اولین جلسه از دور چهارم لژیون های سردار ویژه مسافرین نمایندگی گوجان با استادی پهلوان محترم مسافر اقبال ، نگهبانی مسافر عباس ، دبیری مسافرجعفر و با حضور خزانه دار لژیون مسافر سیف الله ، با دستور جلسه: « DST,OT »روز پنج شنبه 08 آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، اقبال هستم، یک مسافر. خداوند را شاکرم که اجازه داد در این جایگاه خدمت کنم. از نگهبان، دبیر و خزانهدار دوره قبل سپاسگزارم و خداقوت عرض میکنم. همچنین از مسئولین اداره لژیونها و برگزارکنندگان جلسات تشکر مینمایم و امیدوارم این چراغ، به یاری همه اعضای نمایندگی و کنگره ۶۰، روشنتر از پیش به دورههای بعد منتقل شود؛ تا بتوانیم درد را از یک دردمند جدا کنیم.
از ایجنت محترم نیز صمیمانه تشکر میکنم؛ چرا که امروز به ایشان بسیار زحمت دادم. همچنین از پهلوانان عزیز که از اصفهان تشریف آوردند و از تمام اعضا خداقوت میگویم. موضوع جلسه امروز، دستور جلسه «D.S.T» است. آقای مهندس، کیمیاگری را به روش D.S.T به تکتک ما آموزش میدهند. من، اقبال، در تاریکترین لحظات زندگی خود بهسر میبردم و گمان میکردم که در حال زندگی کردن هستم؛ در حالی که عملاً در تاریکی مطلق بودم: مصرف مواد، روابط ناسالم، رفتارهای خلاف، و نقشآفرینی در گسترش تاریکی. در محیط کار، مسئول نهایی کنترل سلامت ماشینها بودم، اما همزمان تریاک در جیب داشتم و به دیگران هم میدادم. واقعاً یکی از یاران وفادار تاریکی بودم؛ چه دانسته و چه ندانسته.
اما روش D.S.T، هنگامی که بر هر موضوعی قرار میگیرد، ماهیت آن را تغییر میدهد و از یک بُعد به بُعدی دیگر ارتقا میدهد. سختترین تغییر، تغییر انسان است؛ تغییر افکار، بینش و نگرش انسان. حضرت علی (ع) میفرمایند: اگر شنیدید که دریایی جابهجا شد، باور کنید؛ اگر شنیدید کوهی جابهجا شد، باز هم باور کنید؛ اما اگر گفتند انسانی در یک شب تغییر کرد، در این مورد شک کنید. تغییر انسان نیازمند آموزش، زمان و روش است. روش D.S.T همان کیمیاگری آقای مهندس است؛ روشی که به تریاک آبرو داد و برای آن جایگاه تعریف کرد.
در کنگره، این دارو را «شربت اُتی» یا «اوپیوم تینکچر» مینامیم؛ اما بیرون از کنگره آن را «شربت تریاک» خطاب میکنند و نگاهها متفاوت است. اُتی شمشیری دو لبه است؛ اگر در دست حکیم و دانا باشد، موجب تغییر ماهیت و رشد میشود؛ همانگونه که راهنمایان ما این کار را انجام میدهند؛ مس را طلا میکنند. آقای مهندس همیشه میفرمایند که برای بقای کنگره و رشد آن، به سه ضلع نیاز داریم: نیروی انسانی؛ یعنی راهنماها، خدمتگزاران و پهلوانان علم کنگره؛ که سرچشمه آن آقای مهندس هستند ضلع مالی بارها دیدهایم که افراد بزرگ، پزشکان، اساتید دانشگاه، نمایندگان مجلس و مسئولین بلندپایه برای دریافت راهکار خدمت آقای مهندس میرسند و شگفتزده میشوند که چگونه با کمترین امکانات، چنین بنای عظیمی شکل گرفته است؛ و پاسخ چیزی جز عشق و محبت و وادی چهاردهم نیست.
در مورد ضلع مالی، باید بدانیم که نیروی منفی همیشه با «ذره» و «زمان» کار میکند. میگوید: «حالا»، «بعداً»، «یه کم صبر کن»، «از ماه بعد»، «فعلاً بگذار بماند». همین «یک ذره» و همین «یک لحظه»، گاهی انسان را از مسیر دور میکند. اگر از این ذره عبور کنیم، میتوانیم هزاران کیلومتر در مسیر رشد حرکت کنیم. روز نخست که گفتند به نمایندگی گوجان برو، گفتم چشم؛ حتی نمیدانستم کجاست. اما با عشق آمدم، برای آموزش. و وقتی اینجا را دیدم، همت و عشق نیروهای این نمایندگی را تحسین کردم. همانگونه که استاد سردار میفرمایند: ما انسانهای آباد هستیم؛ ویرانهها را آباد میکنیم تا چیزی ماندگار پس از خود باقی بگذاریم.
سالها بعد خواهند پرسید: قوم دژاکام که بود؟ کسانی که در سرزمین تاریکی جنگیدند و پیروز شدند. در پایان، آقای مهندس میفرمایند: پرونده اعتیاد را هیچکس از روز ازل قبول نکرد، اما «ما» پذیرفتیم. و اکنون وظیفه ماست که این امانت را نگاه داریم. امیدوارم در هفته پیشرو، همه ما با ایمان کامل قدم در این میدان بگذاریم؛ مهم نیست جایگاه چه باشد؛ سردار، پهلوان یا عضو ساده. مهم این است که آجری از این بنا به نام ما ثبت شود.





نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
529