به نام قدرت مطلق الله
مشارکت مکتوب در مورد دستور جلسه "DST ، OT"
سلام دوستان ، محمدجواد هستم یک مسافر ، از لژیون چهارم ، شعبه یوسف.
بنام خالق هستی
اوایل که وارد کنگره شدم ، با این واژهها خیلی غریبه بودم. همیشه فکر میکردم فرمولی پیچیده است که فقط راهنماها آن را میفهمند! اما کمکم دریافتم که اینها تنها زبان و ابزاری هستند تا بتوانم حال خراب خودم را بهتر بشناسم و درستش کنم.
برای من ، روش DST یعنی صبر ، نظم و استمرار؛ یعنی بدانم هیچ تغییری یکشبه اتفاق نمیافتد. یاد گرفتم که باید زمان بدهم تا جسم و روانم با یکدیگر هماهنگ شوند. همانطور که
آقای مهندس میفرمایند: درمان تدریجی مانند بالا رفتن از پلههاست، نه پرش از دیوار.
گاهی در میانهی سفر ، دلم میخواهد زودتر برسم ، زودتر تمام شود؛ اما آموختم که اگر با عجله بروم ، سقوطم هم زودتر خواهد بود.
با DST فهمیدم که مسیر درمان فقط ترک مواد نیست ، بلکه آموزش زندگی است؛ اینکه بیاموزم چگونه آرامش داشته باشم و چطور کنترل احساساتم در دست خودم باشد ، نه در اختیار مواد یا آدمهای اطرافم.
اما دربارهی TDS ، آنچه من برداشت کردهام این است که این روش به ما کمک میکند خودمان را دقیقتر بشناسیم؛ گویی آینهای روشن است که نشانم میدهد اکنون در کجای مسیرم قرار دارم. وقتی مینویسم یا با راهنمایم صحبت میکنم ، بهتر میفهمم از نظر فکری ، احساسی و جسمی در چه وضعی هستم ، و این به من کمک کرده تا بدون قضاوت خودم را ببینم و قدم بعدی را آگاهانهتر بردارم.
اگر بخواهم خلاصه بگویم ، TDS برای من یعنی شناخت و DST یعنی درمان. یکی کمکم میکند خودم را بفهمم و دیگری یاریام میکند که درست رشد کنم. وقتی این دو در کنار هم قرار میگیرند ، تعادل واقعی شکل میگیرد؛ و در آن لحظه است که انسان حس میکند واقعاً دارد به حال خوش نزدیک میشود.
در پایان میخواهم بگویم ، این روشها تا زمانی که فقط روی کاغذ باشند ، سودی ندارند؛ اما وقتی آنها را اجرا کنیم و به آنها ایمان بیاوریم ، تازه معجزهشان را خواهیم دید. خدا را شکر که در این مسیر هستم و از کنگره و راهنمایم آموختم که هیچ تغییر پایداری بدون زمان ، نظم و صبر اتفاق نمیافتد.
در پناه حق
.jpg)
نویسنده : مسافر محمدجواد لژیون چهارم
رابط خبری ، عکس و تایپ : مسافر رضا خدمتگزار سایت
ارسال و ویرایش : مسافر نظام خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
153