English Version
This Site Is Available In English

این پروتکل DST بود که به OT معنای دیگری داد

این پروتکل DST بود که به OT معنای دیگری داد

جلسه دوم از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «DST ،OT» پنج‌شنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. دستور جلسه امروز دو بخش دارد؛ بخش اول OT، DST و بخش دوم تولد اولین سال رهایی مسافر رضا است. من پیام تولد را برای شما دوستان قرائت می‌کنم: «انسان هم بایستی بداند که هرگز مسیر او هموار نیست؛ چیزی که مهم است خواست و تفکر سالم است و با این خواست و تفکر سالم خود بایستی بداند که با حرکت سالم، اگر چشمه‌ی وجودی او خالی و یا نیمه‌پر باشد، با حس سالم و عقل سالم و عشق سالم، عاقبت پر خواهد شد و به مسیر خود ادامه خواهد داد و زیستن را محترم خواهد شمرد.»
ما به تولد در کنگره، به دید تولد یک نوزاد می‌نگریم؛ گویی شخص مصرف‌کننده دوباره زاده شده و در نقطه‌ی شروع قرار می‌گیرد و وارد دنیای جدیدی خواهد شد.
دستور جلسه OT و DST است که می‌توان گفت ابتدا DST و پس از آن OT اولویت دارد. OT یا همان شربت تریاک، به‌تنهایی نمی‌توانست مسیر درمان را فراهم کند، بلکه به عنوان یک آنتی ایکس یا ماده‌ی مخدر محسوب می‌شد. این پروتکل DST بود که به OT معنای دیگری داد و درمان شخص را امکان‌پذیر نمود.
به‌عنوان‌مثال، شخصی که خودروی سواری خریداری می‌کند، می‌تواند با آن اعمال ضد ارزشی از جمله قاچاق مواد مخدر را انجام دهد، یا می‌تواند از آن به عنوان وسیله‌ی نقلیه برای امور مفید استفاده کند. این روش استفاده یا همان مبحث DST است که باعث می‌شود به موضوعات مختلف نگاه مؤثرتری داشته باشیم.
جناب مهندس، ماده‌ی تریاک که باعث ویرانی در کشور شده بود را به ماده‌ای برای درمان بیماری اعتیاد تبدیل کردند. به عبارتی DST و OT پایه‌گذار جهان هستی می‌باشند. مبحثی در کنگره مطرح شد به عنوان موج و ذره که جهان هستی بر اساس این دو موضوع تشکیل گردیده است. ذره، اتفاقاتی بود که دیده می‌شد و موج، فرکانسی بود که این دسته اتفاقات را به یکدیگر ارتباط می‌داد. جسم انسان نیز به همین شکل است؛ جسم انسان از صور آشکار و پنهان تشکیل می‌شود. OT مربوط به صور آشکار و DST صور پنهان درمان اعتیاد را در بر می‌گیرد.
موضوع اصلی که در پیام امروز به آن اشاره کردم، بحث تفکر و خواست انسان است. افراد زیادی همه‌روزه در سراسر کشور وارد کنگره می‌شوند، اما به دلیل اینکه خواست درمان در آن‌ها وجود ندارد، به درمان نمی‌رسند. در واقع، از OT و DST که می‌توان گفت دو لبه‌ی یک قیچی محسوب می‌شوند به طور دقیق و منظم برای برش استفاده نمی‌کنند. کسی که هم تفکر و هم خواست قوی دارد، قطع به یقین به درمان می‌رسد.
مسافر رضا با مصرف تریاک وارد کنگره شد. در همه‌ی فرهنگ‌ها رسم است که برادر بزرگ‌تر از برادر کوچک‌تر دستگیری می‌کند، اما این موضوع در مورد رضا متفاوت بود و برادر کوچک ایشان (که راهنما و پهلوان شعبه‌ی دکتر مسعود نیز هستند) به این اتفاق کمک کردند.
رضا در ابتدای ورود به کنگره، منیت بسیاری داشت، اما رفته‌رفته با محبت متقابل بین من و ایشان، گوش‌به‌فرمان شد و به لطف کنگره، این موضوع در صور آشکار و پنهان رضا تبدیل به فرمان‌برداری شد. محبت، دو سر کمان است و هر دو نفر باید به میزان مساوی آن را اجرا نمایند. زمانی که در کنگره منیت رضا از بین رفت، باعث رشد او شد و این موضوع تا جایی پیش رفت که در کنگره خدمتگزار شد.
بنده بشخصه اطمینان دارم که خدمت در کنگره به انسان کمک بزرگی می‌کند. انسان باید بداند که همه چیز بر وفق مراد او پیش نخواهد رفت. در ابتدای پیام نیز اشاره به این موضوع داشت که انسان بایستی بداند هرگز مسیر هموار نیست. موانع در مسیر همیشه وجود دارد و انسان باید با خواست و تفکر سالم آن‌ها را از پیشرو بردارد.
از اینکه به صحبت من توجه کردید از همه شما دوستان صمیمانه تشکر می‌کنم.

اعلام سفر مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک دودی، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به مدت ۱۱ ماه به راهنمایی آقای اکبر سعادتی راد سفر کردم، رهایی از مواد مخدر ۱ سال

خلاصه سخنان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ صحبت‌هایم را با پیامی از سردار آغاز می‌کنم: «امیدواری بسیار سبب قدم‌های محکم می‌شود. در اراده خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به خود راه ندهید و پیش بروید، زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکن‌ها را در مقابل شما تأمین و ممکن می‌نماید. باید در انجام کارهایتان به نقطه‌های بسیار باارزش فکر کنید و باید عمل نمایید. در کلام و سخن خداوند نیز باید به نتایج و معنای واقعی دست بیابید و در کار خویش به عمل آورید. آنگاه قدرت و توانایی خداوند از وجود فردفرد انسان‌هایی که او را بیابند، تراوش خواهد نمود.»
من از قبل هیچ صحبتی را آماده نکرده بودم و پیام سردار را هم در همین لحظه به ذهنم رسید و خواندم. در خانواده‌ی ما، برادرم آقا امیرحسین فردی جدی است، اما من همیشه دوست داشتم چه در خانه و چه در کنگره، شوخی را در صحبت‌هایم حفظ کنم.
زمانی که سفرم را آغاز کردم، در ابتدا به خاطر خودم نبود؛ دوستی داشتم که به‌واسطه‌ی او به کنگره آمدم. در دوران مصرف، گمان می‌کردم تمام تفکراتم درست است.
آقا امیرحسین زودتر از من به کنگره آمدند و من به واسطه‌ی برادرم با کنگره آشنا شدم. با دوستم سفر کردم و در پایان سفر، دوستم گل رهایی را از جناب مهندس دریافت کرد، اما من با وجود قطع مصرف، پیش ایشان نرفتم و از کنگره جدا شدم. پس از مدتی دوباره به کنگره آمدم و سفرم را آغاز کردم.
اکبر آقا آن‌قدر به همه لطف دارند و با احترام برخورد می‌کنند که همه حرف‌های ایشان را با دل‌وجان می‌شنوند. من اکبر آقا را مثل برادرم دوست دارم و همیشه برایشان دعا می‌کنم. وجود انسان‌هایی مانند جناب مهندس دژاکام و اکبر آقاست که ما را به صراط مستقیم هدایت می‌کنند. راهنما همیشه رهجو را به مسیر درست راهنمایی می‌کند.
در ماه دوم سفر بودم که از اکبر آقا اجازه‌ی خدمت گرفتم. ابتدا در بخش سایت و سپس در قسمت انضباطی پورتال شروع به خدمت کردم. یادم هست کارهای کنگره را شب‌ها به خانه می‌بردم و با عشق و لذت انجام می‌دادم؛ این خدمت برایم انرژی‌بخش بود.
همه‌ی راهنماها خوب هستند و من از هرکدام چیزی آموختم، اما حس خاصی که به راهنمای خودم، اکبر آقا دارم، واقعاً توصیف‌ناپذیر است. وقتی ایشان صحبت می‌کنند، آن‌قدر مطالب را دقیق و شیوا بیان می‌کنند که همه به‌خوبی متوجه اصل موضوع می‌شوند و لذت می‌برند. نمی‌توانم به زبان بیاورم که چقدر ایشان را دوست دارم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، از همه‌ی شما سپاسگزارم.

خلاصه سخنان مسافر امیرحسین:
سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر؛ خیلی ممنونم که به من اجازه‌ی مشارکت دادید. حس عجیبی دارم. ابتدا از جناب مهندس تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای ما فراهم کردند. در تولد خودم از برادرم تشکر کردم، چون همیشه برای من بزرگ‌تر بوده و هنوز هم هست؛ چه در سفر اول و چه در سفر دوم.
دست اکبر آقا را می‌بوسم؛ رهایی گرفتن کار سخت و مهمی است و بسیار خوشحالم که امروز تولد اولین سال رهایی رضا است. نمی‌دانم چه بگویم یا چه خاطره‌ای تعریف کنم. من هیچ‌وقت دوست نداشتم برادرم مصرف‌کننده باشد. برادر بزرگ همیشه الگو است و شاید من هم مصرف‌کننده شدم، چون برادرم مصرف‌کننده بود.
همسرم به‌خوبی می‌داند که چقدر برادرم را دوست دارم، چون احساساتم را نسبت به او دیده است. از پدر و مادرم تشکر می‌کنم و امروز اولین پرداختی‌ام را برای پهلوانی پدرم انجام دادم. مرسی از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر حمید و مسافر امید
عکس: مسافر سعید و مسافر امید
تنظیم: مسافر ابوالفضل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .