English Version
This Site Is Available In English

با کشف DST درد خیلی از دردمندان دوا شد

با کشف DST درد خیلی از دردمندان دوا شد

هشتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با استادی پهلوان محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر آرمان  با دستور جلسه «DST, OT» روز پنجشنبه  ۸ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
شکر است خداوندی را که اجازه بودن و توفیق خدمت عنایت می‌کند، تشکر می‌کنم از لطفی که خداوند نسبت به من داشته به جهت حضور در بین بهترین بندگان خداوند در شهرستان کرمان، از همه عزیزان تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار گرفت تا امروز خدمتگزار شما باشم و در کنار شما آموزش بگیرم.
دستور جلسه اوتی و DST می‌باشد من یک کوچولو از اوتی بگم، تجربه خودم حالا مسافران همه اوتی‌شناس هستند قبل از اینکه مسافر باشند مصرف‌کننده بودند اوتی شناس یا تریاک شناس بودند.
همسفران که حتماً دستی بر کاسه دارند بر اساس مصرف مسافران آشنایی دارند اوتی بوده، تریاک بوده و هست و خواهد بود.
در صنعت دارویی هم خیلی کمک کرده یکی از بهترین خلق‌های خداوند هست، خیلی‌ها را بدبخت کرده خانه نشین کرده بیچاره کرده بر اساس مصرف بی‌رویه و ندانی جهل و ناآگاهی انسان‌ها.
چی بوده که به اوتی عزت داده؟ چی میشه که اوتی به قول بعضی‌ها شربت شفابخش لقب گرفته؟ ۱۰۰ درصد اگر دی اس دی نبود این گونه نبود خیلی‌ها هستند اوتی مصرف می‌کنند خارج از سیستم دی‌اس‌تی ۱۰ وعده می‌خورند شاید هم هر وعده ۱۰ سی‌سی ۱۰۰ یا ۱۵۰ سی‌سی ،من رهجو داشتم ۲۰۰ سی‌سی اوتی می‌خورده روزی یک شیشه. یعنی آقای مهندس به عنوان کاشف و خالق دی‌اس‌تی؛
دی‌اس‌تی روش درمان نیست، دی‌اس‌تی سبک گونه‌ای دیگر از زندگی است، شامل همه موارد هم می‌شود به این شکل که استفاده روش دی‌اس‌دی و شربت اوتی به آدم‌ها عزت داد. همین که خواندم امواج مخصوص در تفکر رهایافتگان، اول میگه رها یافتگان بعد میگه آفریده‌شدگان هم آفریده شدند هم رها شدند جانی دوباره خواهد بخشید از سکون به مقصد. دی‌اس‌تی هست همه این مسافرها و همسفرها که اینجا نشسته‌اند به نقش دی‌اس‌تی ایمان کامل دارند که از سکون همون که نوعی سقوط است به حرکت در می‌آیند جانی دوباره گرفتند و در مسیر مخصوص. اصلاً توی جهان دیگه زندگی می‌کنند بر اساس دی‌اس‌تی و منابع آموزش دکتر امین و مهندس و همه اساتید زحمتکش کنگره جور دیگه‌ای است و انگار توی دنیای دیگه زندگی می‌کنند.

توی لژیون سردار گفتن اساس دی‌اس‌تی بخشش است.
یک چیزی بدی و یک چیزی بگیری. هزاران صفت بد با دی‌اس‌تی ازت گرفته می‌شه و تبدیل به صفت‌های خیلی خوبه الهی می‌شود.
یعنی از بدترین آدم‌ها به بهترین انسان‌ها تبدیل می‌شود.
نظر من این است که آدم‌ها نمی‌توانند انسان هم باشند من قبل از دی‌اس‌تی آدم بودم ولی انسان نبودنم. آنهایی که توی کنگره در حال گرفتن آموزش هستند می‌دانند بخشیدن صفات منفی کار آسانی نیست حالا مسافرا خوب درک می‌کنند و همسفرها واقفند این طرف مواد و اون طرف صفات بده صور پنهان است. غیبت می‌خواهی نکنی سخته قضاوت می‌خواهی بکنی سخته سرزنش می‌خواهی بکنی سخته از اینور همزمان باید مواد کم کنی و هم کارهای ضد ارزشی را کم کنی اگر روش دی‌اس‌تی نبود چطور می‌شد کم کنی؟ اصلاً کاری به اون بخش قضیه که با دی‌اس‌تی می‌شود چه امراضی و چه چیزهای درمان بشود ندارم. در همین مقوله اعتیاد خودمان بگویم چه جوری و با چه سبک و روشی می‌شد انسان‌هایی که زنده بودند ولی توان حرکت نداشتند انسان‌هایی که به عنوان یار قوی نیروی منفی در حال زندگی کردن بودند و حاضر بودند هر کاری را برای راحتی خودشان انجام بدهند چجوری می‌شد احیا بشوند؟ وادار به حرکتشان بکنی چجوری می‌شد از بدترین بهترین‌ها را ساخت؟ منابع آموزشی کنگره طبق فرموده خود آقای مهندس همه‌اش برگرفته شده از کلام الله و تحقیق از مطالب کلام الله چیزی که همه ما را از آدم بودن خارج کرد و به مرحله انسانیت برساند.
آقای مهندس همیشه گفته ما نمی‌خواهیم فیلسوف و عارف بسازیم ما می‌خواهیم انسان بشویم زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند و همه من و شما تجربه داریم که نه خودمان زندگی می‌کردیم و نه به اطرافیان اجازه زندگی می‌دادیم. چه شده که آسایش و آرامش برگشته به زندگی ما در مورد دی‌اس‌تی صحبت کردن شاید برای ما سخته که چه کشفی است چه خلقی است که با کشفش زندگی خیلی از دردمندان دردشان دوا شد. چه کشفی است که خیلی از در راه مانده‌ها رسیدند به مقصد. آقای مهندس چه مسیری را خلق کرد؟ چه روشی بود که بدترین آدم‌ها با کل صفات منفی دلشان بزرگ شد دنبال این راه افتادند که کمک کنند تعداد افراد بیشتری دردشان کم شود. آقای مهندس می‌فرمایند من دانشمندم که به حق دانشمندن.


یک دانش یک خلق یک کشف جدید، بگردید پیدا کنید که اون دردمندانی که ما می‌گوییم دردشان را می‌گیره و توانمند میکنه. مثلاً برق اگر کشف نمی‌شد درد دردمندان دوا می‌شد میکروفون و تلفن اگر نبود در مسیر مانده‌ها به مسیر میرسیدند. یک خلق را بیاورید که ناتوان‌ها را پرتوان کند دردمندان را توانمند کند بی‌پولان را پولدار کند بی‌‌‌احترام‌ها را محترم کند توی همین جمعیت کنگره ۶۰ توی کشور آسایش و آرامش را برای زندگی خیلی از انسان‌ها به ارمغان بیاورد. توی اصفهان سفر کرده، پول میده برود کرمان نمی‌دونه کجا میره به دنبال کجا رفتنش نیست که، گروه می‌آیند، توی بستر کنگره با فرا گرفتن آموزش‌ها همه می‌گویند درمان پیدا می‌کند من می‌گویم درمان درد را پیدا می‌کند همه میگن تشنه می‌گردد آب را پیدا می‌کند من میگم نه آب تشنه را پیدا می‌کند آب هست درمان هم هست اگر تو پیدا نمی‌کنی درد نداری اگر آب را پیدا نمی‌کنی حتماً تشنه نیستی.
می‌آیند توی مسیر قرار می‌گیرند اتفاقاتی برایشان رقم می‌خوره که برای خیلی از انسان‌ها رقم نمی‌خورد.
یعنی شامل حال خیلی‌ها نمی‌شود یک دلیل هم داره خداوند می‌گوید می‌بینمت می‌شنوم آنچه در دلت می‌گذرد خداوند می‌گوید همه چشم دارند ولی نمی‌بینند، خداوند می‌گوید همه گوش دارند ولی نمی‌شنوند، همه زبان هم دارند ولی نمی‌توانند حرف بزنند معمولاً هر گوشی نمی‌تواند حرف حق را بشنود. حقیقت بوده هست و خواهد بود حقیقت هر کشف آن چیزی است که  به راستی و درستی ان دلالت می‌کند.
هرجا که توی کنگره بر مبنای حقیقت میره جلو از آسایش و آرامشه بیشتری برخوردار می‌شود اینجا دیگه نمیگه زن و مرد اینجا میگه یا ایها الذین آمنو ای کسانی که ایمان آوردید بشنوید نترسید من هم شما را می‌بینم و هم می‌شنوم. استاد هم میگه شک نکن تردید به دلت راه نده که این شک و تردید خائن به توست.
یکی می‌آید حضرت رسول می‌شود و در هزار و خورده‌ای سال پیش اول اندکی حرف او را می‌فهمند ماندگار می‌شوند، یارانش می‌شوند، اصحابش می‌شوند ،صدیقین می‌شوند مقرب میشوند.
کنگره هم چنین است پیامبر به بلال حبشی که لکنت هم داشت گفت برو و اذان بگو تو اذان بگو هر کس آمد و نماز خواند،خواند هر کس نیامد، نیامد
حالا پهلوان می‌آید راهنما می‌آید دستیار می‌آید ما اون چیزی را که برداشت کرده‌ایم انتقال میدهیم.
ما اذان را شنیدیم خدا را شکر می‌کنیم بابت اینکه گوش ما شنید چشم ما دید ،توفیق دیدن و شنیدن شامل حال هر کسی نمی‌شود، جدی می‌گویم اینو دقت کنید چرا بعضی افراد نمی‌فهمند CDهای مهندس و دکتر امین را گوش می‌کنی می‌بینی ۱۰ بار گوش کردی میگی اینو کِی گفته من توی این ۱۰ بار نشنیدم؛ اون وقتی که نمی‌فهمی دقیقاً اون مطلب مال توست که تاخیر کردی توی شنیدن یعنی شش دانگ نبودی.
هر چیزی یک موسمی دارد یک فصلی دارد فصل شنیدن پیشگام بودن و مقرب بودن. الان فصلی که می‌نویسند این اسمش توی لیست دست بگیران هست دوست داره کمک کنه. نمی نویسند چقدر داده
چون اونجایی که می‌نویسند الگو مبلغ نیست
خواسته‌اش مهم است. این جواد دوست داره کمک کنه خودش دردمند بوده دوست دارد.
بعد کلام الله همین وعده را می‌دهد میگه اونهایی که شنیدند سمعاً و طاعتاً کردند و گفتند مومنین کسانی هستند که وقتی پیام را بفهمند بدون اینکه شک و تردید کنند فقط انجام می‌دهند.
میگه به اون‌هایی که این کار را کردن پاداش خاصی بهشون می‌دهند به گونه‌ای که از باورشان به دور است از جایی می‌دهند که خودشان هم گمانشان نمی‌برد این پاداش دی‌اس‌تی است. رهایی یعنی رستگاری دوری کردن از ضد ارزش‌ها یعنی پرهیزگاری ، مداومت و سعی و تلاش در جهت نگه داشتن، رستگاری می‌شود تقوا.


یعنی تا وقتی پول ‌میدهی و خدمت می‌کنی آدم با تقوایی می‌شوی هرچی مدت با‌تقوا بودن بیشتر باشد جز یاران قرار می‌گیری می‌شوی صالحین و صدیقین و هزاران چیز دیگر این‌ها که شد برات اتفاق افتاد چشمات به‌گونه‌ای دیگر می‌بینند گوش‌هایت متفاوت می‌شنوند و قرار نیست همه جور دیگر ببینن.
به قول سهراب سپهری میگه چشم‌ها را باید شست؛ قرار نیست همه چشم‌ها را بشورند و جور دیگر ببینند.کلام الله ‌میگوید این‌ها تعدادشان اندک هست همه‌اش میگه اکثرهم لا یعقلون، اکثرهم معترضون ولی میگه این‌ها خیلی‌کم هستند من امیدوارم همه‌مون جز اون اکثرهم باشیم! نه، جز اون الا قلیل‌ها باشیم حواس‌ها جمع نیست. چه اذانی می‌دهد مهندس چه وعده رستگاری می‌دهد مهندس.
امیدوارم جز اون اندک شماری باشیم که بفهمیم.
در کرمان این اتفاق افتاده دفعه قبل که من آمدم حس‌ها عالی الان عالی‌تر بچه‌ها پر از شور و شعور و شوق و نشاط.
تبریک می‌گویم صاحبخانه شدن خودتان را. دو سه تا شعبه که داره رقم می‌خوره از بیرون کسی کمک ما نمی‌کنه ما همان قومی هستیم که میگه خودشان به فکر خودشان درآمدند ما خودمان خودمان را قوی می‌کنیم. ما یک فرمانده داریم مهندسِ، پشت سرش حرکت می‌کنیم تمام.
چه کار داره می‌کنه به ما ربطی نداره ایمان همین است مثلاً وقتی مهندس میگه فلان، من توی ذهنم جایی برایش نمی‌گذارم که بگم چرا میگه؟ ابداً، ایمان داریم و می‌رویم.
خودتان را تشویق کنید و سلام


در ادامه جلسه به خدمتگزاران شعبه تقدیرنامه اهدا گردید

 


عکس: مسافر رامین لژیون دوم

تایپ: مسافر محمد ف لژیون سوم

ارسال: مسافر مهدی لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .