جلسه هفتم از دوره بیستم از سری کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر پهلوان مهدی، با نگهبانی مسافر ناصر و با دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه" dst و ot" پنجشنبه ۸ آبان ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، از ایجنت محترم آقا رضا و خدمتگذاران لژیون سردار تشکر میکنم از فرصتی که در اختیار من قرار دادند.
اما در مورد دستور جلسه این هفته" dst و ot" من قبل از هر چیز این هفته را خدمت تمام خدمتگذاران بخش اوتی تبریک میگویم و خدا قوت عرض میکنم. شربت اوتی یک دارویی ایست که در کنگره شصت برای بیداری یک فرد مصرفکنندهای که زیر سرمای شصت درجه یخ زده است استفاده میشود و به نوعی سوختی است که این شخص برای ادامه سفر خود برای رسیدن به رهایی باید به کمک روش dst باید استفاده کند و در مورد شربت اوتی باید بگویم این شربت در خارج از کنگره شصت یک آنتیایکس است، یعنی بخاطر غیر اصولی مصرف کردن این دارو تخریبهای زیادی را در فرد مصرفکننده ایجاد میکند و اگر ما در خارج از کنگره استفاده از شربت اپیوم را مطرح کنیم که در کنگره برای درمان اعتیاد ما شربت اپیوم مصرف میکنیم، بیتردید به شما خواهند گفت که این مادهای بسیار خطرناک است که حتی ممکن است کبد خود را هم از دست بدهید اما همین ماده در کنگره شصت به کمک روش dst یک داروی درمان اعتیاد است
متد dst راه و روشی بود که جناب آقای مهندس به ما بخشید و اگر تا به امروز درمان اعتیاد صورت نمیگرفت بخاطر این بود که هیچ کسی دانش آن را نداشت و این متد زمانی به دست آمد که شاید تنها درآمد مهندس فروش کتابهای ایشان در نشریات بود که تعداد اندکی بودند و در همین زمان کشورهای بزرگ متوجه کشف این روش درمان شده بودند و برای جناب مهندس دعوتنامه فرستادند ولی ایشان در کشور خودشان ماندند تا امروز هزاران نفر به درمان قطعی اعتیاد دست یابند.
آقای مهندس بعد از گذشت هفت سال چکهایی را به ما نشان دادند که آخرین بدهیهای خود را پرداخت کردند ولی در طول این هفت سال در حرکت بودند و اولین سردار، اولین دنور، اولین پهلوان و اولین نفری بودند که اعلام نشانی در بینشانی کردند و همه اینها بخاطر این بود که ایمان داشتند و بر همین اساس بود که لژیون سردار شکل گرفت و اگر لژیون سردار شکل نمیگرفت امروز هیچ یک از این شعبهها نبودند تا من بتوانم به درمان برسم.
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ایست، محبت پایه اول کار است.
اگر فرزند من یک کتاب یا وسیلهای را از من بخواهد و من به او محبت کنم از این کار من برای او کتاب مهیا نخواهد شد، شرایط و لوازم مورد نیاز من برای درمان اعتیاد توسط اعضای لژیون سردار که بخشش را فرا گرفتند مهیا شد. آن نامه زرد که امروز به دست رهجوی سفر اولی میرسد بلیتی است برای یک سفر از دل تاریکی به طرف نور و روشنایی و تا رسیدن به آرامش و آسایش زندگی ایست، هزینه این بلیط را کسانی پرداخت کردند که از ترس بخشش عبور کردند و عضو لژیون سردار شدند.
تمام خدمتگذاران که در حال خدمت هستند، یک نور که حاصل عشق است اینها را به دور هم دیگر جمع میکند تا یک نفر مثل من از این در وارد شود و با شرایط آشفته در انتهای سالن بنشینم و زمانی که بلند میشوم و به عنوان تازهوارد اعلام سفر خود را بیان میکنم در قسمت همسفران همسفر من از خوشحالی گریه کند، این سفر سفری ایست از قهر به مهر، از ترس به شجاعت، سفر اول درمان اعتیاد است ولی سفر دوم درمان در بخش وسیعی آغاز میشود که خیلی از این مسائل در زندگی من مشخص نبود و این آموزش جهانبینی بود که ما را با این مسائل آشنا کرد.
اگر امروز بخواهم به چند سال قبل خود نگاه کنم، واقعاً کابوس میبینم که زندگی من سراسر درد و رنج و ترس بود، من تا حدی به همسفر خود اذیت میکردم که حتی حوصله پاسخ به یک سوال ساده بچه را هم نداشت و آسایش امروز زندگی مرا لژیون سردار به من هدیه داده است. من امروز میگویم که خدای خود را شکر میکنم که اعتیاد خود را درمان کردم، آیا خبر از این دارم که خارج از کنگره چند نفر مصرفکننده وجود دارد؟ چه کسی به من کمک کرد تا بتوانم به درمان برسم؟ هزینههای کنگره را چه کسی با چه کسانی پرداخته کرده و میکنند؟ آن مقالهای که در بهترین دانشگاههای آمریکا تائید میشود که در مورد درمان سرطان بود، چه کسانی هزینههای آن را پرداخت میکند؟ جواب همه اینها یک کلمه است، لژیون سردار ....

زمانی دانایی من به دانایی کوثر تبدیل میشود که آن چیزی را آموختهام به گونهای از آن استفاده کنم و انتقال دهم تا زندگی یک نفر دیگر هم تاثیر بگذارد و زندگی او هم عوض شود و این یک عملکرد از لژیون سردار است. کنگره در مسیر بخشش آموزش خود را شروع میکند و نیروهای درونی انسان را که به خواب رفته است را بیدار میکند، من زمانی در سفر خود موفق خواهم بود که بتوانم یک پنجم از مواد خود را ببخشم تا خمر وجودی من شروع به کار کردن کند.
عزیزان هفته گلریزان نزدیک است و من به عنوان یک نفری که بر سر سفره این لژیون نشستهام و از برکات این سفره استفاده کردهام، آیا میتوانم انتقال دهنده این موضوع برای یک نفر دیگری هم باشم؟ آیا میتوانم من هم یک گام در این مسیر بردارم؟ کمک کردن من فرقی ندارد که به چه میزان باشد و آنچه که مهم است مشارکت من در این حرکت بزرگ کنگره شصت است که من هم بتوانم یک گام بردارم، به اندازه پول یک صندلی یا ساخته شدن یک دیوار یا به هر اندازهای که در توان دارم در این جشن اعلام حضور کنیم. اگر مفهوم این موضوع را فهمیده باشم پس این برای من یک فرمان است و برای حرکت من در این مسیر فرمان صادر میشود و اجرای فرامین الهی به من کمک میکند تا رشد پیدا کنم، اینجا زمین کنگره است و ما باید قدر این را بدانیم و برای گسترش این زمین باید تلاش کنیم تا دیگران هم بتوانند از آن استفاده کنند.
از همه شما خیلی ممنون هستم که با سکوت خود به صحبتهای من ارزش دادید.
تایپ، درج و ارسال: مسافر ابوذر، راهنمای لژیون یکم
عکس و ضبط صدا: مسافر علی، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
104