وقتی از نقطه تحمل صحبت میکنیم، همانگونه که واژه تحمل به زیبایی تمام به ما میگوید: تحمل به معنای توان پذیرش و حمل است؛ از سوی دیگر در کنار کلمه تحمل از کلمه نقطه استفاده شده است؛ یعنی کوچکترین تغییری میتواند نقطه مذکور را جابهجا کند و بهتبع آن، همهچیز دچار دگرگونی شود. اگر یادتان باشد در کارتون پلنگ صورتی وزنه سنگینی را برداشته بود، زمانیکه یک پشه در یک طرف وزنه مینشست، وزن همان پشه باعث میشد تا وزنه کج شود و بعد سقوط کند. بهطور کلی میتوان گفت کلیه موجودات و اجسام در مقابل نیروهای پیرامون، نقطه تحمل متفاوتی دارند؛ بهعنوان مثال هوایی که ما تنفس میکنیم، با توجه به ارتفاع دارای فشارهای متفاوتی است و موجودات خود را با این نیرو و فشار هماهنگ میکنند.
افرادی در سطح زمین و فشار بالا متعادل هستند و در ارتفاعات زیاد با توجه به کاهش فشار از تعادل خارج میشوند؛ مثل خود انسان که در ارتفاعات زیاد دچار مشکل تنفسی میشود. اگر به زیر آب برویم، با توجه به عمق فشار آب، مرتباً افزایش مییابد و اگر ما در آب غواصی کنیم، شاید تا عمق ۵۰ متری را بتوانیم تحمل کنیم؛ اما اگر پایینتر برویم، از تعادل خارج میشویم. بهعنوان مثال در عمق ۴۰۰۰ متری فشار وارده توسط آب به هر سانتیمتر مکعب بیش از ۵/۳ تن است؛ یعنی اگر انسان بدون محافظ در آنجا باشد، در کسری از ثانیه متلاشی میشود و گفته میشود که عمیقترین نقاط اقیانوسها بیش از ۱۱ هزار متر عمق دارد و در آن عمق که فشار آب بر هر سانتیمتر مکعب بیش از ۱۰ تن است، ماهیها و آبزیان گوناگونی زندگی میکنند.
در مقابل سرما و گرما نیز همینطور است؛ بعضی از موجودات در سرما کشنده قطب بهراحتی زندگی میکنند و بعضی دیگر در گرما طاقتفرسا استوا و مناطق حاره زندگی میکنند. سنگ که از جامدات است، در مقابل تغییرات شدید دما نمیتواند تحمل کند و از تعادل خارج میشود و دچار شکستگی و فرسایش میگردد؛ در دمای پایین و سرما زیاد میشکند و یا همان سنگ در دمای بالا آتشفشانها ذوب میشود. همه این تغییر وضعیتها نشان از نقطه تحمل در مقابل نیروهای وارده دارد؛ ما اگر بخواهیم بدویم، شاید بتوانیم مسافت ۴۰۰ متر را طی کنیم و بعد به نفسنفس بیفتیم و نتوانیم ادامه دهیم، اما شخصی دیگر میتواند ۵۰ کیلومتر را بدود، چرا؟ چون نقطه تحمل در مورد موجودات زنده و خصوصاً انسان، قابل تغییر است.
ما اگر بخواهیم، میتوانیم نقطه تحمل خود را در مقابل این نیروها افزایش دهیم؛ اگر امروز نمیتوانیم بیش از ۴۰۰ متر بدویم، میتوانیم کاری کنیم که توان کیلومترها دویدن را داشته باشیم؛ یا اگر امروز میتوانیم ۴۰۰ متر را بدویم، میتوانیم کاری کنیم که ۵۰ متر نیز نتوانیم بدویم. مصرف موادمخدر نیز ارتباط تنگاتنگی با نقطه تحمل ما دارد. اگر یک شخص سالم ۱ گرم تریاک را بهصورت خوراکی مصرف کند، به احتمال زیاد خواهد مرد؛ یعنی بدن او تحمل اثرات ۱ گرم تریاک را ندارد و همین شخص اگر زنده بماند، میتواند کاری کند که چندین گرم تریاک مصرف کند و هیچ اتفاقی برایش نیفتد، بهنحوی که اگر چندین گرم تریاک نخورد، از تعادل خارج شود.
اگر یک انسان سالم ۱۰ عدد قرص دیفنوکسیلات را مصرف کند، قطعاً کارش به بیمارستان خواهد کشید؛ اما اگر بخواهد، میتواند به جایی برسد که روزی ۴۰۰ تا ۵۰۰ عدد قرص دیفنوکسیلات مصرف کند و اتفاقی برایش نیفتد. ما در کنگره۶۰ ۴۰۰تاییها را از نزدیک دیدهایم. حالا یک سوال مهم مطرح میشود؛ سوالی که برای مصرفکنندگان مواد مخدر که علم شناخت اعتیاد را ندارند، همچنان بیپاسخ مانده است و آن این است که آیا شخصی که نقطه تحملش در مقابل مصرف مواد مخدر بالا رفته، میتواند فرایند طیشده را معکوس نماید؟ یا بهعبارتی دیگر نقطه تحمل را در مصرف نکردن مواد مخدر افزایش دهد؟
یک مصرفکننده موادمخدر در مقابل مصرف نکردن موادمخدر، نقطه تحمل بسیار پایینی دارد؛ یعنی اگر چند ساعت بگذرد و مواد مصرف نکند، از تعادل خارج میشود و آرامآرام حالش بد میشود، تا جایی که دیگر قابل تحمل نیست. آنهایی که مواد مصرف میکنند یا میکردهاند، میدانند این جملات یعنی چه! اما آنهایی که مصرف نکردهاند، درک درستی از آن ندارند. اگر این شخص بخواهد خود را از این نقطه به جایی برساند که یک عمر موادمخدر مصرف نکند، خودتان تصور کنید چه مسیر سخت و طولانیای در پیش دارد. بالا بردن نقطه تحمل در مصرف کردن موادمخدر کار زیاد سختی نیست و زمان زیادی نمیخواهد؛ اما بالا بردن نقطه تحمل در جهت معکوس این فرایند، یعنی مصرف نکردن مواد مخدر کاری بسیار سخت و طاقتفرسا است.
بهطور کلی بالا بردن نقطه تحمل در فرو رفتن و غرق شدن در ضد ارزشها کار سادهای است؛ اما بالا بردن نقطه تحمل در دوری از ضد ارزشها کار سادهای نیست؛ اولی سقوط و دومی صعود است. در مسئله صعود، نیروهای بازدارندهای که باید بر آنها مسلط شویم، بسیار بیشتر هستند؛ البته این سختی و بزرگی بهمعنای غیرممکن بودن نیست. مصرفکنندگان موادمخدر که خواهان رهایی از اعتیاد هستند یا بهعبارتی میخواهند نقطه تحمل خود را در مصرف نکردن مواد بالا ببرند، اگر تا به حال نتوانستهاند، به این دلیل بوده که راه صحیح را پیدا نکردهاند و علم شناخت اعتیاد و صورت مسئله اعتیاد را نمیدانند؛ درمان اعتیاد بدون شناخت و آگاهی نسبت به صورت مسئله اعتیاد و چگونگی درمان صحیح، غیرممکن است؛ اما اگر راه را بیابند، سختی آن به شیرینی و سهولتی غیرقابل توصیف تبدیل خواهد شد.
بهطور کلی بالا بردن نقطه تحمل به ۲ پارامتر مهم بستگی دارد: الف) تکرار منظم موضوع ب) طول زمان
اکنون میتوانیم مفهوم کلمات وادی نهم را تا حدی درک کنیم؛ وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میکند. در روش درمان تدریجی کنگره۶۰ (DST) نقطه تحمل شخص در مصرف نکردن موادمخدر بالا میرود و به جایی میرسد که دیگر هرگز موادمخدر مصرف نمیکند؛ بدون اینکه از تعادل خارج شود یا خمار شود. در این روش موادمخدر از هر خانواده و دستهای که باشد، با اپیوم یا اپیوم تینکچر (OT) جایگزین میشود و اپیوم یا اپیوم تینکچر بهعنوان دارو مصرف میگردد و در پلههای ۲۱ روزه طبق برنامهریزی خاصی کاهش مییابد.
مسئله کاهش بهصورت منظم در پریودهای ۲۱ روزه تکرار میشود؛ فرایند زمان نیز حداقل ۱۰ ماه در نظر گرفته میشود که طی این مسیر، نقطه تحمل شخص به آرامی در مقابل مصرف نکردن مواد مخدر افزایش مییابد. شایان ذکر است این عملیات فقط یک ضلع از مثلث درمان اعتیاد را در بر میگیرد که جسم است؛ عملیات درمانی در اضلاع روان و بهویژه جهانبینی بهشدت از این عملیات پشتیبانی کرده و موفقیت آن را تضمین میکند. بدون پشتیبانی ضلع جهانبینی، عملیات تیپرینگ با شکست مواجه خواهد شد؛ زیرا در ضلع جهانبینی نیز نقطه تحمل باید تغییر کند.
در واقع نقطه تحمل در مقابل مصرف نکردن موادمخدر در انحصار جسم نیست؛ بالا بردن نقطه تحمل در مصرف نکردن موادمخدر باید بهصورت همزمان و موازی در هر سه ضلع مثلث درمان اعتیاد یعنی جسم، روان و جهانبینی انجام شود. وادی نهم در لژیون تغذیه سالم برای من بالا بردن نقطه تحمل است. کسی که وارد لژیون جونز میشود، باید بداند که غرق در ضد ارزشهای تغذیهای است و ما اگر بخواهیم یکمرتبه آن را ریشهکن کنیم ، امکانپذیر نیست. مسائل ضد ارزشی در مورد تغذیه شامل تغذیه نادرست و نابجا، رعایت نکردن زمان و مقدار غذا و بیتوجهی به اصول صحیح خوردن است. انسانی که در نفس امّاره قرار دارد، هیچ دقتی ندارد، هر کاری که دلش بخواهد انجام میدهد، فقط به دنبال لذت است و اصلاً برایش فرقی ندارد که چه میخورد یا چگونه میخورد.
رعایت نکردن عادات تغذیهای، بیتوجهی به چیدمان سفره و حتی درست نجویدن غذا از جمله همین مسائل است. بسیاری از افراد نمیتوانند اصلاً بجوند و در عرض ۲ تا ۳ دقیقه غذا را تمام میکنند و انگار در مسابقه هستند؛ ما هنگام غذا خوردن حتی فکر نمیکنیم و وقتی فکر نمیکنیم، نمیدانیم این غذا نیاز بدن ما یا وسوسه است و اصلاً جسم ما این غذا را میخواهد یا خیر؟ بدترین مسئله عدم فعالیت فیزیکی است؛ اکثر آدمها حتی برای خرید یک ماست، سوار ماشین میشوند تا به مغازه بروند، در خانه نیز حاضر نیستند از پله استفاده کنند و همیشه آسانسور را ترجیح میدهند.
ما در انواع و اقسام فعالیتهای ضدارزشی غوطهور هستیم و باید این حقیقت را بپذیریم. فرمان عقل در چنین شرایطی دست نیروهای دیگری است و در اختیار خود ما نیست. آیا میتوان یک شبه تمام این ضد ارزشها را حل کرد؟ سالهای سال است که این ساختار ضد ارزشی را ساختهایم و حالا تبدیل به یک غول بزرگ شده است؛ پس چطور میخواهیم آن را یک شبه درست کنیم؟ این کار ممکن نیست؛ عملاً نمیتوانیم از ضد ارزشها خارج شویم و فرماندهی را بهراحتی به دست بگیریم، بنابراین بسیار مهم است که من شروع کنم و مراحل نفس را طی نمایم تا ذرهذره به فرمان عقل نزدیک شوم.
اصلیترین دلیلی که ما در مسائل زندگی با شکست مواجه میشویم، این است که در مبدأ حرکت، نقطه تحمل خود را پیدا نمیکنیم؛ مثلاً من میخواهم ایروبیک کار کنم، اما روز اول با همان مدت و شدت دیگران ورزش میکنم، در حالی که بدنم آمادگی ندارد و تمام بدنم درد میگیرد؛ پس اصلیترین نکته در آغاز هر مسیری این است که نقطه تحمل خود را بشناسم و بر اساس آن حرکت کنم.
منابع: مقاله علی خدامی
نویسنده: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سولماز (لژیون تغذیه سالم)
رابط خبری: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر سولماز (لژیون تغذیه سالم)
عکاس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) دبیر دوم سایت
ثبت: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
302