همه انسانها ممکن است درزندگی خوددچارمشکلات وگرفتاریهایی شوندکه این امریست طبیعی واجتناب ناپذیر.انچه مهم است نحوه برخوردبااین مشکلات ومسیری است که برای مواجهه یاحل این مشکلات انتخاب میکنیم.
انسان زمانی دچار آشفتگی و سردرگمی میشود که از مسئولیت خویش غافل گردد و برای حل مسائل دنبال گریزگاه باشد و به رفتارهای سطحی چون چلهنشینی، روزهی سکوت، دعانویسی یا انرژیدرمانی پناه ببرد. در حالیکه راه درست، تفکر، اصلاح رفتار و عمل آگاهانه است.
بایددانست که ریشه بسیاری از مشکلات ما در درون خودمان است، نه در نیروهای بیرونی یا عوامل ماورایی.
هیچ میانبری وجود ندارد؛ همان صراط مستقیم، کوتاهترین و درستترین مسیر زندگی است. اگر بدهکاریم باید کار کنیم و تلاش نماییم، نه اینکه بهجای آن ریاضت ظاهری بکشیم. مشکلات زندگی اغلب محصول تصمیمهای نادرست ماست؛ مانند سپردن اختیار اموال یا اعتماد بیجا به دیگران، یا محبت بیش از ظرفیت اشخاص.
دلسپردن به خرافه، انرژیهای موهوم و دخالت در امور دیگران نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث آشفتگی روحی و از بین رفتن تعادل درونی انسان میشود. آرامش واقعی زمانی به دست میآید که خود را بشناسیم، مسئولیت خطاهای خویش را بپذیریم و با کار، نظم، صداقت و آگاهی مسیر رشد را طی کنیم.
انسان آگاه به جای سرزنش دیگران، به درون خود مینگرد؛ زیرا محور همه دگرگونیها خودِ انسان است. رشد، رهایی و خوشبختی تنها زمانی رخ میدهد که ما خویشتن را اصلاح کنیم و بدانیم کلید حل هر چیز در وجود خود ماست.
نویسنده : مسافر ظاهر
ارسال : مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
251