جلسه هشتم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لواسان به استادی پهلوان همسفر پروشات، نگهبانی پهلوان همسفر شادی و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «DST.OT » روز سهشنبه ۸ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
همانطور که میدانید جشن گلریزان در راه است و باز هم خدا را شکر میکنم که بار دیگر لیاقت آن را داشتم که در این جشن شرکت کنم؛ تک تک ما که بر روی این صندلیها نشستیم، حتما چیزی را میخواهیم عایدمان شود که اینجا هستیم؛ من فکر میکنم بزرگترین چیزی که لژیون سردار به من یاد داد و زندگی من را متحول کرد دو چیز بود، یکی بخشیدن بود، من معنی بخشیدن را یاد گرفتم؛ دوم خلق کردن و ساختن بود، این دو از صفات بزرگ خداوند است که من فکر میکنم اگر هر انسانی این دو صفت را بداند و درک کند که چیست، هنگامی که بخواهد از این دنیا برود از خودش راضی خواهد بود، یعنی چیزی را که باید برداشت میکردید، برداشت خواهید کرد. قبل از آمدن سر لژیون سردار من دانستههای خودم را طی این سالها مرور کردم و یاد سال اول افتادم و تفکرات آن زمانم را با اکنون مقایسه کردم، در رابطه با بخشندگی و ساختن، متوجه شدم که چگونه این پازل طی سالها تکهتکه در کنار هم قرار گرفته است تا من تصویری از بخشندگی در ذهنم داشته باشم.
سال اولی که وارد لژیون سردار شدم نیت من این بود که، من مالی را میبخشم تا خداوند گرهای از من باز کند و این من را خوشحال میکرد و هر زمان که مشارکت میکردم میگفتم که،من بخشیدم و خداوند به من عشق و سلامتی داد تا زمانی که در سال بعد، به خاطر دارم که در مشارکتها میگفتم که من به این دلیل در لژیون سردار شرکت کردم، که یک آجر و یک صندلی برای یک نمایندگی بتوانم بگیرم یا حتی اگر پژوهشی در علم پزشکی میشود، من هم سهیم باشم و دیگر، تصوراتم تغییر کرده بود؛ آنجا کلید تغییر من بود، چون متوجه شدم من هم قدرت دارم و میتوانم با دستانم کاری بکنم؛ تا اینجا فقط من متوجه این موضوع شدم، شاید درک نکرده بودم اما متوجه شدم بخشندگی یعنی چی؛ این را متوجه شدم که من هم میتوانم یک بخشندگی از صفات خدا را داشته باشم، اولین کسی هم میتوانم ببخشم خودم است، اگر در جلوی بوتیکی قرار میگیرم و از لباسی خوشم میآید دست و دلم نلرزد و بدانم من لایق این لباس هستم، این موضوع در وجود من شروع کرد به پرورش پیدا کردن، این حس که من با کسی که خیلی موفق است هیچ فرقی ندارم، تا سال بعدش که مشارکت من درمورد بخشندگی عوض شد.
چیزی که درمورد بخشندگی متوجه شدم این بود که، بخشندگی یک مفهوم کاملا انتزاعی است، یعنی باید درکش کنید؛ در آن زمان که به این درک رسیدم در تاریکی بدی افتاده بودم و دلم نمیخواست از این تاریکی خارج شوم و سردار به من آموزش داد که اگر در تاریکی گیر میکنید، من آن روشنایی که مربوط به تو و این قضیه است را از تو محروم میکنم؛ حال ارتباط این مسئله با بخشندگی را میگویم، خداوند همهچیز را به ما بخشیده، کسی که نبخشیده است خوده من هستم، به من تن سالم داده اما من با خوردن غذای بد و استفادهی بیش از اندازه از بدن، باعث شدم که بدن سالم را از خودم بگیرم؛ من نباید غذای ناسالم بخورم که بدن سالم را به خودم ببخشم، فرضا من کاسبم و نان حلال درمیآورم خیلی هم لذتبخش است، بعد پشت آن نان حرام را درمیآورم و میبینم که چقدر راحت است، من در اینجا زمانی میتوانم لذت نان حلال را ببرم که، نان حرام را به خودم حرام کنم و لذت نان حلال را به خودم ببخشم؛ من در اینجا بود که لذت واقعی بخشش را فهمیدم، من با نرفتن به سمت تاریکی، آن چیزی که خدا به من بخشیده را خودم هم به خودم، ببخشم،این نقطهی عطف تغییر من بود.
امسال که من برای اعلام پهلوانی اقدام کردم، با همهی سالها فرق میکرد، اولین کارتی که کشیدم، لذتبخشترین لحظه بود برای من،این را من کشیدم نه به این خاطر که چیزی به من بدهند،یا گرهای از کار من باز شود، نه،بهخاطر لذت معنوی آن کشیدم. من متوجه شدم که،بزرگی این نیست که من بزرگ شوم و ببخشم،دقیقا برعکس آن،شما باید ببخشید تا بزرگ شوید، شاید ما خیلی مهارتها داریم اما،حس توانمندی را نداریم. لژیون سردار حس توانمندی را به شما میدهد، شاید خیلیها اولین بارشان است که برای لژیون سردار کارت میکشند،شاید بگویند من کارت کشیدم اما چرا تغییری در زندگی من رخ نداد، این پازل شاید کم کم،کم کم،به شما تصویری دهد،برای خوده من بعد از گذشت ۶سال،اکنون این پازل برای من درست شد که، بخشیدن چیست و قدرت ساختن چیست و این گنجی که لژیون سردار بابت این دو صفت به من داد،اگر ثروتها به من میدادند، هرگز با این دو قابل مقایسه نیست،آن ماهی است اما این صیدکردن است. امیدوارم که امسال بتوانیم جشن خوبی را داشته باشیم،مهم نیست که واقعا چقدر کارت میکشید،مهم این است،فکر کنیم که چرا کارت میکشیم و درمورد آن حتما مشارکت کنیم، تا هنگامی که مشارکت نکنیم،آن نقطه تفکر در ذهنمان باز نمیشود.

عکاس: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
69