردهٔ شب را کنار می‌زند و نسیم پاک سحرگاه، عطر تازگی را در دل شهر می‌پراکند، ما در آغوش سبز و امن پارک حاضریم. ما، گروهی از رهروان راه رهایی، که هر جمعه، فصل تازه‌ای از کتاب زندگی گروهی خود را در این مکان ورق می‌زنیم.

بخش یک: نرمش برای جان، نه تنها برای تن
قصهٔ ما با حرکات موزون و هماهنگ نرمش صبحگاهی آغاز می‌شود. در محوطه‌ای از پارک که هنوز شبنم‌ها بر گُلبرگ‌ها می‌درخشند، صف می‌شکنیم. حرکات کششی ما، تنها برای گرم کردن عضلات نیست؛ اینها، رقصی نمادین با زندگی است. با هر کشش، گویی زنجیرهای خستگی و گذشتهٔ سنگین را از تن می‌گشاییم. با هر دم عمیق، هوای پاک و امید را به درون ریه‌ها و جان می‌مکیم و با هر بازدم، تاریکی‌ها و دغدغه‌ها را به فراموشی می‌سپاریم. هماهنگی ما در حرکات، تصویری زنده از وحدت و همدلی است که اساس گروه ماست. در سکوت معنوی این لحظات، تنها صدای هماهنگ نفس‌هایمان و آواز پرندگان به گوش می‌رسد؛ گویی طبیعت، هم‌نوایی روح‌های ما را تحسین می‌کند.

بخش دو: سفرهٔ صبحانه؛ خوان برادری و مهر
پس از آنکه بدن و روح با نرمش، بیدار و سرشار از نشاط شد، گرد هم می‌نشینیم تا سفرهٔ صبحگاهیمان را بگسترانیم. این سفره، تنها محلی برای خوردن نان و پنیر و سبزی نیست؛ اینجا "خوان برادری" است. خوردن یک فنجان چای داغ در کنار دوست، گویی پیمانی از مهر را در دل گرم می‌کند. به اشتراک گذاشتن خوراکی‌ها، نماد به اشتراک گذاشتن شادی‌ها و حمایت‌هاست. صحبت‌ها و قهقهه‌های ما، موسیقی شادی است که فضای اطراف را پر می‌کند. در این لحظات طلایی، ما نه مصرف‌کنندهٔ مواد، که مصرف‌کنندهٔ محض لحظات ناب با همدیگریم و این، والاترین درمان است.

بخش سه: میدان بازی؛ آینهٔ جهان‌بینی نوین
اکنون که تن و جان تقویت شده، نوبت به بخش پرشور و نشاط برنامه می‌رسد: بازی و ورزش گروهی. چه والیبال، چه فوتبال و یا هر بازی دیگر، میدان برای ما تنها یک زمین خاکی یا چمنی نیست؛ آنجا آزمایشگاه عملی فلسفه‌ای است که از استادمان، مهندس حسین دژاکام، آموخته‌ایم. در این میدان، یک جهان‌بینی ساده و در عین حال عمیق حاکم است: «ما یا می‌بریم، یا می‌آموزیم.»

این کلام، تنها یک شعار نیست؛ نقشهٔ راهی است برای کل زندگی. وقتی برنده می‌شویم، شادی را با هم تقسیم می‌کنیم، بدون غرور بی‌جا. اما وقتی می‌بازیم، هیچ افسوس و ناراحتی در کار نیست، زیرا به دنبال درس‌های پنهان در باخت می‌گردیم: شاید نیاز به هماهنگی بیشتر داریم، شاید باید استراتژی‌مان را تغییر دهیم، یا شاید درس صبر و فروتنی را مرور کنیم. در این نگاه، هر نتیجه‌ای یک سکوی پیشرفت است. به همین دلیل است که در طول این سال‌ها، هیچ درگیری و مشاجره‌ای میان ما رخ نداده است. چرا بر سر چیزی بجنگیم که در هر دو حالت، برای رشد ما سودمند است؟ اخلاق ورزشی، نفسِ بازی ماست.

بخش چهار: ستارهٔ راهنما؛ نقش معلم دانا
پشت این همه نظم، شادی و بینش عمیق، سایهٔ بلند و پر مهر معلمی قرار دارد که چراغ راه ما شده است: مهندس حسین دژاکام. او به ما نشان داد که درمان، تنها ترک یک ماده نیست، بلکه خلق یک زندگی جدید، پر از معنویت، فعالیت و روابط سالم است. او بود که به ما آموخت چگونه از نرمش کردن، از یک وعده غذای ساده در کنار دوستان و از هیجان یک بازی گروهی، عمیق‌ترین لذت‌ها را بچشیم و جهان را از دریچهٔ امکانات بی‌پایانش ببینیم.

سخن پایانی: جمعه، موهبتی برای هفته‌ی پیش‌رو
اکنون هر جمعه برای ما موهبتی الهی است. روزی برای تازه کردن پیمان با زندگی، با دوستی و با خودِ بهبودیافته‌مان. ما از این پارک با دلی سبک‌تر و روحی شاداب‌تر بیرون می‌رویم، آماده برای روبرو شدن با چالش‌های هفتهٔ پیش رو و تجربه و آموزش گرفتن از هفته‌ی گذشته.
ما می‌دانیم که مهم نیست در میدان زندگی چه پیش می‌آید، زیرا فلسفه‌ای در دل داریم که ما را زنده، پویا و امیدوار نگه می‌دارد: ما یا پیروز می‌شویم، یا چیز جدیدی یاد می‌گیریم. و این، همان راز شادکامی و ادامهٔ راه روشن‌مان است.


برگزاری آزمون داخلی آبان ماه 1404

بازدید از دفاتر سی‌دی‌ها توسط ایجنت محترم مسافر حسن



تقدیر از خدمتگزاران بخش OT

حضور اسیستانت دیده‌بان محترم آقای امیرحسین ساسانی و اهدای شال ایجنت جدید نمایندگی

پرداخت پیش از موعد گلریزان 1404

تولد آزادمردی راهنما مسافر روح‌الله به راهنمای مسافر اشکان



نویسنده: راهنمای تازه‌واردین مسافر مرتضی
عکس: راهنمای محترم مسافر سعید طائبی
تنظیم و ارسال: گروه سایت

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .