English Version
This Site Is Available In English

راه مستقیم کوتاه‌ترین راه است

راه مستقیم کوتاه‌ترین راه است

در سی‌دی «دعانویس» ابتدا آقای مهندس مطلبی که مربوط به آبان‌ماه ۱۳۷۵ است را می‌خوانند که ایشان از استاد خود سوال می‌کنند که من نمی‌توانم افکارم را متمرکز کنم و تصور می‌کنم که برای بهتر شدن افکارم باید کارهایی مانند روزه‌داری، چله‌نشینی، شب زنده‌داری و... کنم تا موفق شوم؛ نظر شما چیست و آیا لازم به چنین کارهایی است. استاد پاسخ می‌دهد: در مورد بالا و پایین بودن افکار خودتان باید بگویم که اکثر مواقع خود مسبب این موضوع هستید و گاهی هم از کنترل ما خارج است و جز تقدیر است. اگر حس می‌کنید در تمرکز شما خللی به وجود آمده باید آن را از اندیشه برانید؛ یعنی اگر بعضی از مسائل که خود می‌دانیم درست است را رعایت کنیم نیاز به عبادت و دعا و شب‌زنده‌داری و مسائلی مانند این بیش از حد معمول نیست. انسان گاهی اوقات دچار مخمصه و مشکلات مختلف می‌شود و ما به دنبال گریزگاهی هستیم که مسائل خود را حل کنیم، ممکن است برای حل این مسائل به دنبال راه میانبر باشیم مثلاً پیش دعانویس برویم؛ اما هیچ راه میانبری وجود ندارد با راه میانبر نمی‌شود مشکلات را حل کرد راه مستقیم کوتاه‌ترین راه است. در مسائل و مشکلاتی که برای ما به وجود می‌آید خود ما مسبب و مقصر هستیم. عنان مال خویش را از دست مده که باز گرفتن آن مانند گدایی است؛ یعنی اینکه مثلاً وکالت تام اموال خود را به کسی ندهیم؛ زیرا ممکن است آن را از دست بدهیم و درگیر مشکلات زیادی بشویم.

مسئله دیگر رفتار و کردار خود ماست؛ مثلاً با انسان‌ها در حد ظرفیت آنها رفتار کنیم حتی برای دوست داشتن هم باید ظرفیت طرف مقابل را بدانیم. بعضی از افراد برای حل مسائل خود به سراغ دعانویس می‌روند. بین ما و سایر موجودات هستی مانند جن و انس یک پرده و حجاب قرار دارد که هیچ‌کدام نمی‌توانیم از این پرده عبور کنیم. حال اگر به سراغ دعانویس برویم به آنها اجازه دخالت در زندگی و حریم شخصی خود را داده‌ایم. آن‌ها با ما دشمن و رقیب هستند؛ زیرا انسان موجود برتر است. در جهان چیزی مجانی و رایگان به دست نمی‌آید در نهایت چنین افرادی دچار مشکلات روحی می‌شوند؛ مثلاً اگر کسی شیشه مصرف کند دچار توهم می‌شود و در جهان دیگری سیر می‌کند از طرفی عارفان هم از طریق سیر و سلوک وارد بعد و دنیای دیگری می‌شوند. کسی که شیشه مصرف می‌کند حس‌های دیگرش هم فعال می‌شود و تعادل خود را از دست می‌دهد و رو به نابودی می‌رود. من مخالف انرژی درمانی نیستم؛ اما این کارها تعادل افراد را از بین می‌برد؛ بنابراین باید مسائل و مشکلات را به صورت عمقی حل کرد.

یکی دیگر از مسائل بسیار مهم و مشکل‌آفرین آداب معاشرت است؛ مثلاً تهمت نزنیم، غیبت نکنیم، در کار دیگران تجسس نکنیم و هم‌چنین نحوه برخورد با بقیه را بلد باشیم تا دچار دردسر نشویم. به صورت کلی مسائل و مشکلاتی که برای ما به وجود می‌آیند به دو دسته تقسیم می‌شود: یکی ما مسبب اصلی آن هستیم؛ مثل اعتیاد، مسائل مالی و... گاهی هم بحث تقدیر و مسائلی که از اراده و کنترل ما خارج هستند است؛ مثلاً کسی که درگیر کابوس‌های وحشتناک می‌شود باید این مراحل را طی کند؛ زیرا این زاییده رفتار و کردار اوست. این کابوس‌ها همانند آتش زیر خاکستر است باید از این مرحله عبور کند و آن را طی کند تا بتواند آن را درمان کند؛ مثلاً با خوردن قرص نمی‌تواند این کابوس‌ها را درمان کند بلکه باید در مسیر درست حرکت کند تا این کابوس‌ها درمان شود.

یکی هم القائات مثبت و القائات منفی است. همیشه القائات مثبت و منفی وجود دارد. اگر فکر منفی‌ دائماً در ذهن ماست باید سعی کنیم تمرکز خود را از آن خارج کنیم و فکر و اندیشه نادرست خود را اصلاح کنیم تا این القائات منفی را از بین ببریم؛ مثلاً بدخواه دیگران نباشیم، در معاشرت با دیگران مواظب رفتار و گفتار خود باشیم، با القاب درست یکدیگر را صدا کنیم و به یکدیگر احترام بگذاریم. می‌گوید برخی مسائل را که خود می‌دانید رعایت کنید مثلاً مواد نکشد، الکل نخورد و این چنین کسی که می‌خواهد در کنگره الگو و راهنما باشد باید چه در مسائل جسمی و چه اخلاقی الگو و نمونه باشد؛ مثلا ورزش کند، اضافه وزن نداشته باشد و طرز رفتار با دیگران را بلد باشد و همچنین می‌فرماید حکم قاضی اگر به چند روز بدون قوت باشد تفکر شما دوام نمی‌آورد؛ یعنی باید حکم قاضی قابل اجرا باشد مثلاً اگر کسی ناگهانی و به صورت یکباره مصرف مواد را قطع کند اگر حتی ۳۰ الی ۴۰ سال از ترک مواد او گذشته باشد باز هم ممکن است دوباره مواد مصرف کند؛ پس حکم باید  قابل اجرا و عقلانی باشد.حکم اشتباه را نمی‌شود اجرا کرد.

هر کسی باید خود جوینده راه باشد؛ یعنی اگر بر روی مشکلات تمرکز کنید و به فکر حل آن باشید راه باز خواهد شد. یکی دیگر از مشکلات ما این است که به حس‌ها توجه نمی‌کنیم. اگر حس‌های درونی کار کند به حس‌های بیرونی هم قدرت می‌دهد؛ مثلاً من در زمان مصرف متوجه پارک جلوی خانه‌ام که درختان ۲۰ ساله داشت نبودم و بعد از درمان متوجه آن شدم. ما باید به حس‌های خود توجه کنیم و هوشیار باشیم و دقت کنیم که در اطراف ما چه می‌گذرد و مراقب تمام اوضاع و احوال خود و دیگران باشیم و اگر رفتار بدی کردیم که باعث رنجش دیگران شد آن را اصلاح کنیم. ما باید حس‌های درونی و بیرونی را با هم هماهنگ کنیم. آنچه تقدیر است آن می‌شود، همیشه ما در جستجوی خود به رکود بر می‌خوریم؛ یعنی گاهی اوقات خیلی فکر می‌کنیم ولی جواب را به‌دست نمی‌آوریم. باید کمی‌ وقفه ایجاد کنیم تا استراحت کنیم و بعد از آن تمرکز کنیم تا دوباره بتوانیم آن کار را انجام دهیم.

در خود فرو رفتن و اینکه بخواهیم مسائل را به تنهایی حل کنیم کار خیلی سختی است. گاهی اوقات ما ناگزیریم از کمک دیگران استفاده کنیم. در مسائل طبیعت بدون سلاح نمی‌شود حرکت کرد و منظور از سلاح تفنگ نیست بلکه سلاح همان تفکر، اندیشه، رفتار، کردار و... است؛ پس هر کاری می‌خواهیم انجام بدهیم باید مقدمات آن را فراهم کنیم و صبر کنیم و سختی آن را به دوش بکشیم تا موفق شویم؛ مثلاً بعضی افراد می‌گویند چرا خداوند این همه ظلم را می‌بیند ولی کاری نمی‌کند. چیزی که باعث حیات می‌شود همین مشکلات و وجود خیر و شر در کنار هم است. اگر این‌ها در کنار هم نباشد زندگی معنا پیدا نمی‌کند. خداوند صبور است و به موقع همه چیز را برقرار و اداره می‌کند. شاد باشید و راه را بیابید و با اندیشه عالی درمان کنید. نکته مهم این است که ما خود محور و شاکله همه چیز هستیم. انسان دانا خود را مسئول و مقصر همه مشکلات خود می‌داند و انسان نادان همیشه بقیه را مسئول مشکلات خود می‌داند؛ پس باید راه را بیابیم و مشکلات خود را حل کنیم.

منبع: سی‌دی دعانویس
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .