English Version
This Site Is Available In English

در مسیر درست، نیروهای راستین به هم می‌پیوندند

در مسیر درست، نیروهای راستین به هم می‌پیوندند

جلسه یازدهم از دوره پنجم لژیون سردار با استادی راهنما مسافر اسماعیل، نگهبانی مسافر میلاد، دبیری مسافر مهران با دستور جلسه «DST، OT» با حضور دیده‌بان ارجمند آقای سلامی روز سه‌شنبه 6 آبان ماه ۱۴۰۴  ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر. همگی به خوبی می‌دانیم هر سفر اولی که برای رهایی از بند مواد وارد کنگره ۶۰ می‌شود ذره‌ذره از مواد مصرفی یا آنتی ایکس خود می‌بخشد و جای آن را خرد، آگاهی یا چیزهایی نظیر این پر می‌کند و هنگامی که وارد سفر دوم می‌شود با تمام وجود آن را لمس می‌کند که چیزی از درون یا همان سیستم شبه افیونی بدن شروع به ترشح و جوشش می‌کند. اکنون که با بخشش آشنا شدیم، سؤالی که مطرح می‌شود این است که با بخشش در لژیون سردار قرار است چه اتفاقی برای من بیفتد؟

در سال‌های قبل، تصور من از لژیون سردار این بود که با کمک مالی من، خشتی به خشت‌های دانشگاه کنگره ۶۰ افزوده خواهد شد که من نیز در آن سهیم هستم. تصویر دور از واقعیت نبود، اما امروز که بیشتر به عمق لژیون سردار تفکر می‌کنم، می‌بینم که هیچ نیازی به کمک مالی من در کنگره ۶۰ نیست چرا که سازمان‌ یا دولت‌های بسیاری هستند که در زمینه تحقیقات پزشکی که کنگره ۶۰ دنبال می‌شود، مشتاق سرمایه گذاری‌اند و برای در اختیار قرار دادن پول به آقای مهندس دژاکام و کنگره ۶۰ صف کشیده‌اند، ولی از طرف جناب مهندس رد می‌شود.

شاید ذکر این خاطره خالی از لطف نباشد در گلریزان سال قبل برای تکمیل باقیمانده تعهدم به علت تغییر شغل در وضعیت اقتصادی مناسبی نبودم به همین جهت برای تکمیل باقیمانده تعهد بر سر دوراهی پرداخت یا عدم پرداخت قرار گرفته بودم، در روزهای پایانی مهلت تعهد، دل به دریا زده و تعهدم را در گلریزان تکمیل کردم طولی نکشید که مشکلات مالی یک‌به‌یک به سراغم آمدند و باقیمانده پس‌اندازم را همچون هیولایی بلعیدند.

در همان زمان همسفرم دچار بیماری شد، در نیمه شب به علت تشدید درد مجبور شدیم راهی بیمارستان شویم.  در ادامه هزینه درمان بیشتر از موجودی حساب من بود و من دچار تشویش بسیار شدم، غرق در فکر بودم که صدای پیامک موبایل من را از فکر بیرون کشید، پیامک واریز همان مبلغی بود که نیاز داشتم و در پی آن پیامکی دیگر با این مضمون دریافت نمودم، «فکر کردم شاید به این پول نیاز داشته باشی».

با خود گفتم حتماً توهم است یا کسی این وقت شب با من شوخی‌اش گرفته؛ اما فقط خندیدم باز خندیدم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است این رخداد را برای همسرم شرح دادم اما او در جواب پاسخ داد که حتماً خیالاتی شده‌ای بعد از آن شب دو بار دیگر در دو مقطع حساس و تنگنای مالی، این حادثه تکرار شد حال شرح این وقایع بنده را به فکر عمیقی فرو برده که هرچه بیشتر می‌اندیشم کمتر به جواب دست می‌یابم که حکمت لژیون سردار را درک کنم.

خلاصه سخنان دیده‌بان محترم آقای سلامی:

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر، به یاد دارم زمانی که شعبه گیلان شروع به کارکرد در کلینیکی با تعداد ۸ تا ۱۰ نفر جلسات را برگزار می‌کردند، ولی امروز می‌بینیم که تعداد افراد این شعبه به بیش از ۳۰۰ نفر رسیده است، در مورد لژیون سردار هم روال به همین شکل بود، در ابتدا چون زمینه برای بیان این مطلب از جانب آقای مهندس نبود که ایشان بگویند: دنور یا پهلوان در کنگره ۶۰ نیاز داریم، با کمک‌های مالی افرادی به تعداد انگشتان یک دست، آغاز فعالیت لژیون سردار شروع شد.

در آغاز کار فقط کمک مالی بود و جهان‌بینی در پس آن نبود. افراد کمک مالی می‌کردند بدون اینکه خدمتی در کنگره انجام دهند، اما رفته‌رفته این دیدگاه عوض شد و کمک‌های مالی بر پایه جهان‌بینی شکل گرفت و امروزه می‌بینیم اکثر خدمتگزاران عضو لژیون سردار هستند، این همان مطلبی است که آقای مهندس دژاکام در سی‌دی‌های خود عنوان کرده‌اند «در مسیر درست نیروهای راستین به هم می‌پیوندند».

تمام این اتفاقات نشان دهنده مسیر درستی است که کنگره ۶۰ در آن حرکت می‌کند و بر مبنای DST و حرکت پله به پله صورت پذیرفت که دستور جلسه این هفته نیز می‌باشد. بخشش در لژیون سردار همچون کاشت بذریست در دل زمین که بعد از مدت معین، به بار نشسته و ثمر خود را ۷۰ برابر برمی‌گرداند، بخشش ما نیز در هستی اگر با جهان‌بینی همراه باشد، قطعاً ثمره‌ای چند برابری در پی خواهد داشت و این وعده خداوند است که در سوره تعاون می‌فرمایند «هر کس برای خوشنودی خدا از اموال خود بخشش کند خداوند آن را دوچندان باز می‌گرداند».

در زندگی ما در ظاهر شاید صاحب چیزهایی باشیم و به آن‌ها دل ببندیم مثل خانه، ماشین یا پول‌هایی که در حساب بانکی خود انباشته می‌کنیم، اما هیچ‌کدام از آن‌ها بعد از پایان زندگی همراه ما نخواهد بود و بهره‌ای از آن‌ها نمی‌بریم، اما چیزی که باعث بقای آن‌ها برای ما می‌شود، گذشتن و بخشش از آن‌هاست و در این باره همیشه این پیام آقای مهندس در خاطرم زنده می‌شود که فرمودند «آنچه هست نیست می‌شود و نیستی باعث رنج ابدی است».

هستی و کائنات بر اساس پاداش کار نیک بنا شده، به این شکل که اگر سنگی را از مسیر کسی بردارید، قطعاً سنگ بزرگ‌تری از مسیر شما برداشته می‌شود و این دقیقاً کاری است که در لژیون سردار انجام می‌دهید، شما به انسان‌های در راه مانده و نیازمند یاری، کمک می‌کنید. اشخاصی که در جایگاه پهلوانی یا دیگر جایگاه‌های خدمتی در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند، آیا برای دریافت شال این کار را انجام می‌دهند؟ خیر قطعاً این‌گونه نیست، چراکه برای خدمت در آن جایگاه‌ها یا کسب شال به جهت جایگاه معنوی آن حائز اهمیت است.

افرادی که موفق به دریافت خدمت در کنگره می‌شوند به این آگاهی رسیده‌اند که خدمت کردن چه ثمره‌ای برای خود آن‌ها به همراه خواهد داشت. می‌بخشند و خدمت می‌کنند بدون اینکه در طلب چیزی باشند و این فهمی است که در لژیون سردار می‌شود به آن دست‌یافت. برای کسب تمام جایگاه‌های خدمتی در کنگره ۶۰ همانند راهنمایی یا مرزبانی بایستی در جهت رسیدن به آن گام برداشت و تلاش کرد چراکه خدمت کردن در کنگره ۶۰ همراه با آموزش است و آموزش دیدن باعث ارتقاء سطح زندگی شده و این ارتقاء موجب بالا رفتن انرژی در شخص می‌شود.

تایپ‌: مسافر سعید لژیون سوم
ویرایش: مسافر مهدی لژیون پنجم  ‌
عکس: مسافر صالح لژیون چهارم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر بهنام لژیون دوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .