English Version
This Site Is Available In English

بدون زمان هیچ ساختاری به نتیجه نمی‌رسد.

 بدون زمان هیچ ساختاری به نتیجه نمی‌رسد.

جلسه‌ پانزدهم از‌ دوره سوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ عمومی‌ کنگره ۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی‌‌ مسافر‌ هادی و دبیری‌ مسافر‌ مجید با دستور جلسه  DST . OT در روز پنجشنبه هشتم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر :

ممنون و سپاسگزار خداوندم که یک فرصت دیگر به من داد تا در جمع خانواده کنگره ۶۰ شعبه ارم باشم.
از نگهبان محترم و دبیر گرامی سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند. همچنین از تمام خدمتگزارانی که در شعبه ارم فعالیت می‌کنند، ایجنت‌ محترم و گروه خانواده، مسافران و مرزبانان گرامی‌ تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا منِ مهدی بتوانم در کنار خانواده‌ام بنشینم، لذت ببرم و آموزش بگیرم.
سپاسگزار آقای مهندس و خانواده گرامی‌شان هستم، ابداع‌کننده روش DST و احیاکننده داروی OT. دارویی که در حال منسوخ شدن بود ودر حال خارج شدن از چرخه درمان در ایران ، اما آقای مهندس آمد و در همان دارویی که بسیاری را به تاریکی فرو برده بود، نوری یافت و باعث درمان تعداد زیادی از مصرف‌کنندگان شد. من قدردان و سپاسگزار ایشان هستم، چون هیچ‌کس جز آقای مهندس نمی‌تواند مانند او روش DST و OT را توضیح دهد و تنها اوست که می‌داند چه خدمت بزرگی برای انسان‌ها انجام داده است.
حتماً شما اساتید و عزیزان در این هفته درباره این دستور جلسه صحبت کرده‌اید. من هم می‌خواهم حس خودم را در مورد این دستور جلسه بگویم. وقتی وارد کنگره شدم، همان‌طور که آقای مهندس می‌گوید، نباید گفت چند سال تخریب داشتم، چون پیشینه افراد مشخص نیست اما من حدود بیست و یک یا بیست و دو سال تخریب داشتم. از مشروب شروع کردم و به مواد دیگر ختم شد. راه‌های زیادی را امتحان کردم، هم اراده‌اش را داشتم، هم توانش را ، اما نتیجه‌ای نگرفتم. چهل روز به خانه مادرم می‌رفتم و ترک می‌کردم. شیره را کنار می‌گذاشتم، شش ماه یا یک سال خوب بودم، اما دوباره برمی‌گشتم. وقتی می‌رفتم خانه، چشم‌هایم قرمز بود. همسفرم، می‌گفت مهدی زدی؟ من می‌گفتم آره، رفتم جایی بساط بود نشستم. یعنی به راحتی آن شش ماه و یک سال را نادیده می‌گرفتم و دوباره مصرف می‌کردم.
تا اینکه به لطف خدا پیام کنگره به من رسید، آن هم از طریق همسفرم و وارد کنگره شدم. در مورد روش DST چیزی نمی‌دانستم وقتی تازه وارد شده بودم، حس‌هایم بسته بود. گوش‌هایم نمی‌شنید، ذهنم متوجه نمی‌شد. فقط می‌آمدم و می‌رفتم تا اینکه بعد از سه چهار ماه به خودم آمدم و دیدم دیگر سه گرم شیشه نمی‌کشم، پنج گرم شیره نمی‌خورم و بیست سی‌سی متادون نمی‌خورم. حالا در سه وعده، دارویی به نام OT مصرف می‌کنم، با دوز مشخص و مساوی در صبح، ظهر و شب.
اولین تغییری که در روش DST برای من اتفاق افتاد، مسئله خوابم بود. قبلاً چهل‌وهشت ساعت بیدار می‌ماندم و بعد دوازده ساعت یا بیشتر می‌خوابیدم. اما با روش DST خواب من تنظیم شد. رأس ساعت ده و نیم یا یازده می‌خوابیدم و شش یا شش و نیم صبح بیدار می‌شدم، با بدنی آرام و ذهنی سبک.
بعدها متوجه شدم که تنظیم از سیستم ایکس و شبه‌افیونی‌های بدن است. ما با مصرف مواد خارجی، آن کارخانه‌های طبیعی بدن را تعطیل کرده‌ایم و حالا با روش DST به‌تدریج آن‌ها را دوباره راه‌اندازی می‌کنیم. جالب است که این روش فقط برای درمان اعتیاد نیست، در همه‌جا کاربرد دارد. در درمان سیگار، در کم کردن یا زیاد کردن وزن، حتی در مسائل مالی.
مثلاً اگر امروز می‌خواهم وارد لژیون سردار شوم، شاید نتوانم یک‌باره پنجاه میلیون یا پانصد میلیون پرداخت کنم، اما با روش DST می‌توانم آرام‌آرام این کار را انجام دهم، توان مالی‌ام را بالا ببرم و قدمی در این مسیر بردارم.
نکته دیگری هم که هست، خیلی وقت‌ها چه مسافر و چه همسفر، وقتی با کنگره آشنا می‌شویم، فکر می‌کنیم راهنما واکسنی دارد که به ما می‌زند و دو ماهه خوب می‌شویم. مثلاً درقسمت  همسفرها  می‌بینم که می‌گویند چرا این مهدی درست نمی‌شود؟ در حالی که اسم  این روش خودش گویای همه چیز است: DST یعنی تدریجی، آرام و در گذر زمان‌. وقتی می‌گوید ده تا یازده ماه، یعنی باید این زمان را بپذیریم. ما معمولاً عجله داریم می‌خواهیم وزن‌مان را زود کم کنیم یا خیلی سریع نتیجه بگیریم. اما باید زمان را در نظر بگیریم، چون بدون زمان، هیچ ساختاری به نتیجه نمی‌رسد.
امیدوارم برای همه بچه‌های سفر اولی این اتفاق بیفتد تا در پرتو زمان، سفر خوبی داشته باشند. روش DST چیزی را می‌طلبد به نام گوش‌به‌فرمان بودن. اگر من بتوانم حسم را با حس راهنما هماهنگ کنم و دستم را در دست او بگذارم و با او پیمان ببندم و آنچه می‌گوید اجرا کنم، صد در صد جواب می‌گیرم. امروز اگر من و همسفرم با هم هماهنگ و گوش‌به‌فرمان راهنما باشیم و پا به پای هم حرکت کنیم، صد در صد مسافر رها می‌شود و هم من یک پله رشد می‌کنم و بالا می‌آیم.
من شعبه ارم را خیلی دوست دارم. ایجنتش را هم خیلی دوست دارم. احمد آقا، بسیار انسان نازنین و پرانرژی‌ای است. آقا سعید هم همین‌طور. واقعاً شعبه ارم پرانرژی و سرشار از محبت است. از احمد آقا، مرزبانان محترم، خانم فاطمه از گروه خانواده و همه خدمتگزاران سپاسگزارم. اگر شما نبودید، نه استادی بود، نه نگهبانی، نه دبیری و نه آموزشی. واقعاً ممنونم که چراغ اینجا را روشن نگه داشته‌اید تا امثال ما بیاییم، بنشینیم و آموزش بگیریم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم. 

انتخابات نگهبانی جلسه عمومی روز پنجشنبه برگزار گردید:
کاندیدهای انتخابات :1-مسافر محمد 2-مسافر محمدعلی 3-مسافر وحید 4-همسفر مهدی

کاندید منتخب نگهبانی: مسافر محمدعلی

قدردانی از اعضای خدمتگزار در بخش OT  توسط ایجنت‌ محترم و مرزبان مربوطه  

 

 

عکس: مرزبان خبری مسافر پیمان

تایپ و بارگزاری: مسافر علی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .