از نقطه سیاه تا رنگین کمان

جلسه‌ چهاردهم از دوره‌ هفتاد و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی حکیم هیدجی با استادی پهلوان محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر هوشنگ و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه‌‌ «DST, OT» پنجشنبه ٨ آبان ١٤٠٤ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:سلام دوستان حامد یک هستم مسافر.
تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و مرزبانان و همه شما عزیزانی که امروز بنده را پذیرفتید تا در خدمتتون باشم. همیشه وقتی اسم شهر هیدج می‌آید، من یاد مزرعه آقای مهندس می‌افتم و تبریک می‌گویم که در شهری هستید که آقای مهندس تشریف می‌آورند، این شهر برای من حس خیلی خوبی دارد.
دستور جلسه در مورد OT و DST  است، در هفته هایی هستیم که به گل ریزان نزدیک می‌شویم. من بواسطه لژیون سردار خدمت شما هستم که بابت این موضوع شاکر و سپاسگزارم و خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم. برای من خیلی ارزشمند است بودن در لژیون سردار و خدمت کردن در این لژیون و جلساتی که برگزار می‌شود .
وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم گل ریزان در فصل پاییز و آبان ماه انجام می‌گیرد و چندی پیش یک سی‌دی تحت عنوان هرس از استاد امین منتشر شد. داشتم فکر می‌کردم گلریزان باید در پاییز باشد که با انتشار سی دی هرس این قضیه برایم جا افتاد و فهمیدم در  فصل‌های دیگر نمی‌شود هرس کرد. کنگره۶۰ هم روی طبیعت و الگوها و تمثیل‌هایی که استاد امین می‌زنند خیلی مسائل را باز می‌کنند که قرار است چه اتفاقی برای من بیافتد. مسئله‌ای که در جهان بینی عنوان می‌شود این است که من بتوانم ببینمش ولمسش کنم من یک درخت هستم در کنگره مثال‌های زیادی از درخت زده شده است و درخت را در فصل‌های دیگر هرس نمی کنند. خیلی خوشحال هستم کنگره با درخت من کار دارد با وزن من و با کیفیت زندگی من کار دارد، آقای مهندس دوست دارد که من خوب زندگی کنم و بیدارشوم و احساس رضایت را می‌شود از ایشان دید وقتی می‌بیند شخصی بیدار شده است.
وقتی یک پهلوانی حاضر می‌شود برای دریافت نشان پهلوانی آقای مهندس قرآن را به آن پهلوان می‌دهندکه به نظر من بی حکمت نیست، هیچ کدام از کارهای ایشان بی دلیل نیست. درسی دی رب۲ می‌فرمایند که ما جهان بینی را از  قرآن استخراج کردیم  و همان قرآن را به عنوان یک نشان به پهلوان هدیه می‌دهند. آیات را وقتی نگاه می‌کنیم و سی دی‌ها را می‌بینیم که بخش عمده ای در رابطه با بخشش و گذشت از مال است. حتی از خدمت هم نیست. من زمانی که کنگره می‌آمدم خانمم می‌گفت تو زمانی که مصرف کننده بودی نبودی امروز هم که درمان شدی یک جور دیگه نیستی. چون مفتخر بودم خدمت کنم و جایگاه‌های خدمتی را تجربه می کردم. از وقتی که مسئله پرداخت مالی برایم جدی شد، کنگره برایم جور دیگه ای شد با صحبت‌های آقای مهندس احساس من جور دیگری به وجد می‌آمد و احساس می‌کردم باید یک کاری بکنم. قبل از آن پرداخت آن اتفاق نمی‌افتاد. جهان‌بینی و بعضی مطالب را ما باید اول آموزش بگیریم بعد تجربه کنیم ولی به عقیده من در بحث پرداخت اول باید تجربه کنیم و قبول داشته باشیم که اینکار را انجام دهیم بعد متوجه مسائل دیگری می‌شویم. متوجه تاثیرات می‌شویم این است که تفاوت‌های  خیلی زیادی را ایجاد می‌کند.

ازمن می‌پرسند فکر می‌کردی یک روزی پهلوان شوی؟ در جواب می‌گویم که من ۵ میلیون ورودی لژیون سردار نداشتم پرداخت نمایم حتی کرایه ماشین نداشتم و این قصه نیست حقیقی‌تر از هر حقیقت است و واقعا وجود دارد، مشکلات سفر اول را هم نداشتم. اگر این اتفاق می‌افتد از آن نقطه سیاه یک رنگین کمانی که آقای مهندس خواسته‌اش را دارند ایجاد می‌شود،اینها علم کنگره ۶۰ است. علمی است که در عمل خود را نشان می‌دهد. کنگره با من یا بدون من مسیرش را به جلو می‌برد و شعبه‌هایش قطعا رشد خواهد کرد. تمام اتفاقات بزرگ دارد می افتد. ولی من چی؟ الان صحبت سر جهان‌بینی من، که قرار بیفتد چگونه است و من چه متوجه شدم. فکر می‌کنم گل ریزان دارد می‌آید، باز دوباره صحبت پول است و باید پول به کنگره بدهیم. مگر نگفتن رایگان است؟کنگره رایگان است ولی هیچ چیزی به اندازه کنگره نیست وهیچ چیزی به اندازهDST نیست، بقولی خیلی گرانتر از آن چیزی است که بشود با پرداخت جبران کرد و اصلا با پول نیست. آقا مرتضی اختراعی ده میلیارد تومان پرداخت کردند ما دعوت کردیم و تشریف آوردند لژیون ما از روزهایی تعریف می‌کردندروقتی کنگره آمدم که چندصد میلیون تومان قرض داشتم. کسی که مواقع نداشتن بتواند ببخشد وقتی هم داشته باشد می‌تواند ببخشد. کسی که حاضر نشود از دایره امن خودش خارج شود، دایره امن این است سالی چند میلیون پرداخت نماید تا زندگی دچار چالش نشود، اصلا نه ترسی می‌آید. آن دایره امن است خارج نمی‌شوم و پایم را بیرون نمی‌گذارم. من تجربه کردم تا زمانیکه حاضر نیستم از دایره خارج شوم هیچ اتفاقی برای من نمی‌افتد.هیچ درکی برای من باز نمی‌شود، درک بالاتر از فهم است .

کنگره ای که لژیون سردار نداشته باشد اصلا نمی‌تواند درک کند سی دی ها را گوش می‌دهد ولی نمی‌تواند کامل درک کند، اصلا گوش ندارم که بفهمم. چون آن چیزی که انسانیت و رهایی من را، برداشت من را، با خودش بالا پایین می‌کند، قدرت و توانایی بخشیدن من است. هر کدام از ماهایی که در کنگره هستیم به عنوان مسافر یا همسفر. موضوع حساب کتابی است که نسبت به خودم دارم یک موقعی می‌خواهم ازچیزی ببخشم که متعلق به‌ من نیست و اون چیزی که می‌خواهم ببخشم سال دیگر می‌بخشم چون سال دیگر متعلق به من نیست. من از چیزی که ندارم نمی توانم ببخشم چون ممکن است فردایی وجود نداشته باشد و ممکن است کنگره به این شکل نباشد. برای همه عزیزان آرزوی سعادت می‌کنم و خوشحالم که شعبه بسیار خوبی دارید، امیدوارم که گلریزان هم موفق عمل کنید.باز تشکر می‌کنم که من را به جمع خودتان راه دادید. مچکرم

اعلام رهایی و آغاز سفر دومی مسافر میلاد توسط راهنمای محترم مسافر وحید از لژیون دهم

اعلام رهایی و آغاز سفر دومی مسافر عزیز و اعلام رهایی نیکوتین مسافر مهدی توسط راهنمای محترم مسافر وحید از لژیون دهم

مرزبان محترم کشیک: مسافر رضا

عکاس، تایپ: مسافر صفر 
صدابردار، ثبت: مسافر مهدی
 

مســـافران و همــــسفران نمـــایندگــــی حکـــــیم هــــیدجــــــی