English Version
This Site Is Available In English

کنگره چتری است از جنس عشق و متشکل از قسمت های مختلف

کنگره چتری است از جنس عشق و متشکل از قسمت های مختلف

چهاردهمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی صبا به استادی مسافر هومن، نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر مهدی با دستورجلسه «DST.OT» چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان هومن هستم یک مسافر؛ از نگهبان و ایجنت محترم نمایندگی سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم. خدا را شکر می‌کنم که در این دو سال و نیمی که در کنگره هستم با آموزش‌های کنگره آشنا شدم. هفته <OT> را در راس به مهندس دژاکام و تمام خدمتگزاران <OT> نمایندگی‌های کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم خصوصا به خدمتگزاران این نمایندگی چون بچه‌های<OT> خیلی زحمت‌کش هستند و بصورت چراغ خاموش خدمت می‌کنند. قلب تپنده نمایندگی‌ها هستند و تمام نامه‌ها را آماده می‌کنند و تحویل می‌دهند.

همه ما با <OT> آشنایی کامل داریم، چه دوستانی که در حال سفر هستند و چه دوستانی که رها شدند، همه با روش <DST> که بهترین روش درمان است سفرشان را شروع کرده‌‌اند. اگر بخواهم از تجربه خودم در خصوص دستور جلسه صحبت کنم باید بگویم من زمانی که وارد کنگره شدم تخریب بسیار بالایی داشتم و از ترس اینکه یک وقت مواد پیدا نکنم و خمار بشوم، ۲۵۰۰ سی‌سی شربت <OT> همیشه در منزل داشتم و هیچ وقت هم حالم خوب نبود که در نهایت دست به دامن یک راهنما شدم که خدمتش تمام شده بود. از او خواستم به من کمک کند تا به درمان برسم و با هر سختی که بود یک‌بار به رهایی رسیدم ولی به دلیل اینکه جهان‌بینی کاملی نداشتم، نتوانستم در کنگره بمانم. در کنار روش<DST> و شربت <OT>، جهان‌بینی هم مسئله مهمی است که ما در کارگاه‌های آموزشی و در لژیون‌ها داریم و اگر ما جهان‌بینی را درست آموزش نگیریم و در زندگی اجرا نکنیم این روش به تنهایی کارساز نیست. بعد از رهایی فقط یکماه توانستم در سفر دوم بمانم و فکر می‌کردم دیگر به درمان رسیده‌ام در صورتی که تازه جسم من به درمان رسیده بود و جهان‌بینی من هنوز کامل نشده بود و فکر می‌کردم با آن راهنما به درمان می‌رسم.

به نظر من کنگره یک چتر بزرگی با قسمت‌های مختلف است که یک قسمت آن <DST> است، یک قسمت آن <OT> است، یک قسمت آن ورزش است، یک قسمت آن جهان‌بینی است، یک قسمت آن علم است، ایمان است، لژیون سردار است و همه اینها با قرار گرفتن کنار هم این چتر بزرگ را تشکیل دادند که از جنس عشق است تا همه ما زیر این چتر به درمان برسیم و آموزش بگیریم. خدا را شکر می‌کنم که توانستم به رهایی برسم و در کنگره حضور داشته باشم و در هر بخشی هم که توانستم خدمتگزار باشم. سعی کردم حضورم فقط برای خودم باشد و اینکه حداقل برای این سیستم مفید باشم و این مفید بودن با جشن گلریزانی که در پیش داریم بی‌ربط نیست.

من دو، سه بار برای دنوری اقدام کرده بودم و دوست داشتم برای پهلوانی هم اقدام کنم. متاسفانه تصور بعضی‌ها این است که ما که به درمان رسیدیم چرا باید این پول را بدهیم یا شاید در جای درستی استفاده نشود و خبر از داخل مجموعه ندارند که بنای اینجا پایه‌اش عشق و محبت است و این عشق و محبت است که ما را اینجا دور هم جمع کرده و در هر نمایندگی که می‌رویم انگار وارد خانه خودمان شدیم. من از نمایندگی دکتر مسعود کرج به اینجا آمدم و اینجا را مثل نمایندگی خودمان می‌دانم و احساس غربت ندارم. وقتی برای پهلوانی اقدام کردم با خودم فکر می‌کردم  مهندس قبول می‌کنند ولی ایشان با من صحبت کردند و گفتند از خودت چی داری و وقتی از میزان دارایی خودم گفتم اصلا قبول نکردند و با وجود اینکه برای اجازه پهلوانی مبلغ صد میلیون تومان پرداخت کرده بودم ولی گفتند برو هر وقت پایه‌های مالی خودت را قوی‌تر کردی برگرد و بالاخره بعد مدتی این اجازه به من داده شد و من هم تمام سعی و تلاشم را کردم تا این پایه‌ها را مستحکم‌تر و قوی‌تر کنم و هیچ وقت از لژیون سردار توقعی نداشته باشم؛ بعد از دنور شدن در چالش هم افتادم و کلی ضرر کردم ولی هیچ موقع این چشم‌داشت را نداشتم که چون دنور شدم باید معجزه‌ای برای من رخ دهد اما خدا را شکر بعد مدتی این سیستم تو را در مسیر قرار می‌دهد و دوست دارم سالها در کنگره بمانم و خدمتگزار باشم. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ: مسافر مهدی
عکس: مسافر رضا
ویرایش و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .