جلسه یازدهم از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی زاهدان به استادی اسیستانت لژیون سردار همسفر شیما، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «DST ،OT» روز چهارشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را بسیار سپاسگزار و شاکرم از اینکه امروز به من این فرصت را داد تا به نمایندگی زاهدان بیایم و برای اولین بار این مکان را ببینم، چون واقعاً یکی از بحثهای کسب آگاهی دیدن است؛ اینکه بتوانم ببینم و در نهایت در خدمت شما عزیزان باشم. امیدوارم جلسهای خوب و پربار را در کنار هم داشته باشیم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا بتوانیم بیاییم، آموزش بگیریم، خدمت کنیم و به حال خوب برسیم. جا دارد از ایجنت همسفر مهدیه تشکر کنم و از نگهبان جلسه همسفر سمیرا بابت هماهنگیهایی که انجام دادند قدردانی کنم. خوشحال هستم از لحظهای که رسیدم، حس خوبی در شهر زاهدان داشتم و برای خودم جالب بود، چون فکر نمیکردم چنین حسی داشته باشم.
حقیقتاً شاید به خاطر این بود که فکر نمیکردم روزی به زاهدان بیایم. حالا بعضی شهرها در برنامهمان هست که به عنوان سفر و در حالت عادی برویم، ولی صادقانه بخواهم بگویم زاهدان در آیتمهای من نبود که برای مسافرت بخواهم بروم تا اینکه بحث خدمت در کنگره برایم پیش آمد، بحث پهلوانی و اسیستانتی که به من کمک کرد تا بتوانم به واسطه خدمتی که دارم شهرهای زیادی را ببینم. این را فقط لطف خداوند به خودم میدانم که شامل حال من شده است. هر لحظه از خداوند میخواهم که کمکم کند بهترین برداشت را داشته باشم؛ یعنی غافل نباشم از این فرصت و خدمتی که به من داده شده است و بتوانم دریافتهای خوبی داشته باشم، خوب حرکت کنم و قدر این دوره از حیات خود را بدانم.
دستور جلسه «روش DST و داروی OT» است. جا دارد در ابتدای صحبتم از آقای مهندس برای کشف بزرگی که انجام دادند و حرکتی که کردند تشکر کنم؛ اینکه آنقدر خوب حرکت کردند که امروز باعث شدند تکتک ما جهانیان از این روش استفاده کنیم. ابتدا برای درمان اعتیاد و سپس برای درمان بسیاری از بیماریها؛ در واقع برای انجام هر کاری و جا دارد این هفته را به کسانی که در بخش OT صادقانه خدمت میکنند تبریک بگویم و از این بزرگواران تشکر کنم. همچنین تشکر میکنم از داروی OT و روش DST، چون اگر درمانی هست به خاطر روشی است که از این دارو استفاده میشود. اگر این روش نبود مانند همان مثال مهندس حسین است که میگویند: «چون تیغی در دست زنگی مست.» گاهی اوقات تیغ یا چاقویی در دست یک زنگی مست است و گاهی هم در دست جراح حاذق. تیغ همان تیغ است، ولی نتیجه دو مسئله متفاوت است که زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
داروی OT دارویی است که به واسطه داشتن ۲۵ آلکالوئید، بیشترین و نزدیکترین مواد را به سیستم ایکس و سیستم شبهافیونی جسم ما دارد؛ اما روش DST است که به این دارو شأن، منزلت و ارزش میدهد و کمک میکند این دارو درمان را انجام بدهد، به جای اینکه تخریب ایجاد کند. چرا که ما میدانیم داروی OT از تریاک درست میشود. خود OT و اپیوم تینکچر و حتی خود تریاک تخریب ایجاد میکنند و هر کدام از ما گواه این مسئله هستیم، چون به هر حال با آن برخورد داشتیم و تخریب آن را دیدهایم، نزدیکانمان را دیدیم که چهطور تخریب شدند و از بین رفتند، اما متد DST آمد و جان دوبارهای به آنها داد و ما تغییر را در درون مسافرانمان با این روش دیدیم. پس لازم و ضروری است برای تکتک ما که قدر این روش را بدانیم و برایش ارزش و احترام زیادی قائل باشیم.
داشتم به این مسئله فکر میکردم که تعداد همسفران در این نمایندگی زیاد نیست نمیدانم دلیل آن چیست. از همسفر مهدیه سؤال کردم که آیا مسافران شما هم به این صورت هستند؟ گفتند: «خیر مسافرانمان بیشترند.» فکر میکردم کاش تعداد همسفران خانم بیشتر شود و به این فکر میکردم که بخشی از کار من و شما عزیزان این است که کمک کنیم همسفران بیشتری بیایند، حضور داشته باشند و از این آموزشها استفاده کنند و این را هم میخواهم بگویم: متد DST تماماً بخشش است. اگر بخواهیم حق مطلب را ادا کنیم، باید بگوییم متد DST اصلاً از بخشش به وجود آمده است و چیزی که به ما یاد میدهد بخشش است. آقای مهندس آمدند و این روش را بخشیدند، بدون اینکه فکر کنند، چرا باید بگویند روزی مصرفکننده بودند و با این روش حالشان خوب شده است. بهای بسیار سنگینی دادند تا امروز من و شما بیاییم، از این روش استفاده کنیم و به حال خوش برسیم.
لازم و ضروری است قدر این بها را بدانیم و حواسمان باشد چه به دست آوردهایم و حالا چهطور باید قدردان آن باشیم. بخشی از کار من و شما این است که قدر این متد را بدانیم و بخش دیگر بحث بخشش است حتی این بخشش میتواند انتقال حال خوب به خانمهای دیگر باشد؛ پیام کنگره را به دیگران برسانیم. کنگره به ما یاد میدهد که به عنوان یک انسان یک همسفر و یک زن بتوانیم زندگی و کارهای خود را مدیریت کنیم و وقتی را برای آموزش خود بگذاریم که خیلی مهم است تلاش کنیم برای آموزش تلاش کنیم برای اینکه امروزِ من با دیروزِ من فرق کند، یک قدم رو به جلو بگذارم و تلاش کنم انسان بهتری باشم. تبریک میگویم به شما عزیزان که این کار را انجام دادهاید و این وقت را برای خودتان میگذارید. در واقع وادی سوم را اجرا میکنید و در ادامه یاد بگیریم که اگر کسی میخواهد بیاید راه را به او نشان بدهیم، چون همه ما روزی گمشدگانی بودیم که یک نفر از راه رسید و راه را به ما نشان داد حالا به هر طریقی. من این راه را پیدا کردم و ما باید کمک کنیم دیگران هم این راه را پیدا کنند.
اما به واسطه اینکه من اسیستانت لژیون سردار هستم و گلریزان نزدیک است میخواهم مقداری درباره بخشش مالی صحبت کنم. بخشش مالی مانند OT بحثی است که باید روش استفاده از آن را بلد باشیم وگرنه به ضرر ماست و آسیب میزند. کجا آسیب میزند؟ آنجایی که من بدون تفکر این کار را انجام میدهم یا آنجایی که با دیدگاه بازگشت آن را انجام میدهم، یعنی با توقع. برای همین آقای مهندس میگویند: چهقدر خوب و زیباست انسانهایی که بدون اینکه توقعی داشته باشند، بخشش انجام میدهند و این را به ما میگویند که اگر میخواهید ببخشید، باید راه و روش آن را یاد بگیرید وگرنه به خودت آسیب میزنید. وقتی این را یاد میگیریم، نگاه میکنیم به راهنماها، خدمتگزاران، ایجنت و مرزبانها که بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند و آقای مهندس که هر روز در آکادمی حضور دارند و به نمایندگیها تشریف میبرند، بدون اینکه انتظاری داشته باشند خدمت میکنند.
من از همانجا بخشش را یاد میگیرم؛ البته اول از همه یاد میگیرم بدون چشمداشت بخشش انجام بدهم، چون من دریافتهای خودم را کردهام. قدردانی کردن در سه بخش است: پندار، کلام و کردار من، پس من باید قدردان عزیزانی باشم که آمدند و کاری انجام دادند. این قدردانی در ذهنم است، در کلامم جاری میشود، اما مهمترین بخش آن عمل کردن است؛ اینکه چهقدر قدردان هستم. عمل ما کی است؟ آنجایی که درس میخوانیم برای راهنما شدن، آنجایی که میآییم صندلی میچینیم و میکروفونگردان میایستیم. خیلی از ما تجربهای در زمینه بخشش نداریم، به واسطه ترسها، ناامیدیها و حتی منیتی که داشتیم که چرا باید این کار را انجام بدهم؟ این حس خوب بخشش را از خودمان دریغ نکنیم؛ وارد بازی شویم و آن را تجربه کنیم، چون بسیار زیباست. اگر بخواهیم بر اساس قانون انرژی صحبت کنیم، انرژی از بین نمیرود، فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشود.
مطلقاً از بین نمیرود تبدیل میشود، تبدیل میشود و این تبدیلها قشنگتر و بیشتر میشوند و در نهایت به خود ما برمیگردند. همین انرژیهاست که تغییرات را حاصل میکند، همین حرکت است. شاید به ظاهر کوچک باشد، اما مهم این است که قدم اول را برداشتهاید. مطمئن باشید به مقصد میرسید شاید دیر، ولی حتماً میرسید و آن اتفاق حتماً رقم میخورد و این است که زیباست. متد DST کمک میکند پردههایی از جلوی چشمهای ما کنار برود، مسائل را بهتر ببینیم؛ اگر مشکلی هست بتوانیم به نتیجه برسیم و راه حل برایش پیدا کنیم. اگر اتفاق خوب است آن را بهتر ببینیم و قدردان باشیم. یک بار دیگر در یکی از جلسات گفتم زبان کائنات، زبان شکرگزاری است. شما هرجا میروید، زبانی دارد که با آن صحبت میکنید و زبان کائنات شکرگزاری است. من هر چهقدر شکرگزارتر و قدردانتر باشم و خدمت بیشتری کنم و حرکت کنم، طبیعتاً دریافت من بیشتر و بیشتر میشود، ولی نباید انتظار بازگشت داشته باشم؛ یعنی باید یاد بگیرم که بدون انتظار و بدون چشمداشت این کار را انجام بدهم. وقتی خودبهخود انجام دادم، چون هم فرکانس با کائنات میشود دریافت خواهم کرد. انشاءالله که گلریزان خوبی داشته باشید. انشاءالله که به تعدادتان روز به روز افزوده شود و امیدوارم افرادی که نیاز دارند اینجا باشند، راه برایشان نمایان شود و بیایند از این روش استفاده کنند و به حال خوش برسند. انشاءالله اگر خدا توفیق داد و من مجدد آمدم این سالن را پر از همسفرانی ببینم که بهخوبی حرکت میکنند.

مرزبانان کشیک: مسافر حمیدرضا و همسفر گلناز
تایپیست: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
عکس، ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
184