جلسه پنجم از دور پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران، لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی دنا، به استادی پهلوان مسافر محسن و نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «DST-OT» روز پنجشنبه مورخ ۰۸ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۱۵ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.
ابتدا مراتب احترام و سپاس خود را از گروه محترم مرزبانی و ایجنت گرانقدر به دلیل دعوت به این جمع، ابراز میدارم. خداوند را شاکرم که در محضر شما هستم و این روز را مدیون آموزشهای کنگره میدانم. پیش از ورود به کنگره، تجربهای از بستری شدن در یک کلینیک با امکانات عالی داشتم که به واسطه مصرف زیاد دارو، مسیر بازگشت به خانه را گم کرده بودم و ۱۳ روز به صورت لاکچری بستری بودم. اولین هفته حضورم در کنگره مصادف با هفته اوتی بود و در ذهن داشتم که این مکان صرفاً برای مصرفکنندگان مواد افیونی است. بسیار برایم جالب بود که مشاهده کردم در این جمع، از این عزیزان نیز با تشویق و احترام حمایت میشود. امروز پس از چهار سال، همچنان از آموزههای کنگره انرژی میگیرم. هفته اوتی را به تمام همکاران زحمتکش در این بخش که در کلینیکها نیز برای رهایی و حال خوش مسافران چون من خدمت میکنند، تبریک عرض میکنم. با توجه به نزدیک شدن زمان گلریزان، هر شعبه باید به حسابرسی درونی خود بپردازد. همانگونه که آقای مهندس میفرمایند، کمک کردن به دیگران در نهایت به خود فرد بازمیگردد. همچنین به فرمایش آقای زرکش مبنی بر «از خودتان مایه بگذارید»، اشاره میکنم که این امر در واقع دلسوزی برای بقای خود فرد است. پیش از کنگره، با وجود برخورداری از مال، فاقد حال خوش بودم و در تعاملات اجتماعی و خانوادگی دچار مشکل بودم، زیرا تصور میکردم با پول میتوانم همه چیز را به دست آورم. با تأمل بر گذشته، دریافتم که مقصر اصلی عدم پایبندی به تحولات مد نظر، خود من بودم. با دستور جلسات مهندس و مطالعه چهل سیدی، تمامی زندگیام تغییر کرد. پسر ۲۴ سالهام اکنون در شرکت خودم مشغول به کار است، اما افسوس که دوران رشد او را به دلیل وضعیتم ندیدم. پیشتر توانایی برقراری ارتباط شفاف با فرزندانم را نداشتم (بسته به وضعیت هوشیاری یا خماری)، اما اکنون پیش از هر تصمیمی با آنها مشورت میکنم؛ زیرا باید با تفکر «بهروز» آنها هماهنگ باشم. آموختم که «من و شما باید ما شویم». حدود ۴۰ روز است که تمامی کارهایم از شنبه تا جمعه به نظم درآمده است و از این ساختار لذت میبرم؛ مانند چیدن سفره پیش از ورود مشتری. سفرهای کاری که پیشتر چهار تا پنج روز طول میکشید، اکنون با انرژی مضاعف در زمان کوتاهی انجام میشود. در تعاملات بیرونی، در صورت دریافت اهانت، قبلاً با فحاشی پاسخ میدادم، اما اکنون با احترام برخورد میکنم و طرف مقابل از خجالت شرمنده میشود؛ این نتیجهی حال خوشی است که از کنگره آموختهام. در محل کار خود که ۳۰ پرسنل دارم، پیشتر بهدلیل وضعیت خماری مدام به کارکنان ایراد میگرفتم، اما اکنون درک میکنم که اشتباه از من بوده و با آنها به گونهای برخورد میکنم که نه تنها ضرری به مجموعه وارد نکنند، بلکه سود را دوچندان نمایند. به این نتیجه رسیده ام که تمامی این موفقیتها زیر سایه آموزشهای کنگره حاصل شده است. از حضور در این جمع و انرژی گرفتن از تک تک اعضا ابراز شکرگزاری میکنم. بیرون از کنگره هیچ خبری نیست و کسانی که دوست من بودند، اکنون دیگر نیستند. کنگره به پول ما نیازی ندارد، بلکه بر خوش کردن حال درونی تأکید دارد. حال خوش، خدمت مالی و جایگاهها را به همراه میآورد. دست تک تک شما را میبوسم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکرم خودتان را تشویق کنید.
.jpg)
تایپ: مسافر کاظم لژیون نهم و مسافر اسماعیل لژیون دهم
بازنگری و ارسال: مسافر بهنام لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
193