چهاردهمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی ملایر با نگهبانی پهلوان محمد، استادی پهلوان مسافر امیر و دبیری مسافر رضا در تاریخ پنجشنبه ۸ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ضش۱۵:۳۰ با دستورجلسه «DST و OT» آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
من قبل از اینکه به کنگره شصت بیایم همین روش دی اس تی را روی خودم امتحان کردم، شربت سوخته درست میکردم و میخوردم روزی مثلا چهار وعده پنج وعده آب میریختم بعد میدیدم کم رنگ میشود چایی میریختم که رنگش را بتوانم حفظ بکنم و چندین بار این کار را کردم و نتیجه نگرفتم گفتم حالا دودی امتحان بکنم یک روز با شیره سفری را شروع کردم، خودم گفتم مسیر را بروم ببینم نتیجه چه میشود شصت تا دود شیره من گرفتم و همان را من هر روز روزی یک دود کم کردم یک دفتر هم گذاشته بودم هر یک دودی که میگرفتم یک خط میکشیدم این صفحه برای امروز، صفحه بعدش برای فردا، همینجوری تا بیست تا خوب بود از بیست تا که رو به پایین آمد عین ماشینی که بادش کم میشود اتفاق افتاد تا قطعش کردم سه روز خماری کشیدم بعد که قطع کردم واقعا خمار خمار شدم بعد سه روز یک مهمانی برای ما آمد برای او تعریف کردم من یک همچنین کاری را کردم، گفت خیلی کار خوبی کردی اصلا این لقمه لقمه تو نیست، برو دنبال ورزش برو دنبال زندگیت این کارها به درد تو نمیخورد، این خانمان سوز است خلاصه کمی من را نصیحت کرد و گفت خب چه داری؟ گفتم تو چی میخواهی؟ گفت از شیره بیاور تا من بکشم، رفتم یک بس شیره آوردم، لولم درست کرد و شیره کشید من هم نگاه میکردم من هم خمار، برگردوند آن طرف شیره، رفتم از او گرفتم گفتم مردحسابی من دارم میمیرم از خماری،دشیره مال من، مکان مال من، بعد تو بکشی من نگاه کنم؟ بعد چون نتیجه نمیگرفتم ولش کردم گفتم دیگر نمیشود بار آخری که برای ترک اقدام کردم سمزدایی بود که رفتم یو آر دی شدم و واقعا آنهایی که یو آر دی کردند میدانند چه شرایط سختی برای مصرفکننده به وجود میآورد که دیگر توبه کردم که بخواهم ترک بکنم تا اینکه به کنگره آمدم دیدم این روش تدریجی هم، حساب کتابی دارد این شربتی که درست میکنند ده درصد تریاک، هفتاد درصد آب مقطر و بیست درصد الکل است، خب من سوختهای که میگرفتم میجوشاندم اصلا نمیدانستم وزن سوخته چقدر است؟ شربتی که درست میکنم خلوصیت شربت تفاوت دارد و آبی که قاطی میکنم و الکل هم که نداشت، بعد اینجا پلههای بیست و یک روزه است من هر روز که مثلا این پنج وعده را استفاده میکردم به اصطلاح اثر مرفین بالا پایین میشد هر قاشق که میخوردم آب میریختم ولی اینجا دارو بالا پایین نمیشود، دارویی که شما از روز اول میگیرید درصد دارو همان هفتاد درصدی که هست تا آخر سفر همان است، اینجا پلهها بیست و یک روزه است پلههای من یک روزه بود، جواب سوالاتی که خیلی در ذهنم بود که چرا نمیشود در کنگره به آنها رسیدم و واقعا شاهکار کشف مهندس همین متد دی اس تی بود، آبروی این تریاک هم همین متد دی اس تی به تریاک داد وگرنه همین تریاک بیرون هم بود، اگر دست حکیم حاذق نباشد ویرانگر و خانمانسوز است، واقعا ممنون و سپاسگزارم از آقای مهندس که این متد را کشف کرد و یکی از شاهکارهای این متد همین ضریب هشت دهم میشود، من بارها شنیدهام که غیر هشت دهم اگر نه دهم بخواهی ضریب را استفاده بکنی جواب نمیدهد اگر هفت دهم استفاده بکنی جواب نمیدهد یعنی فقط تنها چیزی که جواب میدهد همین است که در کنگره امتحان شده و من این را هم از آقای مهندس و هم از اساتید دیگر شنیدم که این ضریب هشت دهم خودش یک شاهکار است، دومین شاهکار پلههای بیست و یک روزه است، شما اگر کتابش را مطالعه بکنید پلههای آقای مهندس پانزده روزه بوده ولی بعد به این نتیجه میرسند که در بیست و یک روز یک سری اتفاقات در سیستم بدن یک سری سلولهای فرسوده، سلولهای قدیمی، کهنه، پیر از بدن خارج میشوند از چرخه و سلولهای جدید و نو روی کار میآیند و پلهای که شما عوض میکنید سر بیست و یک روز خودش را با دارو هماهنگ میکند و شاهکار سومش هم همین تایم ده الی یازده ماه است که خب کاری که آقای مهندس با فرزند خودش استاد امین کرد که یک سفری را انجام داد که ببیند این سیستم بیوشیمی چقدر زمان میبرد که مصرف بکند تا کاملا از کار بیفتد و این یک پروسه و یک پروژهای بود که روی استاد امین انجام دادند و نتیجه گرفتند و مشخص شد که بالای یازده ماه یک مصرفکننده وقتی مصرف میکند کلا این سیستم از کار میافتد و مواد بیرون کاملا جایگزین مخدر طبیعی بدن میشود و واقعا من خودم همیشه ممنون آقای مهندس هستم ممنون خانواده ایشان هستم و سپاسگزارم از اینکه این را کشف کردند و در اختیار ما گذاشتند اگر این را کشف میکرد و در اختیار ما نمیگذاشت خدا میداند چه اتفاقی برای تک تک ما مصرفکنندهها میافتاد؟ اما در مورد لژیون سردار اگر بخواهم ربط بدهم رهایی در سایه بخشش اتفاق میافتد یعنی کسی اگر آن یک پنجم را نبخشد به رهایی نمیرسد اگر کسی از کار و درآمدش نبخشد و روی این صندلی ننشیند به رهایی نمیرسد، تک تک ماها که الان روی صندلی نشستیم قطعا کار داشتیم قطعا انسان در زندگی یک سری مشغلههایی دارد باید به کارش برسد به زندگیش برسد یکی مغازه دارد مغازه را میبندد یکی کارگاه دارد کارگاه را میبندد یکی سر کار مردم میرود میگوید آقا من حقوق نمیخواهم امروز میخواهم کلاس بروم، جلسه دارم، در سایه بخشش و گذشت به رهایی میرسد و یک رهایی هم ما داریم که آن رهایی تن آدم را سبک میکند و آن بخشش در این لژیون سردار است و اگر من بتوانم ببخشم خودم را بخشیدم من خیلی سال روی همین موضوعی که حضرت علی میگوید اگر میخواهی راحت باشی، ببخش، لذتی که در عفو است در انتقام نیست، به کنگره آمدم و این معنی این را پیدا کردم که واقعا این بخشیدن چقدر برای خود انسان مزایا دارد اولین کاری که کردی خودت را باید ببخشی این بخشش در این لژیون سردار هم هست من وقتی میبخشم به خودم کمک کردم خودم را رها کردم خودم آن سبکی و چابکی و آن پروازی که برای انسان باید اتفاق بیفتد را میگیرم، هر چقدر انسان سبکتر باشد راحتتر میتواند پرواز بکند و این چرخه نیاز به حمایت دارد نیاز به منابع مالی دارد، آقای مهندس میگوید که هر کاری میخواهید شما انجام بدهید به سه تا مقوله نیاز دارید یکی منابع مالی، منابع انسانی و علم، یکی از پایههای کنگره شصت برای حرکت و ادامه، برای رشد و توسعه مالی است، باز در جهانبینی میگوییم هر ساختاری دو تا هدف را دنبال میکند یک حفظ و بقای خودش، یکی هم رشد و توسعه، ما این ساختار را باید هم حفظ بکنیم هم باید رشد و توسعه بدهیم باید از خودمان ملک داشته باشیم باید از خودمان ساختمان داشته باشیم. امیدوارم که امسال ما یک گلریزان خوبی داشته باشیم که سال گذشته هم خدا را شکر گلریزان ما خوب بود الان امسال یک پهلوان به نام آقای مجید داریم انشاءالله بتوانم ایشان را هفتهی آینده با خودم بیاورم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنون و سپاسگزارم.

عکاس وتایپ: مسافر ابراهیم لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
76