دهمین جلسه از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی پهلوان محترم مسافر اقبال، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری همسفر حسین با دستور جلسه:« DST و OT » روز پنجشنبه ۰8 آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا، لازم میدانم از جناب آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، استاد امین، خانم آنی و عزیزان خدمتگزار بخش OT صمیمانه تشکر و قدردانی کنم و هفته OT را به همه خدمتگزاران، بهویژه مرزبانها، راهنماها و بخش همسفران تبریک عرض کنم. همچنین از راهنمای عزیزم جناب آقای زرکش، که در این یازده دوازده سال زحمات بسیاری برای من کشیدند، صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم که همچنان لایق خدمت و آموزش گرفتن باشم. موضوع جلسهی این هفته «D.S.T و شربت OT» است.
به فرمایش آقای مهندس: «آبروی علم به عمل است»؛ یعنی دانشی که در کنگره ارائه میشود، باید نتیجه عملی داشته باشد و نتیجه آن، درمانشدگان کنگره ۶۰ هستند. روش DST هنگامی که روی اوپیوم (تریاک) و بهصورت OT اجرا میشود، تبدیل به داروی درمان میگردد و این تفاوت اصلی میان مصرف تریاک بهعنوان ماده مخدر و شربت تریاک بهعنوان داروست؛ یکی انسان را به نابودی میبرد و دیگری شفا میبخشد.
در سفر اول، درمان و بازسازی جسم اتفاق میافتد و در سفر دوم، سفر جان و اصلاح صفات انجام میشود؛ صفاتی همچون عشق، ایمان، بخشندگی، یا در سوی دیگر، کینه، نفرت و دروغ. شناخت این تاریکیها، نیاز به دقت و آگاهی دارد، چرا که نیروهای منفی نیز از همان قوانین و روشها بهره میبرند؛ اما در جهت انحراف انسان. همان «ذره»های کوچک که در سیدی «حقههای نفس» به آن اشاره میشود: یک ذره زود خوردن، یک ذره عقب انداختن، یک ذره کم نوشتن… و همین ذرهها در طول زمان مسیر را تغییر میدهند. نیروهای منفی گاهی از «زمان» نیز سوء استفاده میکنند. میگویند «از هفته بعد»، «بعد از مراسم»، «بعد از این شرایط»، و اینها همان لحظاتیست که انسان را از حرکت باز میدارد.
همانگونه که در سیدی «ربّ دو» اشاره میشود: اسارت یعنی نداشتن اختیار؛ و اگر اختیار تصمیم را به نیروهای منفی بسپارم، آنها فرمان میدهند که چه کنم و چه نکنم. آقای مهندس سالها پیش فرمودند که این روش، حتی در آینده برای درمان الکل، چاقی و بسیاری از بیماریها کاربرد خواهد داشت؛ پس منِ مسافر باید برای خود برنامه و دیسیپلین داشته باشم و خطوط قرمزی مشخص کنم که از آنها عبور نکنم.
در جلسه، سکوت ابتدای ۱۴ ثانیه و سکوت پایان جلسه فرصتیست که انسان با خود روشن کند از هستی چه میخواهد. در سفر اول درمان جسم را میخواهم و در سفر دوم باید صفات و تاریکیهای درون خود را ببینم و اصلاح کنم. اما درباره بخش پهلوانی و لژیون سردار: من آموختم که کنگره به پول من نیاز ندارد؛ این من هستم که نیاز دارم بخشیدن را یاد بگیرم. در مسیر پهلوانی، تجربههای سختی داشتم؛ روزی حتی مجبور شدیم انگشترهای نامزدیمان را بفروشیم تا تعهدمان را ادا کنیم. اما همانگونه که گفتهاند: «نیکی کن و در دجله انداز…»
خداوند پاداش را در زمان و شیوهی درست عطا میکند؛ بزرگترین پاداش برای من، اجازه خدمت و قرار گرفتن در کنار انسانهای دردکشیده و در مسیر روشنایی است. در نهایت، خدا را شاکرم که امروز ایجنت شعبه حر هستم؛ شعبهای که تعداد زیادی پهلوان در بخش مسافران و همسفران دارد. این جایگاه نتیجه لطف خداوند و تلاش جمعی است. از شما عزیزان نیز تقاضا دارم در هفته سردار، با تمام توان یاری کنید تا ما نیز بتوانیم در گسترش این چرخه نیکی و رهایی سهمی داشته باشیم.

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
611